Loading [MathJax]/extensions/TeX/color.js

گاما رو نصب کن!

اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
کاربر جدید

جستجو

میتونی لایو بذاری!
درحال دریافت اطلاعات ...

درسنامه آموزشی اصول عقاید (3) کلاس دوازدهم معارف با پاسخ درس 9: ما و سنن الهی

آخرین ویرایش: 10:08   1403/11/15 60 گزارش خطا

در درس قبل دانستیم که با تقدیر خداوند، نظام حاکم بر جهان خلقت قانونمند است و این قانونمندی زمینه‌ساز به کارگیری اراده و اختیار انسان و حرکت و پویایی اوست.

همان‌گونه که شناخت قوانین الهی حاکم بر جهان طبیعت از طریق علوم گوناگون، زمینهٔ بهره‌مندی مناسب‌تر از آن را فراهم می‌کند، شناخت قوانین حاکم بر زندگی انسان نیز به او کمک می‌کند که با درک صحیح وقایع پیرامونی، زندگی شایسته‌ای را براساس اختیار خویش برای خود رقم زند و از تهدیدهای مسیر در حال و آینده در امان بماند.

اکنون این سؤال‌ها مطرح می‌شوند که:

- قانون‌های حاکم بر زندگی فردی و اجتماعی انسان کدام‌اند؟
- هر یک از اعمال اختیاری انسان، او را مشمول کدام‌یک از این قانون‌های الهی می‌کند و از نتایج مثبت یا منفی آن برخوردار می‌سازد؟

سنّت‌های الهی

براساس تقدیر الهی، علاوه بر پدیده‌های جهان که مسیر تکاملی خود را در دایره قوانین خاصی می‌پیمایند، بر زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها نیز قوانین ویژه‌ای حاکم‌اند که قرآن کریم از آنها با عنوان «سنتّ‌های الهی» یاد کرده و انسان را به شناخت آنها دعوت نموده است:

قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ (سورهٔ آل عمران آیهٔ 137)

شناخت سنن الهی به ما کمک می‌کند تا بتوانیم براساس آنها رابطه‌مان را با خدا، خلق، خلقت و خود به درستی تنظیم کنیم.

اندیشه در آیات (صفحه 98 کتاب درسی)

 

الف) با تدبّر در آیات زیر سه ویژگی اصلی سنّت‌های الهی را بنویسید:

سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا (سورهٔ احزاب آیهٔ 62)
... فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا (سورهٔ فاطر آیهٔ 43)
... سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبَادِهِ... (سورهٔ غافر آیهٔ 85)

ب) با توجه به درس‌های سال‌های قبل، بگویید هر یک از آیات زیر، چه سنّتی از سنّت‌های الهی را بیان کرده است:

- ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَی قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (سورهٔ انفال آیهٔ 53)
- قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَی (سورهٔ طه/ آیهٔ 50)

نقش انسان در سنّت‌ها

وقتی از سنّت‌های الهی سخن می‌گوییم و آنها را قوانین ثابت و غیرقابل تبدیل یا تغییر می‌دانیم، ممکن است این سؤال مطرح شود که: پس نقش انسان در این سنّت‌ها چیست؟

سنّت‌ها ثابت‌اند امّا انسان می‌تواند در تحقّق و عدم تحقّق آنها دربارهٔ خود نقش داشته باشد. سنّت‌ها معمولاً به صورت «قضیهٔ شرطیه» در قرآن بیان شده‌اند. قضایای شرطیه ارتباط دو رخداد را بدین شکل بیان می‌کنند که اگر رخداد اوّل تحقّق یافت، تحقّق رخداد دوم حتمی است. مثلاً می‌فرماید:

... إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ (سورهٔ محمد آیهٔ 7)

از سوی دیگر، انسان‌ها می‌توانند با انجام دادن یا ندادن شرط اوّل، تحقّق رخداد دوم را سرعت بخشند، به تأخیر اندازند و یا حتی کاملاً منتفی سازند.

بنابراین خود فرد است که با اختیار خود عملی را انجام می‌دهد و متناسب با آن عمل، سنّتی از سنّت‌های الهی شامل حال او شده و در نهایت او سزاوار رحمت یا کیفر می‌شود.

برخی از سنّت‌های الهی

برخی از مهم‌ترین سنّت‌های الهی در قرآن کریم عبارت‌اند از:

الف) سنّت امتحان

واژه‌های امتحان، ابتلا و فتنه در قرآن کریم به این سنّت اشاره دارند. چند نکتهٔ مهم پیرامون این سنّت وجود دارند:

1. سنّت امتحان از عام‌ترین سنّت‌های الهی: امتحان الهی نه مخصوص قشری خاص از افراد است و نه منحصر در زمان و مکان خاص. بلکه همهٔ انسان‌های مکلّف در معرض امتحان خداوندی هستند. ما امور روزمرهٔ زندگی را غالباً جریاناتی عادی و نه آزمایش تلّقی می‌کنیم. می‌پنداریم که امتحانات الهی به لحظات سرنوشت‌ساز و استثنایی زندگی اختصاص دارند و در چنین لحظاتی است که ایمان آدمی در بوتهٔ آزمایش قرار می‌گیرد. حال آنکه این‌گونه نیست:

اَحَسِبَ النّاسُ اَن یُترَکوا اَن یَقولوا آمَنّا وَ هُم لا یُفتَنونَ

زمینهٔ آزمایش‌های الهی متفاوت است. علاوه بر اعمال ظاهری انسان، افکار، نیّت‌ها و خواسته‌های درونی او نیز محل آزمایش است. یکی از این امور قضاوت دربارهٔ اشخاص است. همین که فرد در فکر و اندیشهٔ خود سوء ظن بیجا به کسی داشته‌باشد، ایمانش به آفت دچار شده است. مسلمان وظیفه دارد تا آنجا که می‌تواند نسبت به برادران و خواهران خود خوش‌بین باشد و از بدگمانی بپرهیزد. در صدر اسلام منافقان به دروغ به یکی از مسلمانان گناه بزرگی را نسبت دادند و متأسّفانه برخی از مسلمانان آن را پذیرفتند. خداوند این گروه را شماتت کرده و فرمود:

لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْرًا وَ قَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُبِینٌ (سورهٔ نور آیهٔ 12)
چرا زمانی که تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خویش گمان خوب نبردند و نگفتند که این تهمتی بزرگ و آشکار است؟

2. هدف خداوند از امتحان و آزمایش بندگان: گاهی هدف امتحان کشف یک حقیقت یا تبدیل امری مجهول به معلوم است. مثلاً با آزمایش مواد غذایی، سالم بودن یا نبودن آن کشف می‌شود. اما این هدف در مورد امتحانات خداوند بی‌معناست، زیرا هیچ چیز نزد خداوند مجهول نیست تا با آزمایش بخواهد آن را معلوم کند. پس هدف امتحانات خداوند چیست؟

گاهی آزمایش برای این است که به خود امتحان شونده امری ثابت شود. معلّم خوب در طول سال شناخت کاملی از دانش آموزان پیدا می‌کند و می‌داند که به کدام دانش آموز چه نمره‌ای بدهد. اما آنها را امتحان می‌کند تا بر همه روشن شود، نمره‌هایی که می‌خواهد بدهد همه درست‌اند. ممکن است خدای متعال بنده‌ای را امتحان کند برای اینکه حجّت بر آن بنده تمام شود.

هدف امتحان به اتمام حجّت محدود نمی‌شود بلکه گاهی خداوند مؤمنین را با سختی‌ها و مشکلات روبه‌رو می‌سازد تا هر کسی را به کمال لایق خود برساند. شداید و بلاها نه تنها درجهٔ افراد را می‌سنجند بلکه موفقیت در آنها درجات معنوی بندگان را بالا می‌برد.

یعنی خداوند انسان را آزمایش می‌کند تا طیّ آن، استعدادهای درونی او به فعلیت برسد. این نوع امتحان، نوعی عمل و رفتار برای کمال یافتن است. مثل آدمی که برای شنا یاد گرفتن، خودش یا دیگری را به آب می‌اندازد و در اثر تلاش کردن در آب، شناگر می‌شود.

انسان در خلال گرفتاری‌های ناشی از امتحان‌های الهی می‌تواند کمال یابد. قرآن مجید به این حقیقت تصریح دارد:

... او آنچه را شما در سینه دارید می‌آزماید تا دل‌های شما کاملاً خالص شوند و او به همهٔ اسرار درون شما آگاه است.

به عبارت دیگر، بنده را سر دوراهی‌ها و سختی‌ها قرار می‌دهد تا استعدادهای درونی‌اش بروز و ظهور کند. اگر این آزمایش نباشد، او در حد خامی و در حد بالقوه می‌ماند. سختی‌ها و مصیبت‌ها معمولاً زمینه را مساعد می‌کنند تا انسان به نیازمندی خود بیشتر توجه کند، دست از غرور و سرکشی بردارد و با خضوع قلبی بیشتری از دعوت پیامبران استقبال کند.

3. زمینه های امتحان: امتحان شامل همهٔ امور مادی و معنوی اعم از خیر و شر می‌شود.

اندیشه در آیات (صفحه 102 کتاب درسی)

 

با بررسی آیات زیر بگویید آزمایش به وسیلهٔ چه اموری [مادی- معنوی- شر - خیر] بوده است؟

هُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ ... (سوره انعام، آیه 165)

وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ... (سوره بقره، آیه 155)

قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِنْ بَعْدِکَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ (سوره طه، آیه 85)

فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ / وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ (سوره فجر، آیات 15 و 16)

إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَ أَوْلَادُکُمْ فِتْنَةٌ ... (سوره تغابن، آیه 15)

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً ... (سوره انبیاء، آیه 35)

4. مراتب امتحان: موفقیت در هر مرحله‌ای از امتحان سبب ورود انسان به مرحله‌ای برتر می‌شود و او را با امتحان‌های جدیدتری روبه‌رو می‌کند؛ درست مانند دانش‌آموزی که با موفقیت در هر امتحانی وارد مرحله‌ای بالاتر از امتحانات می‌شود؛ برای مثال، اگر انسان ایمان به خداوند و بندگی او را اعلام کند، وارد امتحان‌ها و آزمایش‌های خاص آن می‌شود و به میزانی که در آزمون‌های اوّلیه سربلند بیرون آید، قدم در آزمون‌های بعد می‌گذارد و برای کسب کمالات برتر آماده می‌شود.

امام صادق(ع) می‌فرماید:

اِنَّمَا المُؤمِنُ بِمَنزِلَةِ کِفَّةِ المیزانِ کُلَّما زیدَ فی ایمانِهٰ زیدَ فی بَلائِهٰ
به راستی که مؤمن به منزلهٔ کفهٔ ترازوست. هر اندازه ایمانش افزوده شود، امتحانش نیز سنگین‌تر می‌شود.

مطالعه ابتلائات پیامبران در قرآن کریم ذهن را بیشتر به اهمیت این موضوع متوجه می‌سازد. ابتلائات حضرت ایّوب، حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل (ع) از آن جمله است.

ب) سنّت جزای حتمی کارهای نیک و بد

براساس قانون خداوند، هر عمل انسان حتّی جزئی‌ترین کارهای او، دارای آثار مادی یا معنوی هستند و بدون تردید در دنیا یا آخرت یا هردو مکان به آن خواهد رسید.

در برابر دعوت انبیا مردم دو دسته می‌شوند: دسته‌ای به ندای حقیقت پاسخ مثبت می‌دهند و هدایت الهی را می‌پذیرند و دسته‌ای لجاجت می‌ورزند و در مقابل حق می‌ایستند. براساس سنّت خداوند، هر کس با اراده و اختیار خود، راه حق یا راه باطل را برگزیند، آثار انتخاب و عمل خود را به شکل‌های متفاوتی خواهد دید. بنابراین آیندهٔ زندگی هر فرد و اتفاقاتی که برای او رخ می‌دهد نتیجهٔ رفتارهای اوست.

برای آنان که با نیّت پاک قدم در راه حق می‌گذارند، سعادت جهان آخرت و رضایت پروردگار را هدف خود قرار می‌دهند، در این راه تلاش کرده و تقوا پیشه می‌کنند، علاوه بر آنکه رستگاری اخروی را به دست می‌آورند و در دنیا و آخرت محبوب خدا قرار می‌گیرند، خداوند شرایط و اسباب را چنان فراهم می‌سازد که بتوانند آسان‌تر به مقصد برسند.

یکی از جلوه‌های این توفیق، نصرت و هدایت الهی به دنبال تلاش و مجاهدت است. خداوند انسان تلاشگر و مجاهد را حمایت می‌کند. دست او را می‌گیرد و با پشتیبانی خود او را به پیش می‌برد.

وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ (سورهٔ عنکبوت آیهٔ 69)

یکی دیگر از جلوه‌های آن، ایجاد زمینهٔ مناسب برای رشد و تعالی شخص مؤمن، مانند یافتن دوست خوب، شرکت در یک جلسهٔ قرآنی و خواندن یک کتاب تأثیرگذار و هدایتگر است.

ممکن است چنین تصور شود که اثر اعمال نیک تنها در امور معنوی خلاصه می‌شود، حال آنکه آثار مادی آن فراوان است. نمونهٔ آن جایگاهی است که حضرت یوسف به دست آورد. ایشان در بیان علتّ رسیدن به این مقام فرمودند:

... قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ (سورهٔ یوسف آیهٔ 90)

همچنین در روایات آمده است، صلهٔ رحم، محبّت به خویشان و دادن صدقه، عمر را طولانی می‌کند. آب دادن به درخت تشنه یا سیراب کردن حیوانات و نیز بر طرف کردن اندوه و غصهٔ دیگران نیز زندگی را بهبود می‌بخشد.

اندیشه در آیات (صفحه 105 کتاب درسی)

 

الف) با تأمل در آیات و روایات زیر بگویید که آثار اعمال نیک و بد کدام‌اند؟

مَن یَموتُ بِالذُّنوبِ اَکثَرُ مِمَّن یَموتُ بِالآجالِ وَ مَن یَعیشُ بِالاِحسانِ اَکثَرُ مِمَّن یَعیشُ بِالاَعمارِ
... إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا... (سورهٔ انفال آیهٔ 29)
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ... (سورهٔ اعراف آیهٔ 96)
... مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا (سورهٔ طلاق آیهٔ 4)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (سورهٔ حدید آیهٔ 28)
... وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ... (سورهٔ طلاق آیهٔ 2 و3)

ب) این آثار، دنیوی یا اخروی‌اند؟ مادی یا معنوی‌اند؟

ج) سنّت املاء و استدراج

زندگی دنیوی و اخروی گنهکاران نیز مانند نیکوکاران در گرو اعمال آنهاست. انسانی که به دام گناه می‌افتد، خداوند برای او شرایطی فراهم می‌کند که توبه کند و از گناه بپرهیزد و اگر بارها به گناه دست زند و توبه کند، باز هم خداوند از گناه او می‌گذرد. اما اگر کسانی چنان در گناه و باطل پیش روند که از کار خود خرسند باشند و با حق دشمنی ورزند، خداوند به آنها فرصتی می‌دهد. اما آنها این فرصت را وسیلهٔ غوطه‌ور شدن در تاریکی‌ها قرار می‌دهند. به طوری که اگر ابتدا اندک امیدی وجود داشت که نور حقّی در دل آنها بتابد، به تدریج چنین امیدی بر باد می‌رود و به شقاوت ابدی گرفتار می‌شوند. در حقیقت، مهلت‌ها و امکانات، با اختیار و ارادهٔ خودشان به صورت بلای الهی جلوه‌گر و باعث می‌شود که بار گناهان آنان هر روز سنگین و سنگین‌تر شود (سنّت املاء):

وَ لَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ (سورهٔ آل عمران آیهٔ 178)

گاهی خداوند علاوه بر مهلت دادن، بر امکانات گمراهان می‌افزاید و آنها با استفاده از همین امکانات و با اصرار خود بیشتر در فساد فرو می‌روند. قدم به قدم از انسانیت فاصله می‌گیرند و به تدریج به هلاکت ابدی نزدیک‌تر می‌شوند. چنین حالت تدریجی در حرکت به سوی عذاب الهی را «استدراج» می‌خوانند.

وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ (سورهٔ اعراف آیهٔ 182)
و کسانی که نشانه‌های ما را دروغ شمردند، قطعاً آنان را از جایی که (خود) نمی‌دانند به تدریج به هلاکت نزدیک می‌کنیم.

بنابراین، باید بکوشیم تا در دایرهٔ سنّت «املاء» و «استدراج» ـ که نتیجهٔ عمل خود انسان‌هاست ـ قرار نگیریم و به هلاکت ابدی گرفتار نشویم.

امام صادق(ع) می‌فرماید:

هنگامی که خداوند خیر بنده‌اش را بخواهد، اگر گناهی مرتکب شود، او را گوشمالی می‌دهد تا به یاد توبه بیفتد و هنگامی که شر بنده‌اش [ بنده‌ای که غرق گناه شده‌است] را بخواهد، بعد از انجام گناه، نعمتی به او می‌بخشد تا استغفار را فراموش کند و به راه خود ادامه دهد.این‌همان است که خداوند فرموده: سَنَستَدرِجُهُم مِن حَیثُ لا یَعلَمونَ.

هم اندیشی (صفحه 107 کتاب درسی)

 

آیا شما با این جمله موافقید؟

«در دنیای کنونی، کسانی که ایمان ندارند نسبت به مسلمانان، زندگی بهتری دارند.»

- علت موافقت یا مخالفت شما چیست؟

برای پاسخ می‌توانید از آیهٔ مبارکه «کُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا (سورهٔ اسراء آیهٔ 20)»  استفاده کنید.

د) سبقت رحمت بر غضب

از آنجا که خداوند به بندگان خود محبّت دارد، با همهٔ آنان چه نیکوکار و چه گناهکار، به لطف و مهربانی رفتار می‌کند. او به بندگان خود اعلام می‌کند:

پروردگار شما رحمت را بر خود واجب کرده است. (سورهٔ انعام آیهٔ 54)

حتّی آنجا که خداوند بر کسی غضب می‌کند، باز هم از دریچهٔ لطف و رحمت است. مانند مادری که بر فرزندش سخت می‌گیرد و یا در مواردی او را تنبیه می‌کند تا او را از اشتباه باز دارد و به هیچ وجه قصد انتقام‌گیری از فرزند خود را ندارد. از همین روست که راه بازگشت گناهکار همیشه باز است.

آمرزش برخی گناهان با توبه، آمرزش برخی دیگر با انجام کار نیک، حفظ آبروی بندگان گناهکار، پذیرش عبادت اندک و رضایت سریع از کسی که طلب آمرزش کرده، نمونه‌هایی از سبقت رحمت بر غضب است.

یکی از موارد سبقت رحمت بر غضب آنجاست که وقتی انسان کار نیکی انجام می‌دهد، خداوند به فرشته‌اش دستور می‌دهد که فوراً آن را ثبت کند اما وقتی گناهی مرتکب می‌شود، از فرشتهٔ خود می‌خواهد که صبر کند تا بنده توبه کند و گناهش را جبران کند و در صورتی که بنده توبه نکرد، آن گناه را ثبت کند. همچنین خداوند عمل نیک را چند برابر پاداش و کار بد را فقط به اندازهٔ خودش جزا می‌دهد.