با توجه به داستان رازی و ساخت بیمارستان، اگر شما به جای زکریای رازی بودید، در پاسخ به بزرگان شهر که گفتند: «گوشت تازه برای ساختن بیمارستان؟» از چه ضربالمثلی استفاده میکردید؟
1 )
گُربه دستش به گوشت نمیرسه، میگه بو میده.
2 )
در نومیدی بسی امید است.
گر صبر کنی، ز غوره حلوا سازند.
4 )
سالی که نکوست از بهارش پیداست.