الف) «هدف علم اقتصاد، راهنمایی انسان برای بهترین انتخاب و به کارگیری بهترین روش به منظور استفاده از منابع و امکانات خویش است».
ب) قانون حیات انسانی این است که هر انتخابی مستلزم از دست دادن انتخاب یا انتخابهای دیگری است، به عبارت دیگر افراد و جوامع یا هر انتخابی، «بده - بستان» میکنند، چیزی را انتخاب میکنند و چیزهایی را از دست میدهند.
ج) اگر انسان در رفع نیازهای طبیعی خود، مراتب نیازها را به خوبی طی نکند و در یک مرتبه متوقف بماند به خلق نیازهای کاذب برای خود اقدام میکند تا حس کمالجویی خود را سیراب کند. پیگیری نیازهای کاذب و یا زیادهروی در رفع نیازهای مادی، موجب توقف و یا انحطاط انسان میشود.
د) انسانها و جوامع، همیشه بهترین و برترین گزینه خود را از نظر منافع، انتخاب میکنند و با این انتخاب، بهترین «گزینه بعدی» خود را از دست میدهند، به عنوان مثال، شخصی که زمین کشاورزی دارد قبل از زراعت به این میاندیشد که در زمین خود چه محصولی را بکارد. او فهرستی از محصولات را در ذهن خود دارد و با محاسبه منافع فروش آنها در پایان کار، و مشورتها و مطالعههایی که انجام میدهد، گزینههای خود را از بالا به پایین مرتب میکند. سرانجام بهترین انتخاب خود را انجام میدهد. او هر چند هنوز به زراعت اقدام نکرده و ظاهراً هزینهای نکرده است اما با انتخاب خود، یک هزینه مهم کرده، و در فهرست خود، منافع مورد انتظار از دومین انتخاب خوب خود را از دست داده است، به طور مثال با انتخاب کاشتن گندم، منافع کاشتن توت فرنگی را دیگر در آن سال نخواهد داشت. فراموش نکنید که او نمیتوانست همزمان هر دو را انتخاب کند و به ناچار باید از فهرست خود یکی را انتخاب میکرد. مقدار منافع از دست داده گزینه دوم، هزینه فرصت انتخاب گزینه اول (گندم) است، اقتصاددانان به این هزینه مهم «هزینه فرصت» میگویند که برخی در محاسبات هزینه - فایده لحاظ نمیکنند.