گیرندههای چشایی: زبانهای کوچک روی زبان ما!
ساختار گیرندههای چشایی: یک ایستگاه حسگری پیشرفته
برای درک چگونگی درک مزه، ابتدا باید با بخشهای مختلف این سیستم آشنا شویم. ماجرا از زبان شروع میشود. اگر جلوی آینه زبان خود را نگاه کنید، سطح ناهمواری میبینید. این ناهمواریها همان پاپیلاها هستند. آنها چند نوع مختلف دارند که دو نوع مهمشان برای چشایی، قارچی5 و کاسهای6 نام دارند.
داستان جالب اینجاست که مزه را خود پاپیلاها حس نمیکنند! آنها مثل تپههای کوچکی هستند که در دل خود جوانههای چشایی را پنهان کردهاند. هر جوانهٔ چشایی مانند یک گلخانهٔ کوچک است که حدود 50 تا 150 عدد سلول گیرندهٔ چشایی در آن زندگی میکنند. در بالای هر سلول، رشتههای ریزی به نام مژکهای چشایی7 وجود دارد که مثل آنتن، مولکولهای غذا را در بزاق شناسایی میکنند.
| نوع پاپیلا | شکل | محل قرارگیری | تعداد جوانهٔ چشایی (تقریبی) |
|---|---|---|---|
| قارچی | مانند سر قارچ، گرد و کوچک | نوک و کنارههای زبان | هر کدام 1-3 جوانه |
| کاسهای | مثل دیوارههای یک گودال گرد | پشت زبان، به شکل V وارونه | هر کدام 100-300 جوانه |
پنج مزهٔ اصلی: الفبای طعم جهان
سلولهای گیرنده در جوانهها به پنج گروه اصلی تقسیم میشوند. هر گروه فقط یکی از مزههای پایه را تشخیص میدهد. فکر نکنید که هر بخش از زبان فقط یک مزه را حس میکند! این یک باور غلط قدیمی است. همهٔ جوانههای چشایی در همهٔ قسمتهای زبان میتوانند همهٔ مزهها را دریافت کنند، اما ممکن است در برخی مناطق حساستر باشند.
برای مثال، مزهٔ اومامی که ممکن است نام آن را نشنیده باشید، مزهای خوشایند و "خوشطعم" است که در غذاهای پروتئینی مانند گوشت، قارچ، پنیر پارمزان و سوپهای غنی وجود دارد. این مزه به دلیل وجود مادهای به نام گلوتامات8 ایجاد میشود.
از مولکول غذا تا درک مزه: یک سفر پرسرعت
حالا ببینیم وقتی یک تکه شکلات میخورید چه اتفاقی میافتد:
گام اول: انحلال. شکلات در بزاق دهان شما حل میشود. مولکولهای شیرینی (مثلاً مولکولهای قند) در بزاق شناور میشوند.
گام دوم: تشخیص. این مولکولها به مژکهای چشایی روی سلولهای گیرندهٔ مخصوص شیرینی میچسبند. این اتصال مثل کلید و قفل است.
گام سوم: ارسال پیام. چسبیدن مولکول، یک تغییر شیمیایی در سلول گیرنده ایجاد میکند که به یک سیگنال الکتریکی تبدیل میشود. این سیگنال از طریق رشتههای عصبی چشایی9 با سرعت بالا به مغز فرستاده میشود.
گام چهارم: تفسیر. منطقهٔ خاصی در مغز به نام قشر چشایی اولیه10 این سیگنال را دریافت و تفسیر میکند. نتیجه این است: "آهان! این شیرین است!"
این کل فرآیند در کسری از ثانیه رخ میدهد! به همین سرعت میفهمید که شیرینی مورد علاقهتان است یا نه.
عوامل موثر بر چشایی: چرا مزهها برای همه یکسان نیست؟
حس چشایی همهٔ انسانها یکسان نیست و تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد:
سن: تعداد جوانههای چشایی با افزایش سن کاهش مییابد. به همین دلیل است که ممکن است افراد مسنتر غذاها را کممزهتر حس کنند یا نمک بیشتری به غذا بزنند. یک نوزاد حدود 10000 جوانهٔ چشایی دارد، در حالی که این عدد در یک فرد بزرگسال به حدود 5000 تا 8000 میرسد.
ژنتیک: حساسیت به برخی مزهها، مخصوصاً مزهٔ تلخی، کاملاً ارثی است. برای مثال، برخی افراد به دلیل ژنتیک خود یک ترکیب شیمیایی به نام پروپیلتیواوراسیل11 را بسیار تلخ حس میکنند، در حالی که دیگران تقریباً هیچ مزهای از آن نمیگیرند.
بیماریها: سرماخوردگی، عفونتهای سینوسی یا کووید-19 میتوانند به طور موقت یا حتی طولانیمدت حس چشایی و بویایی را مختل کنند.
دما: دما بر حس چشایی اثر میگذارد. بستنی وقتی بسیار سرد است، شیرینی کمتری حس میشود. وقتی کمی آب میشود، شیرینی آن بیشتر به نظر میرسد. نوشیدنیهای گرم نیز ممکن است تلخی بیشتری نشان دهند.
گیرندههای چشایی در زندگی روزمره: یک آشپز کوچک در دهان شما
درک عملکرد گیرندههای چشایی میتواند به انتخابهای بهتری در زندگی منجر شود. مثلاً:
• انتخاب غذاهای سالم: وقتی بدانید حس شوری و شیرینی چقدر سریع عادی میشود12، میفهمید چرا با خوردن مداوم غذاهای شور، به مرور به نمک بیشتری نیاز دارید. با کاهش تدریجی نمک یا شکر در غذا، میتوانید جوانههای چشایی خود را به طعمهای ملایمتر عادت دهید و سالمتر زندگی کنید.
• آشپزی خلاقانه: وقتی بفهمید که مزهٔ اومامی (خوشطعمی) چگونه کار میکند، میتوانید از موادی مانند قارچ، گوجهفرنگی رسیده یا کمی پنیر کهن استفاده کنید تا به غذای خود عمق طعم بدهید، بدون اینکه نیاز به نمک یا چربی اضافه داشته باشید.
• داروهای تلخ: میدانید چرا بسیاری از شربتهای سرفه برای کودکان طعم میوهای دارند؟ چون تولیدکنندگان میدانند کودکان به مزهٔ تلخی بسیار حساستر هستند و ممکن است از خوردن داروی تلخ خودداری کنند. با پوشاندن طعم تلخ، مطمئن میشوند دارو مصرف میشود.
اشتباهات رایج و پرسشهای مهم
پاسخ: خیر، این یک باور غلط علمی قدیمی است که هنوز هم در برخی کتابهای درسی غیربهروز دیده میشود. همهٔ مناطق زبان میتوانند همهٔ مزههای اصلی را تشخیص دهند، اما حساسیت برخی مناطق به مزههای خاص ممکن است کمی بیشتر باشد. مثلاً نوک زبان به شیرینی و پشت زبان به تلخی حساسیت نسبی بیشتری دارد، اما این به معنای ناتوانی سایر مناطق نیست.
پاسخ: زیرا بخش عمدهای از آنچه ما "طعم" مینامیم، در واقع بویایی است. مولکولهای معطر غذا از طریق حلق به بینی میروند و توسط سلولهای بویایی تشخیص داده میشوند. وقتی بینی گرفته باشد، این مسدود میشود و در نتیجه تجربهٔ طعم غذا بسیار ضعیف و محدود به مزههای اصلی (شیرینی، شوری و ...) میشود. سیب و پیاز با چشم بسته و بینی گرفته، ممکن است مزهای مشابه داشته باشند!
پاسخ: خیر، تعداد جوانههای چشایی بهطور عمده توسط ژنتیک تعیین میشود و با افزایش سن کاهش مییابد. اما میتوانید حساسیت آنها را با تمرین حفظ یا حتی کمی افزایش دهید. چگونه؟ با متنوع خوردن! اگر همیشه غذاهای شیرین و پرنمک نخورید و طعمهای جدید و متفاوت را امتحان کنید، سلولهای چشایی شما فعالتر میمانند.
پاورقی
1 جوانهها (Taste Buds): ساختارهای پیازیشکل کوچکی که حاوی سلولهای گیرنده چشایی هستند.
2 سلول چشایی (Taste Cell/Gustatory Cell): سلولهای گیرندهٔ تخصصیافتهای که در جوانههای چشایی قرار دارند و مولکولهای مزه را شناسایی میکنند.
3 پاپیلا (Papillae): برجستگیهای ریز و متعدد روی سطح زبان که برخی از آنها حاوی جوانههای چشایی هستند.
4 اومامی (Umami): پنجمین مزهٔ اصلی که به عنوان "طعم خوشطعم و لذیذ" توصیف میشود و در غذاهای پروتئینی وجود دارد.
5 قارچی (Fungiform): به معنای "شبیه قارچ".
6 کاسهای (Vallate/Circumvallate): به معنای "محصورشده توسط یک دیواره".
7 مژکهای چشایی (Taste Hairs/Microvilli): زائدههای ریز روی سلولهای چشایی که سطح تماس را افزایش میدهند.
8 گلوتامات (Glutamate): یک اسید آمینه که مسئول ایجاد مزهٔ اومامی است.
9 رشتههای عصبی چشایی (Gustatory Nerves): اعصابی که سیگنالهای چشایی را از زبان به مغز منتقل میکنند.
10 قشر چشایی اولیه (Primary Gustatory Cortex): ناحیهای در مغز که اطلاعات چشایی را پردازش و تفسیر میکند.
11 پروپیلتیواوراسیل (PROP/Phenylthiocarbamide): یک ترکیب شیمیایی که برخی افراد آن را بسیار تلخ و برخی بیمزه حس میکنند.
عادی میکند (Adaptation): پدیدهای که در آن با قرارگیری طولانیمدت در معرض یک محرک (مانند مزهٔ شوری)، حساسیت گیرنده نسبت به آن کاهش مییابد.
