گاما رو نصب کن!
گاما رو نصب کن!
پربازدیدها: #{{ tag.title }}
عنوان کتاب: دور دنیا در هشتاد روز؛ ماجراجویی‌های آقای فاگ
نویسنده: ژول ورن
سال انتشار: ۱۸۷۳
ژانر: ماجراجویی، علمی تخیلی
خلاصه: "دور دنیا در هشتاد روز" یکی از معروف‌ترین آثار ژول ورن است که داستان ماجراجویی‌های یک جنتلمن انگلیسی به نام فیلیاس فاگ و خدمتکارش، پاسپارتو، را روایت می‌کند. فیلیاس فاگ تصمیم می‌گیرد که به دور دنیا سفر کند و در این مسیر با چالش‌ها و ماجراهای متعددی روبرو می‌شود.
فیلیاس فاگ، جنتلمنی دقیق و منظم، در یکی از باشگاه‌های لندن شرط می‌بندد که می‌تواند در مدت هشتاد روز به دور دنیا سفر کند. همراه با خدمتکار جدیدش، پاسپارتو، او سفر خود را آغاز می‌کند. در مسیر، آنها با مشکلات و موانع مختلفی روبرو می‌شوند، از جمله تعقیب شدن توسط کارآگاه فیکس که فکر می‌کند فاگ یک دزد بانک است. آنها از کشورهای مختلفی مانند فرانسه، مصر، هند، چین، ژاپن، و آمریکا عبور می‌کنند و با استفاده از وسایل حمل و نقل مختلف مانند قطار، کشتی، و حتی فیل، به سفر خود ادامه می‌دهند. در نهایت، فیلیاس فاگ موفق می‌شود شرط خود را ببرد و به لندن بازگردد.
پیام اصلی داستان تاکید بر ارزش وقت‌شناسی، اراده، و پشتکار است. فیلیاس فاگ با توجه به دقت و نظم خود، توانست در مدت زمان تعیین شده به هدف خود برسد. همچنین، داستان نشان می‌دهد که در مواجهه با چالش‌ها و موانع، انعطاف‌پذیری و توانایی انطباق با شرایط جدید چقدر مهم است. این کتاب همچنین نشان می‌دهد که دنیا چقدر بزرگ و متنوع است و اهمیت تجربه‌های جدید و دیدن فرهنگ‌های مختلف را بیان می‌کند.
فیلیاس فاگ: شخصیت اصلی داستان، جنتلمنی انگلیسی که شرط می‌بندد می‌تواند در هشتاد روز به دور دنیا سفر کند. او به دلیل دقت و نظم بالایش معروف است و با اراده‌ای قوی و پشتکار بالا، چالش‌ها را پشت سر می‌گذارد.
پاسپارتو: خدمتکار جدید فاگ که در این سفر ماجراجویانه همراه اوست. پاسپارتو شخصیت مهربان و وفاداری دارد و در موقعیت‌های مختلف به فاگ کمک می‌کند.
کارآگاه فیکس: کارآگاهی که اشتباهاً فکر می‌کند فیلیاس فاگ دزدی است که به تازگی بانک انگلیس را سرقت کرده است. او در طول داستان سعی می‌کند فاگ را دستگیر کند اما در نهایت به اشتباه خود پی می‌برد.
آئودا: زنی هندی که فاگ و پاسپارتو او را از مرگ نجات می‌دهند. او در ادامه سفر به آنها می‌پیوندد و در نهایت با فیلیاس فاگ ازدواج می‌کند.
کتاب "دور دنیا در هشتاد روز" با معرفی شخصیت اصلی، فیلیاس فاگ (Phileas Fogg)، شروع می‌شود. فیلیاس فاگ یک جنتلمن انگلیسی است که در لندن زندگی می‌کند. او فردی بسیار منظم، دقیق و خوش‌اخلاق است که بیشتر وقت خود را در باشگاه اصلاحات (Reform Club) می‌گذراند. فیلیاس فاگ به دلیل رفتار آرام و متین خود، همیشه مورد احترام اعضای باشگاه است.
داستان با توصیف روزمره زندگی فیلیاس فاگ آغاز می‌شود. او هر روز در همان ساعت مشخص به باشگاه می‌رود و برمی‌گردد، و هر روز همان کارها را با دقت انجام می‌دهد. این رفتار منظم و دقیق او را به شخصیتی متمایز تبدیل کرده است. در همین حین، او یک خدمتکار جدید به نام پاسپارتو (Passepartout) استخدام می‌کند. پاسپارتو یک فرانسوی خوش‌اخلاق و پرانرژی است که به دنبال کار در خانه‌ای منظم و بدون دردسر می‌گردد.
در ابتدای داستان، فیلیاس فاگ و اعضای باشگاه اصلاحات درباره یک مقاله در روزنامه تایمز بحث می‌کنند. این مقاله ادعا می‌کند که با پیشرفت‌های اخیر در حمل‌ونقل، می‌توان در مدت زمان هشتاد روز به دور دنیا سفر کرد. این موضوع باعث می‌شود که بحثی جدی بین اعضا شکل بگیرد و در نهایت فیلیاس فاگ شرط می‌بندد که می‌تواند این کار را انجام دهد. او تصمیم می‌گیرد که در همان روز سفر خود را آغاز کند.
فیلیاس فاگ به خانه بازمی‌گردد و به پاسپارتو اطلاع می‌دهد که باید فوراً آماده شود. پاسپارتو که از این تصمیم ناگهانی شگفت‌زده شده است، بلافاصله شروع به جمع‌آوری وسایل می‌کند. آنها با عجله به ایستگاه قطار می‌روند تا اولین مرحله از سفر خود را آغاز کنند.
در این بخش، ماجرای شرط‌بندی فیلیاس فاگ (Phileas Fogg) در باشگاه اصلاحات (Reform Club) روایت می‌شود. روزی فیلیاس فاگ و دوستانش در باشگاه مشغول گفتگو بودند که موضوعی درباره مقاله‌ای در روزنامه تایمز (The Times) به میان آمد. این مقاله ادعا می‌کرد که با پیشرفت‌های جدید در حمل‌ونقل، می‌توان در مدت زمان هشتاد روز به دور دنیا سفر کرد. این ادعا برای بیشتر افراد حاضر در باشگاه غیرممکن به نظر می‌رسید و بحث‌های بسیاری در این زمینه شکل گرفت.
فیلیاس فاگ که به دلیل دقت و نظم خود شناخته می‌شد، به طور جدی اعلام کرد که می‌تواند این کار را انجام دهد. او شرط بندی کرد که می‌تواند در مدت هشتاد روز به دور دنیا سفر کند و به لندن بازگردد. اعضای باشگاه از این پیشنهاد شگفت‌زده شدند و برخی از آنها تصمیم گرفتند شرط بندی را بپذیرند. مبلغ شرط بندی بسیار بالا بود و این باعث شد که همه با دقت بیشتری به ماجرا نگاه کنند.
فیلیاس فاگ برنامه‌ریزی دقیقی برای سفر خود انجام داد و همه جزییات را بررسی کرد. او مطمئن بود که با دقت در برنامه‌ریزی و نظم در اجرای آن، می‌تواند به هدف خود برسد. پاسپارتو (Passepartout)، خدمتکار جدید فیلیاس فاگ، نیز از این تصمیم ناگهانی شگفت‌زده شد ولی با انرژی و شور و شوق به آماده‌سازی سفر کمک کرد.
در نهایت، فیلیاس فاگ و پاسپارتو با قطار به مقصد اولین مرحله سفر خود، یعنی پاریس (Paris)، حرکت کردند. این آغاز ماجراجویی بزرگ و پرماجرای آنها بود که در طول داستان با چالش‌ها و موانع مختلفی مواجه شدند.
فیلیاس فاگ (Phileas Fogg) و پاسپارتو (Passepartout) با قطار از لندن (London) به پاریس (Paris) سفر خود را آغاز کردند. در پاریس، آنها با مشکلاتی مواجه شدند، از جمله اعتصابات کارگران راه‌آهن که باعث تأخیر در سفرشان شد. با این حال، فیلیاس فاگ با آرامش و اطمینان از برنامه‌ریزی دقیق خود، مسیر دیگری را انتخاب کرد و توانست به موقع به مارسی (Marseille) برسد.
از مارسی، آنها با کشتی به سمت سئوز (Suez) حرکت کردند. در این مرحله از سفر، کارآگاه فیکس (Detective Fix) وارد داستان می‌شود. فیکس یک کارآگاه اسکاتلندیارد (Scotland Yard) است که معتقد است فیلیاس فاگ همان دزد بانکی است که اخیراً بانکی در لندن را سرقت کرده است. او تصمیم می‌گیرد فیلیاس فاگ را در تمام مسیر تعقیب کند تا او را دستگیر کند.
در مسیر سئوز، فیلیاس فاگ و پاسپارتو با دیگر مسافران کشتی آشنا می‌شوند و از این فرصت برای استراحت و تفریح استفاده می‌کنند. اما فیکس با دقت به رفتارهای فیلیاس فاگ و پاسپارتو نظارت می‌کند و منتظر فرصتی است تا آنها را دستگیر کند.
پس از رسیدن به سئوز، فیلیاس فاگ و پاسپارتو با قطار به سمت قاهره (Cairo) حرکت کردند. در این مرحله از سفر، آنها با مناظر زیبای صحرا و رود نیل (Nile River) آشنا می‌شوند. پاسپارتو که از دیدن این مناظر شگفت‌انگیز لذت می‌برد، به فیلیاس فاگ اعتماد بیشتری پیدا می‌کند و مطمئن می‌شود که سفرشان موفقیت‌آمیز خواهد بود.
در این بخش، فیلیاس فاگ (Phileas Fogg) و پاسپارتو (Passepartout) از پاریس (Paris) به سمت مارسی (Marseille) سفر کرده و سپس با کشتی به سمت سئوز (Suez) حرکت می‌کنند. در طول این مسیر، کارآگاه فیکس (Detective Fix) همچنان آنها را تعقیب می‌کند و منتظر فرصتی است تا فیلیاس فاگ را دستگیر کند.
در سئوز، فیلیاس فاگ و پاسپارتو با قطار به سمت قاهره (Cairo) حرکت می‌کنند. در طول مسیر، آنها با مناظر زیبای صحرا و رود نیل (Nile River) آشنا می‌شوند. این بخش از سفر برای پاسپارتو بسیار هیجان‌انگیز است، زیرا او برای اولین بار این مناظر را می‌بیند. در قاهره، فیلیاس فاگ و پاسپارتو برای ادامه سفر به بمبئی (Bombay) برنامه‌ریزی می‌کنند.
از قاهره، آنها با کشتی به سمت بمبئی حرکت می‌کنند. در طول مسیر، فیلیاس فاگ به دقت برنامه سفر خود را بررسی می‌کند و مطمئن می‌شود که همه چیز بر طبق برنامه پیش می‌رود. پاسپارتو نیز از این فرصت برای استراحت و تفریح استفاده می‌کند و با مسافران دیگر آشنا می‌شود.
در بمبئی، فیلیاس فاگ و پاسپارتو با قطار به سمت کلکته (Calcutta) حرکت می‌کنند. در این مرحله از سفر، آنها با چالش‌های جدیدی مواجه می‌شوند. از جمله اینکه قطار آنها به دلیل خرابی در مسیر متوقف می‌شود و آنها مجبور می‌شوند برای ادامه سفر از فیل استفاده کنند. این بخش از سفر بسیار هیجان‌انگیز است و پاسپارتو که برای اولین بار با فیل سفر می‌کند، تجربه جدیدی را به دست می‌آورد.
5. ورود به هند
فیلیاس فاگ (Phileas Fogg) و پاسپارتو (Passepartout) پس از رسیدن به بمبئی (Bombay)، با قطار به سمت کلکته (Calcutta) حرکت می‌کنند. در طول مسیر، آنها با فرهنگ و آداب و رسوم هند آشنا می‌شوند. پاسپارتو که همیشه به دنبال تجربه‌های جدید است، از دیدن معابد و بازارهای محلی لذت می‌برد. اما فیلیاس فاگ با دقت به برنامه سفر خود پایبند است و تلاش می‌کند که هیچ زمانی را از دست ندهد.
در مسیر، قطار آنها به دلیل خرابی در مسیر متوقف می‌شود. این اتفاق باعث می‌شود که فیلیاس فاگ تصمیم بگیرد از فیل برای ادامه سفر استفاده کند. آنها یک فیل اجاره می‌کنند و با کمک راهنمای محلی به نام کیونی (Kiouni)، سفر خود را ادامه می‌دهند. این بخش از سفر بسیار هیجان‌انگیز است و پاسپارتو که برای اولین بار با فیل سفر می‌کند، تجربه جدیدی را به دست می‌آورد.
در طول مسیر، فیلیاس فاگ و پاسپارتو با مراسمی سنتی روبرو می‌شوند که در آن یک زن به نام آئودا (Aouda) قرار است قربانی شود. فیلیاس فاگ تصمیم می‌گیرد آئودا را نجات دهد و او را با خود به کلکته ببرد. این اقدام فیلیاس فاگ نشان می‌دهد که او نه تنها به دقت و نظم پایبند است، بلکه انسانی مهربان و با وجدان نیز هست.
پس از نجات آئودا، آنها با کمک راهنمای محلی به مسیر خود ادامه می‌دهند و به کلکته می‌رسند. در کلکته، فیلیاس فاگ و پاسپارتو به همراه آئودا برای ادامه سفر به هنگ کنگ (Hong Kong) برنامه‌ریزی می‌کنند. این بخش از داستان نشان‌دهنده روحیه ماجراجویانه و انسان‌دوستی فیلیاس فاگ است که با وجود همه چالش‌ها و موانع، همچنان به هدف خود پایبند است.
فیلیاس فاگ (Phileas Fogg) و پاسپارتو (Passepartout) پس از نجات آئودا (Aouda)، با قطار به سمت کلکته (Calcutta) حرکت می‌کنند. اما مشکلات آنها در هند هنوز به پایان نرسیده است. در کلکته، فیلیاس فاگ به دلیل نقض قوانین محلی دستگیر می‌شود. او و پاسپارتو به دلیل ورود به معبد بدون اجازه به دادگاه فراخوانده می‌شوند.
در دادگاه، فیلیاس فاگ مجبور می‌شود جریمه‌ای بپردازد تا از زندان آزاد شود. این اتفاق باعث تأخیر در برنامه سفر آنها می‌شود، اما فیلیاس فاگ با خونسردی و نظم همیشگی خود، به سرعت برنامه جدیدی برای ادامه سفر تنظیم می‌کند. او و پاسپارتو به همراه آئودا تصمیم می‌گیرند با کشتی به سمت هنگ کنگ (Hong Kong) حرکت کنند.
در طول سفر به هنگ کنگ، کارآگاه فیکس (Detective Fix) همچنان آنها را تعقیب می‌کند و منتظر فرصتی است تا فیلیاس فاگ را دستگیر کند. اما او همچنان موفق نمی‌شود که مدرک کافی برای دستگیری فیلیاس فاگ پیدا کند.
هنگامی که به هنگ کنگ می‌رسند، آئودا متوجه می‌شود که اقوام او دیگر در شهر نیستند و او تصمیم می‌گیرد به سفر خود با فیلیاس فاگ و پاسپارتو ادامه دهد. فیلیاس فاگ با مهربانی و حمایت از آئودا، نشان می‌دهد که علاوه بر نظم و دقت، انسانی مهربان و حمایتگر نیز هست.
در این بخش از داستان، فیلیاس فاگ و پاسپارتو با چالش‌های متعددی روبرو می‌شوند، اما با همکاری و همبستگی توانستند بر همه موانع غلبه کنند. این قسمت از داستان نشان‌دهنده توانایی‌های فیلیاس فاگ در مواجهه با مشکلات و همچنین اهمیت انسانیت و مهربانی در برخورد با دیگران است.
پس از ماجراهای پرهیجان در هند، فیلیاس فاگ (Phileas Fogg) و پاسپارتو (Passepartout) به همراه آئودا (Aouda) با کشتی به سمت هنگ کنگ (Hong Kong) حرکت می‌کنند. در این بخش از سفر، فیلیاس فاگ به دقت برنامه سفر خود را بررسی می‌کند و مطمئن می‌شود که همه چیز طبق برنامه پیش می‌رود.
در مسیر به هنگ کنگ، فیلیاس فاگ و پاسپارتو با چالش‌های جدیدی روبرو می‌شوند. یکی از این چالش‌ها، حضور کارآگاه فیکس (Detective Fix) است که همچنان آنها را تعقیب می‌کند و منتظر فرصتی است تا فیلیاس فاگ را دستگیر کند. فیکس که معتقد است فیلیاس فاگ همان دزد بانکی است که به دنبال اوست، با دقت به رفتارهای فیلیاس فاگ نظارت می‌کند.
هنگامی که به هنگ کنگ می‌رسند، آئودا متوجه می‌شود که اقوام او دیگر در شهر نیستند و او تصمیم می‌گیرد به سفر خود با فیلیاس فاگ و پاسپارتو ادامه دهد. فیلیاس فاگ با مهربانی و حمایت از آئودا، نشان می‌دهد که علاوه بر نظم و دقت، انسانی مهربان و حمایتگر نیز هست.
در هنگ کنگ، فیلیاس فاگ و پاسپارتو با مشکلاتی مواجه می‌شوند. یکی از این مشکلات، عدم تطابق زمان حرکت کشتی به مقصد بعدی آنها است. اما فیلیاس فاگ با دقت و نظم همیشگی خود، به سرعت راه‌حل‌های جایگزین را بررسی می‌کند و تصمیم می‌گیرد با کشتی دیگری به سمت یوکوهاما (Yokohama) حرکت کنند.
در این بخش از داستان، فیلیاس فاگ و پاسپارتو با چالش‌های متعددی روبرو می‌شوند، اما با همکاری و همبستگی توانستند بر همه موانع غلبه کنند. این قسمت از داستان نشان‌دهنده توانایی‌های فیلیاس فاگ در مواجهه با مشکلات و همچنین اهمیت انسانیت و مهربانی در برخورد با دیگران است.
در هنگ کنگ (Hong Kong)، فیلیاس فاگ (Phileas Fogg) و پاسپارتو (Passepartout) با مشکلات جدیدی روبرو می‌شوند. یکی از مشکلات اصلی، تأخیر در حرکت کشتی به مقصد بعدی است. این تأخیر باعث نگرانی فیلیاس فاگ می‌شود زیرا او نمی‌خواهد هیچ زمانی را از دست بدهد.
کارآگاه فیکس (Detective Fix) که همچنان فیلیاس فاگ را تعقیب می‌کند، تلاش می‌کند تا پاسپارتو را متقاعد کند که فیلیاس فاگ یک دزد است. او به پاسپارتو پیشنهاد می‌دهد که اگر به او کمک کند تا فیلیاس فاگ را دستگیر کند، مبلغ زیادی به او پرداخت خواهد کرد. اما پاسپارتو که به فیلیاس فاگ وفادار است، این پیشنهاد را رد می‌کند و به فیکس اعتماد نمی‌کند.
در همین حال، فیلیاس فاگ و آئودا (Aouda) به دنبال راه‌حل‌های جایگزین برای ادامه سفر هستند. آنها تصمیم می‌گیرند با کشتی دیگری به سمت یوکوهاما (Yokohama) حرکت کنند. اما پاسپارتو به طور ناگهانی ناپدید می‌شود و این باعث نگرانی فیلیاس فاگ می‌شود.
پاسپارتو که توسط فیکس گمراه شده بود، در نهایت متوجه می‌شود که فیکس به دنبال دستگیری فیلیاس فاگ است. او به سرعت به فیلیاس فاگ و آئودا ملحق می‌شود و به آنها اطلاع می‌دهد که باید سریعاً حرکت کنند. آنها با عجله به کشتی جدید می‌رسند و به سمت یوکوهاما حرکت می‌کنند.
در این بخش از داستان، فیلیاس فاگ و پاسپارتو با مشکلات و موانع جدیدی روبرو می‌شوند، اما با همکاری و وفاداری به یکدیگر توانستند بر همه موانع غلبه کنند. این قسمت از داستان نشان‌دهنده توانایی‌های فیلیاس فاگ در مواجهه با مشکلات و همچنین اهمیت وفاداری و اعتماد بین افراد است.
پس از مشکلاتی که در هنگ کنگ (Hong Kong) با آن مواجه شدند، فیلیاس فاگ (Phileas Fogg)، پاسپارتو (Passepartout) و آئودا (Aouda) با کشتی به سمت یوکوهاما (Yokohama) در ژاپن حرکت می‌کنند. در طول مسیر، فیلیاس فاگ به دقت برنامه سفر خود را بررسی می‌کند و مطمئن می‌شود که همه چیز طبق برنامه پیش می‌رود.
در یوکوهاما، فیلیاس فاگ و همراهانش با فرهنگ و آداب و رسوم ژاپن آشنا می‌شوند. پاسپارتو که همیشه به دنبال تجربه‌های جدید است، از دیدن معابد، باغ‌ها و بازارهای محلی لذت می‌برد. آئودا نیز از این سفر جدید لذت می‌برد و با فیلیاس فاگ درباره تجربه‌های جدید خود صحبت می‌کند.
اما مشکلات هنوز به پایان نرسیده است. پاسپارتو که به دنبال کار موقت برای تأمین هزینه‌های سفر است، به یک سیرک ژاپنی ملحق می‌شود. او در این سیرک نقش یک شعبده‌باز را بازی می‌کند و این تجربه جدید برای او بسیار جالب است. اما این باعث می‌شود که او از فیلیاس فاگ جدا شود و این موضوع باعث نگرانی فیلیاس فاگ می‌شود.
فیلیاس فاگ با کمک آئودا به دنبال پاسپارتو می‌گردد و در نهایت او را در سیرک پیدا می‌کند. آنها به سرعت به یکدیگر ملحق می‌شوند و تصمیم می‌گیرند که باید به سرعت به سمت سانفرانسیسکو (San Francisco) حرکت کنند. فیلیاس فاگ با دقت برنامه سفر خود را بررسی می‌کند و مطمئن می‌شود که همه چیز طبق برنامه پیش می‌رود.
پس از ماجراهای هیجان‌انگیز در ژاپن، فیلیاس فاگ (Phileas Fogg)، پاسپارتو (Passepartout) و آئودا (Aouda) با کشتی به سمت سانفرانسیسکو (San Francisco) در آمریکا حرکت می‌کنند. این بخش از سفر، فرصتی است تا فیلیاس فاگ و همراهانش با فرهنگ و آداب و رسوم جدیدی آشنا شوند.
هنگامی که به سانفرانسیسکو می‌رسند، فیلیاس فاگ با دقت به بررسی مسیرهای پیش رو می‌پردازد و مطمئن می‌شود که همه چیز طبق برنامه پیش می‌رود. در سانفرانسیسکو، آنها با چالش‌های جدیدی روبرو می‌شوند. یکی از این چالش‌ها، اعتصابات کارگران راه‌آهن است که باعث تأخیر در حرکت قطارها می‌شود.
اما فیلیاس فاگ با خونسردی و نظم همیشگی خود، به سرعت راه‌حل‌های جایگزین را بررسی می‌کند و تصمیم می‌گیرد که به جای منتظر ماندن برای حرکت قطار، از خدمات حمل و نقل محلی استفاده کنند. آنها با استفاده از کالسکه و اسب به سمت نیویورک (New York) حرکت می‌کنند.
در طول مسیر، فیلیاس فاگ و همراهانش با چالش‌های متعددی روبرو می‌شوند، از جمله حمله بومیان و دزدان. اما با همکاری و همبستگی توانستند بر همه موانع غلبه کنند و به نیویورک برسند. این بخش از داستان نشان‌دهنده توانایی‌های فیلیاس فاگ در مواجهه با مشکلات و همچنین اهمیت همکاری و همبستگی در رسیدن به اهداف است.
پس از رسیدن به نیویورک (New York)، فیلیاس فاگ (Phileas Fogg)، پاسپارتو (Passepartout) و آئودا (Aouda) برای حرکت به سمت لندن (London) آماده می‌شوند. فیلیاس فاگ با دقت برنامه سفر خود را بررسی می‌کند و مطمئن می‌شود که همه چیز طبق برنامه پیش می‌رود.
اما مشکلات هنوز به پایان نرسیده است. کشتی که آنها باید با آن به لندن حرکت کنند، به دلیل نقص فنی نمی‌تواند به موقع حرکت کند. این تأخیر باعث نگرانی فیلیاس فاگ می‌شود زیرا او نمی‌خواهد هیچ زمانی را از دست بدهد. اما فیلیاس فاگ با خونسردی و نظم همیشگی خود، به سرعت راه‌حل‌های جایگزین را بررسی می‌کند و تصمیم می‌گیرد که با کشتی دیگری به سمت لیورپول (Liverpool) حرکت کنند.
در طول مسیر، فیلیاس فاگ و همراهانش با چالش‌های جدیدی روبرو می‌شوند، از جمله طوفان‌های شدید و مشکلات فنی کشتی. اما با همکاری و همبستگی توانستند بر همه موانع غلبه کنند و به لیورپول برسند. در لیورپول، فیلیاس فاگ تصمیم می‌گیرد که با قطار به لندن حرکت کنند تا زمان بیشتری را از دست ندهند.
پس از ماجراهای پرهیجان و چالش‌های متعدد، فیلیاس فاگ (Phileas Fogg)، پاسپارتو (Passepartout) و آئودا (Aouda) در نهایت به لندن (London) می‌رسند. اما زمان زیادی نمانده است و فیلیاس فاگ باید به سرعت به باشگاه اصلاح (Reform Club) برسد تا ثابت کند که سفر خود را در 80 روز به پایان رسانده است.
در لندن، فیلیاس فاگ با دقت به برنامه سفر خود نگاه می‌کند و مطمئن می‌شود که همه چیز طبق برنامه پیش می‌رود. اما او متوجه می‌شود که به دلیل اختلاف زمانی و اشتباهات محاسباتی، یک روز زودتر از موعد مقرر به لندن رسیده است. این اتفاق باعث خوشحالی فیلیاس فاگ و همراهانش می‌شود زیرا او توانسته است سفر خود را در کمتر از 80 روز به پایان برساند.
فیلیاس فاگ با پاسپارتو و آئودا به باشگاه اصلاح می‌روند و در نهایت ثابت می‌کنند که او توانسته است سفر خود را در 80 روز به پایان برساند. این موفقیت بزرگ برای فیلیاس فاگ و همراهانش است و آنها از اینکه توانسته‌اند بر همه چالش‌ها و موانع غلبه کنند، بسیار خوشحال هستند.
داستان "دور دنیا در هشتاد روز" نشان‌دهنده ماجراجویی‌های هیجان‌انگیز، همکاری و همبستگی، و توانایی‌های فیلیاس فاگ در مواجهه با مشکلات است. این داستان با سبک نگارش جذاب و شخصیت‌های دوست‌داشتنی، به خواننده تجربه‌ای فراموش‌نشدنی از ماجراجویی و کشف دنیاهای جدید ارائه می‌دهد.
پاسخ: فیلیاس فاگ تصمیم به این سفر گرفت تا شرط‌بندی خود با اعضای باشگاه اصلاح (Reform Club) را که معتقد بودند دور دنیا را نمی‌توان در 80 روز انجام داد، ثابت کند. او با مبلغ 20,000 پوند شرط بست که می‌تواند در 80 روز دور دنیا را بگردد.
پاسخ: پاسپارتو (Passepartout) خادم جدید فیلیاس فاگ بود که به تازگی استخدام شده بود. او در تمام طول سفر همراه فیلیاس فاگ بود و نقش مهمی در مدیریت امور روزمره و کمک به حل مشکلات سفر داشت.
پاسخ: کارآگاه فیکس (Detective Fix) پلیسی بود که معتقد بود فیلیاس فاگ همان دزد بانکی است که به دنبال او بود. او فیلیاس فاگ را در تمام طول سفر تعقیب کرد تا او را دستگیر کند.
پاسخ: آئودا (Aouda) یک زن هندی بود که قرار بود در مراسم ستی به همراه شوهر فوت شده‌اش سوزانده شود. فیلیاس فاگ و پاسپارتو او را نجات دادند و او تصمیم گرفت به همراه آنها به اروپا بیاید.
پاسخ: در آمریکا، فیلیاس فاگ و همراهانش توسط بومیان مورد حمله قرار گرفتند. آنها توانستند با شجاعت و همکاری با دیگر مسافران، این حمله را دفع کنند و از خطر نجات یابند.
پاسخ: فیلیاس فاگ در کلکته به دلیل ورود به معبد بدون اجازه دستگیر شد. او با پرداخت جریمه‌ای به دادگاه، از زندان آزاد شد و توانست به سفر خود ادامه دهد.
پاسخ: فیلیاس فاگ با خونسردی و نظم همیشگی خود، به سرعت راه‌حل‌های جایگزین را بررسی کرد و تصمیم گرفت با کشتی دیگری به سمت لیورپول حرکت کنند. در طول مسیر با چالش‌های متعددی روبرو شدند، اما توانستند بر همه موانع غلبه کنند.
پاسخ: فیلیاس فاگ به دلیل عبور از خط تاریخ بین‌المللی و تفاوت زمانی، یک روز زودتر به لندن رسید. این اختلاف زمانی ابتدا متوجه او نبود، اما در نهایت فهمید که به نفع او عمل کرده و به موقع به لندن رسیده است.
پاسخ: پاسپارتو نقش مهمی در نجات آئودا ایفا کرد. او با شجاعت و تدبیر، آئودا را از مراسم ستی نجات داد و به همراه فیلیاس فاگ او را به سفر دور دنیا برد.
پاسخ: پیام اصلی کتاب "دور دنیا در هشتاد روز" نشان دادن قدرت اراده، نظم، و همکاری در مواجهه با چالش‌ها و مشکلات است. این داستان همچنین بر اهمیت انسانیت و مهربانی در برخورد با دیگران تاکید دارد و نشان می‌دهد که با اراده و پشتکار می‌توان به هر هدفی دست یافت.