برخي جملات، انشايی هستند؛ يعني خبری از عالَم خارج نمیدهند بلكه تمايلات، احساسات، خواستهها و اموری از اين دست را مطرح میكنند.
اين جملات كه قابليت صدق و كذب ندارند در منطق بررسی نمیشوند.
گزينهی 1: مفهوم عبارت اين است كه «هر كس عقلش از بين رفت، نمیتواند صواب را تشخيص دهد.» اين يك جملهی خبری است.
تذکر: «استفهام انکاری» در حقیقت «جملهی پرسشی» نيست؛ زيرا گويندهی آن به قصد دانستن پاسخ، پرسش نمیكند.
گزينهی 2: صرفاً بيان يك خواسته و آرزو است و خبری از عالم خارج نمیدهد.
گزينهی 3: صرفاً بيان احساسات است؛ زيرا «آفرین گفتن» نشان دهندهی احساس سپاس و ستايش و تحسين درونی است و خبری كه قابليت صدق و كذب داشته باشد نمیدهد.
گزينهی 4: جملهی امری است؛ بنابراين خبری از خارج نمیدهد.