درسنامه آموزشی سلامت و بهداشت کلاس دوازدهم با پاسخ درس 10: بهداشت روان
-
سلامت و بهداشت
- درس 1: سلامت چیست؟
- درس 2: سبک زندگی
- درس 3: برنامهٔ غذایی سالم
- درس 4: کنترل وزن و تناسب اندام
- درس 5: بهداشت و ایمنی مواد غذایی
- درس 6: بیماریهای غیر واگیر
- درس 7: بیماریهای واگیر
- درس 8: بهداشت فردی
- درس 9: بهداشت ازدواج و باروری
- درس 10: بهداشت روان
- درس 11: مصرف دخانیات و الکل
- درس 12: اعتیاد به مواد مخدّر و عوارض آن
- درس 13: پیشگیری از اختلالات اسکلتی - عضلانی (کمر درد)
- درس 14: پیشگیری از حوادث خانگی
نیازهای زندگی امروز، تغییرات سریع اجتماعی و فرهنگی، تغییر ساختار خانواده، شبکههای گسترده و پیچیدهٔ ارتباطات انسانی و تنوع آنها، گستردگی و هجوم منابع اطلاعاتی، تغییر نیازهای امروز انسانها در جامعه و… پیچیدگیهای زندگی را بالا برده و انسانها را با چالشها و فشارهای متعدد روبهرو ساخته است. برخی از این عوامل ممکن است افراد را دچار آشفتگیهای هیجانی کند. چنین حالات و هیجانات زودگذر معمولاً طبیعی بوده و در رفتارهای روزمره فرد قابل مشاهدهاند و دوام چندانی ندارند. اما اگر این حالات تکرار شده و استمرار یابند، در کارکردهای جسمانی و روانی و فعالیتهای فردی و اجتماعی فرد اثر سوء گذاشته، روند زندگی را مختل میکند و باعث مزاحمت و رنجش دیگران میشود.
در چنین حالتی ممکن است فرد تصمیمهای نابهجا بگیرد، به موقع اقدام نکند، ارتباطش با دیگران دچار اختلال شود و در اثر ناکامیهای حاصل در اموری مانند تحصیل، شغل و… دچار اضطراب و خشم شود و یا افسردگی بر او مستولی شود.
برای پیشگیری از بروز این قبیل مشکلات، لازم است خودآگاهی، عزت نفس، سرسختی و مقاومت در مقابل مشکلات، تابآوری و... در فرد تقویت شود تا رشد و توانایی روانی، عاطفی و بهداشت روان وی ارتقا یابد و او را قادر سازد بر تعارضها و فشارهای زندگی چیره شده و از امکان تداوم زندگی آرام و سالم برخوردار گردد.
خودآگاهی
فعالیت 1: گفتوگوی کلاسی (صفحهٔ 111 کتاب درسی)
شما خود را چه قدر میشناسید؟ بر عهدهٔ خود دانش آموز
شناخت شما از خودتان شامل چه جنبههایی است؟ بر عهدهٔ خود دانش آموز
همه ما شناختی از خودمان در ذهن داریم؛ مانند رنگ پوست، رنگ چشم، شکل بینی، طول قد و… همچنین از اطلاعات کاملی دربارهٔ قومیت، پدر و مادر، تاریخ و محل تولد و… خود برخورداریم. اما دانستن اینها برای پاسخ به خودشناسی کافی نیست. اگر قدری پوسته بیرونی وجود خود را کنار بزنیم و از بیرون به اعماق درون خود راه پیدا کنیم به توصیفی از خود دست خواهیم یافت که خودشناسی ما را کاملتر میکند.
خودشناسی یا همان شناخت فرد از خویشتن شامل شناخت تواناییها، ضعفها، احساسات، ارزشها، مسئولیتها، نیازها، آرزوها، اهداف و… است. خودآگاهی علاوه بر کمک به شکلگیری هویت مطلوب میتواند از بروز اختلالات روانی و شکلگیری رفتارهای پرخطر جلوگیری نماید. از این رو لازم است همانطور که در تعالیم اسلامی نیز سفارش شده است همه افراد، بهخصوص نوجوانان که در مرحله حساس هویتیابی در زندگی هستند، همواره فرصتی را برای کاویدن در درون خود و شناخت خود واقعیشان فراهم آورند تا در مسیر صحیح که به سلامت و موفقیت آنها در زندگی میانجامد، حرکت کنند.
فعالیت 2: خودارزیابی (صفحهٔ 112 کتاب درسی)
به پرسشهای زیر پاسخ دهید:
- به چه چیزهایی علاقه دارید، از چه چیزهایی بدتان میآید؟
- چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفی دارید؟
- چه خواستهها، آرزوها و نیازهایی دارید؟
- چه هدفهایی دارید؟ برای رسیدن به هدفهای خود چه فعالیتهایی را انجام میدهید؟
- چه چیزهایی را ارزش میدانید؟
- چه مسئولیتهایی برای خودتان قائل هستید؟
- بیشتر چه احساساتی را -چه مثبت و چه منفی- تجربه میکنید؟
- از چه چیزهایی بیشتر شاد و از چه چیزهایی بیشتر ناراحت میشوید؟
- چه چیزهایی شما را امیدوار و چه خبرهایی ناامید میکند؟
- در زندگی خود به چه چیزی میبالید و افتخار میکنید؟
- چه چیزهایی به شما کمک میکند تا در برابر سختیها و دشواریها مقاومت کنید؟
با جمعبندی پاسخهای خود به این پرسشها، توصیفی واقعی از خود ارائه دهید.
از عوامل مهمی که در فرایند شکلگیری شخصیت مطلوب و حفظ سلامت روانی نقش دارند میتوان به عزت نفس و سرسختی و تاب آوری اشاره کرد.
عزت نفس
منظور از عزت نفس، احساس ارزشمند بودن است. عدهای به اشتباه تصور میکنند ملاک ارزشمندی و محترم بودن آنها داشتن صفات یا ویژگیهای خاصی مانند اصل و نسب، ثروت، زیبایی و جذابیت، مدرک تحصیلی، شهرت و مقام، قدرت، شجاعت، جسارت و… است و ارزشمندی خود را به آنها نسبت میدهند، به همین دلیل در صورت فقدان آنها، احساس بیارزشی و حقارت میکنند. اگرچه هیچیک از ویژگیهای فوق بد نیستند ولی مشروط کردن احترام و ارزش خود به آنها اشتباه است.
خود آگاهی به انسان کمک میکند تا دریابد به دلیل انسان بودن، ارزشمند و محترم است و ارزش ذاتی او وابسته به هیچ یک از ویژگیهای یاد شده نیست. این احساس خودارزشمندی درونی همان عزت نفس و کرامت انسانی است که میتواند مانند سپری قوی، در مقابل آسیبهای روانی و اجتماعی از فرد دفاع کند.
جوانانی که دارای عزت نفس هستند، برای خود احترام قایلاند و با پیامهای درونی مثبت سروکار دارند که از درون آنها مدام به آنها خطاب میکند: «تو با ارزشی! تو میتوانی! تو دوست داشتنی هستی! تو میتوانی احساسات خود را به راحتی ابراز کنی! تو میتوانی به دیگران اعتماد کن!» و پیامهایی از این قبیل. در مقابل، افرادی که دچار ضعف عزت نفس هستند، در درون ذهن خود پیامهایی را میشنوند که به طور مرتب عزت نفس آنها را سرکوب و سلامت روانی و عاطفی شان را تهدید میکند.
فعالیت 3: خودارزیابی (صفحهٔ 113 کتاب درسی)
در ادامه برخی از پیامهای درونی منفی در یک نوجوان را که میتواند بر عزت نفس او تأثیر منفی بگذارد، ملاحظه میکنید، این پیامها را در درون خود جستوجو کنید و در صورت مواجهه با آنها، پیامهای مثبتی را که میتوان جایگزین آنها کرد بنویسید و سعی کنید با تکرار آنها، پیام منفی درونی خود را حذف کنید.
- بهتر است راستش را نگویم زیرا شاید از من برنجند و دوستم نداشته باشند.
- بهتر است به جای شوخ طبعی و خوشرویی، تلخ و جدی باشم و به همین راه و روش ادامه دهم تا درباره من فکر غلطی نکنند.
- من هرگز نباید برای رفع مشکلات خانوادگیام درخواست کمک کنم تا دیگران فکر کنند در خانوادهام همه چیز عالی است.
- بهتر است به جای اصلاح رفتار نامناسبی که در خانوادهام هست، با آن کنار بییام و حرفی نزنم تا به کسی برنخورد.
- اگر احساساتم را بروز ندهم، بیشتر احساس ایمنی خواهم کرد؛ بهتر است به همین روش ادامه دهم.
- من هرگز نباید به دیگران اعتماد کنم.
- من لایق رفتار احترامآمیز دیگران نیستم.
آیا شما با چنین پیامهایی در درون خود مواجه شدهاید، در صورت پاسخ مثبت، پیامهای مثبت پیشنهادی خود را جایگزین کرده و سعی کنید با تکرار آنها، پیام منفی درونی خود را حذف کنید. بر عهدهٔ خود دانش آموز
نداشتن عزت نفس ممکن است افراد را دچار اعتیادهای رفتاری مانند اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به کار، اعتیاد به خرید و… کند و از اینها بدتر در معرض رفتارهای پرخطر قرار دهد. از این رو لازم است افراد عزت نفس خود را به طور مستمر تقویت کرده و افزایش دهند. داشتن عزت نفس علاوه بر احساس ارزشمندی درونی، نیازمند کسب تجارب در زندگی است.
برخی از راهکارهای بهبود عزت نفس به شرح زیر است:
- تعیین اهداف مشخص و برنامهریزی برای دستیابی به آنها
- تلاش برای کسب حداقل یک مهارت یا شکوفا کردن حداقل یک استعداد خود
- تهیه فهرستی از توانمندیهای فردی خود
- کسب موفقیت در امور از جمله تحصیل
- مشارکت در فعالیتهای فردی و اجتماعی مدرسه همچون نماز جماعت، مسابقات فرهنگی - هنری، اردوها و...
- برقراری رابطه سالم با دیگران
- دوست شدن با آدم های مثبت و الهام بخش
- معاشرت با دوستان و آشنایان حمایتگر
- داوطلب شدن برای کمک به دیگران
- آراستگی

سرسختی و تاب آوری
زندگی میتواند منبع لذتی بزرگ، رضایتبخش و شادی آفرین و یا چالشبرانگیز، سخت و ناامیدکننده باشد. بدون در نظرگرفتن اینکه در زندگی چه سرنوشتی برای ما رقم میخورد، روشی که ما خودمان را با زندگی سازگار میکنیم، تطابق میدهیم و تجربیات روزمرهٔ خود را مدیریت میکنیم، نشاندهندهٔ وضعیت ذهنی و روانی ماست.
آیا هنگام توفان، درختان را دیدهاید که چگونه به خود میپیچند و خم میشوند؟ یا زمانی که برفها به روی شاخههایشان سنگینی میکنند تا با شاخههایشان در مقابل زمین سر تعظیم فرود آورند؟ اما به ندرت میشکنند و به محض فروکش کردن توفان و آب شدن برفها، به تدریج استوارتر از گذشته بر میخیزند زیرا از خود سرسختی و تابآوری نشان میدهند. همه ما افرادی را میشناسیم که با وجود رشد در یک محیط نه چندان مناسب (مثلاً در خانوادههای آشفته، مدارس شلوغ و کم امکانات، جوامعی با میزان بیکاری بالا و فرصتهای شغلی اندک و…) به موفقیتهای بزرگی در زندگی خود دست یافتهاند؛ و برعکس نیز، افرادی را سراغ داریم که با وجود در اختیار داشتن امکانات مناسب و برخورداری از شرایط ایدهآل، موفقیتهای کمی را در زندگی تجربه کردهاند!
فعالیت 4: گفتوگوی کلاسی (صفحهٔ 115 کتاب درسی)
به نظر شما ویژگیهایی افرادی که در برابر ناملایمات و دشواریهای زندگی موفق میشوند، چیست؟
1- عزت نفس 2- سرسختی و تابآوری 3- داشتن هدف 4- انعطافپذیری در برابر مشکلات و مسائل
فرد تابآور نحوهٔ استدلال و نگرش متفاوتی در مواجهه با شرایط ناگوار اتخاذ میکند و به جای فاجعه ساختن از مشکل و گرفتار شدن در تبعات آن، به خود و تواناییهایش توجه بیشتری میکند، مثلاً چنین شخصی یک موقعیت پرخطر را یک فرصت میداند نه یک تهدید و در دشواریها به جای اضطراب به موفقیت فکر میکند.
افراد سرسخت و تابآور در برابر فشار روانی مقاومتر و نسبت به بیشتر افراد، کمتر مستعد بیماری هستند. افرادی که دارای این ویژگی هستند معمولاً بر زندگی خود کنترل بیشتری احساس میکنند. نسبت به آنچه انجام میدهند، تعلق خاطر بیشتری دارند و در قبال تغییرات پذیرا هستند.

تابآوری شامل مجموعهای از ظرفیتهای فردی و روانی است که فرد به کمک آنها میتواند در شرایط دشوار مقاومت کند و دچار آسیب دیدگی نشود و حتی میتواند در شرایط مشکل آفرین یا بحرانی شخصیت خود را ارتقا بخشد (شکل 2).
در برخی افراد گویی ظرفیتهای درونی وجود دارد که در تجربه موقعیتهای مشکل آفرین و تنشزا کمک کننده است به گونهای که هر قدر هم بر شدت عوامل استرسزا در زندگی آنها افزوده میشود، باز توان بیرون کشیدن خودشان از بحران و یا به قولی توان تابآوردن در برابر سختیها و ناملایمات را دارند. یکی از بارزترین نمونه چنین افرادی، هموطنان ما در شهرهای مرزی هستند. کسانی که در جنگ تحمیلی پس از ویران شدن شهرها و خانههایشان و یا از دست دادن نزدیکانشان، ثبات عاطفی خود را حفظ کردند، در برابر استرس و فشار سرسختانه ایستادند و با نهایت توان خود، شرایط بسیار ناگوار را تحمل و با آن مقابله کردند و از همه مهمتر توانستند پس از اتمام جنگ علیرغم وجود مشکلات به حالت عادی و طبیعی در زندگی خود بر گردند.
تاب آوری اگر چه قابلیتی درونی است، میتواند در تعامل با محیط، تقویت و توسعه یابد و به عنوان یک ویژگی مثبت روانی متبلور شود.
به کارگیری توصیههای زیر به حفظ و ارتقای تابآوری آن کمک میکنند:
- تقویت مذهب و معنویت در خود
- داشتن عزت نفس
- داشتن هدف در زندگی
- توسعه دادن ارتباطات با دیگران
- داشتن انعطاف پذیری در برابر تغییرات زندگی
- مراقبت از تغذیه و سلامت
- کسب مهارتهای سالم برای مقابله با مشکلات
- خوش بینی
- ایجاد دلبستگی های مثبت
اختلالات روانی - رفتاری شایع در دورهٔ نوجوانی
فعالیت 5: گفتوگوی کلاسی (صفحهٔ 117 کتاب درسی)
به نظر شما نوجوانان با چه مشکلات روانی - رفتاری در زندگی خود مواجه هستند؟
استرس و اضطراب، افسردگی، خشم
دلایل بروز این مشکلات چیست؟ و چگونه میتوان بر آنها فائق آمد؟
دلایل آن عواملی مانند بلوغ، احساس استقلال، نگرانی دربارهٔ آینده و ... است. برخورد صحیح با این تغییرات نیازمند طی زمان و کسب تجربیات لازم است.
در دورهٔ نوجوانی که دوران گذر تدریجی از کودکی و ورود به دنیای بزرگسالی است، تحولات اساسی و مهمی همچون بلوغ، احساس استقلال، نگرانی دربارهٔ آیندهٔ تحصیلی و شغلی و… در زندگی اتفاق میافتد. برخورد صحیح با این تغییرات نیازمند طی زمان و کسب تجربیات لازم است. نوجوانان با کسب اطلاعات و مهارتهای کافی قادر خواهند بود در برخورد با این تغییرات تعادل روانی خود را حفظ نمایند، و از بروز اختلالات و بحرانهای روانی در امان بمانند.
فعالیت 6: خودارزیابی (صفحهٔ 117 کتاب درسی)
با مطالعهٔ موارد زیر «علائم هشداردهنده اختلالات روانی-رفتاری» ویژگیهای روانی خود را ارزیابی کنید.
- احساس مفرط درماندگی و بیارزشی پس از شکست
- غیبتهای غیر موجه و مکرر از محل تحصیل و یا کار
- عصبانیت و کمحوصلگی در برخورد با اطرافیان
- تردید و دو دلیهای مداوم در تصمیمگیریهای مهم زندگی (تحصیل، شغل، ازدواج و...)
- نزاع و درگیریهای مکرر و خشونت با افراد خانواده
- احساس ناامیدی مفرط و خُلق افسرده
- گوشهگیری و انزوای اجتماعی مفرط
- رفتار و افکار عجیب و غریب و کلام نامفهوم
- احساس مداوم تشویش، دلهره و نگرانی بیدلیل
دستورالعمل: اینها علایم هشدار دهنده و احتمالی اختلالات روانی - رفتاری دورهٔ نوجوانی است، در صورت وجود آنها، در خودتان سعی کنید عوامل به وجود آورنده آن را شناسایی کنید و برای رفع آنها از مشاور یا روان درمانگر کمک بگیرید.
اختلالات روانی همانند اختلالات جسمی به دلایل مختلف همچون آشفتگی در فضای خانوادگی، نداشتن امکانات کافی و… ایجاد میشوند و شناخت آنها از اهمیت برخوردار است. از شایعترین اختلالات روانی - رفتاری دوره نوجوانی میتوان به استرس، اضطراب، افسردگی و خشم اشاره کرد.

فشار روانی (استرس)
بهروز در یکی از دروس همیشه مشکل دارد. دو روز دیگر قرار است آزمون هماهنگ آن درس در سطح دبیرستان برگزار گردد. او تصمیم میگیرد با برنامهریزی طی این دو روز، خود را برای آزمون آماده کند. ساعت چهار بعدازظهر طبق برنامه، مطالعه خود را آغاز میکند. بعد از اتمام چند درس اول، به سراغ نمونه آزمونهایی که معلم در اختیار دانش آموزان قرار داده رفته و به سؤالات پاسخ میدهد ولی به جز چند سؤال بقیه سؤالات را قادر نیست پاسخ دهد. رفته رفته احساس تپش قلب، افزایش تعداد نبض و گرما میکند. تصمیم میگیرد به مطالعه خود ادامه دهد ولی سردرد مانع ادامه مطالعه او میشود. بهروز ساعتهای باقیمانده روز را از دست میدهد و شب را به سختی به خواب میرود و... .
زندگی توأم با وقایع، رویدادها و مشکلاتی است که همواره بر جسم و روان افراد تأثیر میگذارد که به آن فشار روانی (استرس) گفته میشود. استرس یک واقعیت در زندگی است، هر کجا باشیم و هر کاری انجام دهیم نمیتوانیم از آن اجتناب کنیم. معمولاً همهٔ افراد در لحظاتی از زندگی خود همچون مسافرت، حضور در جلسه امتحان، بیماری و... آن را تجربه میکنند. ولی میتوان آن را در شرایط ناخوشایند تحت کنترل در آورد تا بر ما غالب نشود. فشار روانی (استرس) ذاتاً خوب یا بد نیست بلکه ممکن است اثرات مثبت یا منفی بر جسم و روان داشته باشد. فشار روانی (استرس) سالم باعث هوشیاری شده و به فرد کمک میکند تا بتواند نیازهایش را در موقعیتهای مختلف برآورده نماید، در حالی که فشار روانی (استرس) ناسالم موجب احساس درماندگی در فرد میشود. برای نمونه، فشار روانی شب امتحان در حد متعارف (سالم) باعث میشود شما انگیزه لازم برای مطالعه جهت امتحان را داشته باشید، اما اگر همین فشار روانی (ناسالم) شدید شود مانع درس خواندن شما شده و یادآوری اطلاعات در جلسه امتحان را مختل میکند.
در فشار روانی (استرس)، فشار خون بالا رفته و تعداد نبض افزایش مییابد و احساس تپش قلب، ناراحتی معده، سرگیجه، سردرد، تعریق و لرزش عارض میگردد. اثرات زودگذر فشار روانی (استرس) چندان مشکل آفرین نیست ولی تکرار آن موجب ایجاد اثرات جسمی پایدار مانند بیماریهای قلبی عروقی، التهابهای پوستی، اختلالات گوارشی، سردرد، ضعف سیستم ایمنی و افزایش احتمال ابتلا به سرطان میشود.
فعالیت 7: خودارزیابی (صفحهٔ 119 کتاب درسی)
برخی از موقعیتهای استرسزا در زندگی خود را شناسایی کنید و به کمک جدول زیر راهکارهای مناسب سازش با آنها را شناسایی کنید و با فلش آنها را به هم وصل کنید.
موقعیتهای استرسزای قابل پیشبینی
- دیر رسیدن مادر به منزل از محل کار
- ماندن در ترافیک و ترس از جا ماندن از قطار
راهکارهای مدیریت و کنترل استرس
- داشتن صبر و حوصله
- یافتن راه حل منطقی
- توکل بر خدا و خود را به خدا واگذار کردن
- نرمش و ورزش منظم
- انجام تمرین تمرکز و آرامسازی خود
- داشتن لبخند و شاد بودن
- خودداری از عصبانیت و خصومت
- گرفتن دوش آبسرد به هنگام عصبانیت
- بهرهگیری از ذکر، دعا و توسل
- پرداختن به امور هنری مورد علاقه
- گفتوگوی دوستانه و صمیمی با اعضای خانواده
- مشورت با دیگران و اجتناب از تصمیمهای عجولانه
- اختصاص دادن اوقاتی از روز به خود و تفکر درباره امور شخصی
اضطراب
ناهید در آستانهٔ ورود به مدرسه ناگهان شک میکند که آیا بعد از اتو کردن لباس خود، اتو را از پریز برق کشیده است یا نه! و وقتی به یاد میآورد که آخرین نفری بوده که از منزل خارج شده، نگرانی او بیشتر میشود و احساس تپش قلب و گرما میکند. او در ذهن خود صحنهٔ آتشسوزی منزل را تصور میکند و به شدت مضطرب میشود و در حالی که چهرهاش به شدت برافروخته و بیقرار است وارد مدرسه میشود. دوستان ناهید با دیدن چهره برآشفته او، علت را جویا میشوند و او از شدت نگرانی شروع به گریه میکند و …
اضطراب، واژهای است که عموماً در توصیف یک حالت خاص، که با احساسی از فشار درونی، ترس و هراس همراه است، به کار میرود. اضطراب در برخی از رویدادهای زندگی که در وضعیت خطرناکی قرار داریم واکنشی طبیعی است و به ما کمک میکند با بسیج کردن نیروی دفاعی بدن، خود را از خطر حفظ کنیم مانند زمانی که از ترس حمله یک حیوان درنده فرار میکنیم، اضطراب زمانی مشکل آفرین است که فرد بدون دلیل موجّه احساس ناراحتی کرده و به طور اشتباه بدن و ذهن خود را برای رفع تهدید مبهم بر میانگیزد.
علائم اضطراب عبارت است از علائم بدنی (همچون تپش قلب، تنگی تنفس، بیاشتهایی، تهوع، بیخوابی، بیقراری و…)، علائم ذهنی (همچون سردرگمی، حواسپرتی، ترس از دست دادن کنترل، افکار تکراری و...) و علائم روانی (همچون: عصبانیت، بیتابی، دلواپسی و…).
برای مقابله با فشارهای روانی و اضطراب، رعایت سه اصل زیر توصیه میشود:
بازداری: با مدیریت و کنترل اضطراب و فشار روانی، باید از انتشار و پخش شدن آن جلوگیری کنیم که این امر به کمک برنامهریزی و به کارگیری روشهای مناسب مقدور است.
برونریزی: برونریزی مانند بازگو کردن اضطراب و حرف زدن درباره نگرانیهای خود، یکی از روشهای مقابله با فشار روانی و اضطراب است.
جایگزین کردن خواستهها: از آنجا که یک فرد نمیتواند در یک لحظه هم آرام و هم مضطرب باشد، شرکت در فعالیتهای لذتبخش و آرامش دهنده مانند (ورزش، وقت گذراندن با دوستان، حضور در محافل دینی-اجتماعی و…) و پرت کردن حواس خود از موضوع استرسزا به موضوع دیگر، از روشهای سودمندی هستند که میتوان برای رهایی از فشار روانی و اضطراب به کار گرفت.
فعالیت 8: گفتوگوی گروهی (صفحهٔ 120 کتاب درسی)
در این فعالیت چند روش برای مقابله با فشارهای روانی و اضطراب ارائه شده است. با توجه به سه اصل گفته شده در بالا (بازداری، برون ریزی و جایگزین کردن خواستهها)، تشخیص دهید در هر یک از روشها کدام اصل به کار گرفته شده است؟
- هر روز فقط یک ساعت خاص را به فکر کردن درباره نگرانیها و اضطراب آورندههای زندگیمان اختصاص دهیم. (اصل جایگزینی)
- یک جعبه خیالی نگرانی برای خود تصور کنیم که در محکمی دارد و نگرانیهای خود را در آن بگذاریم. (اصل بازداری)
- با نگرانیها و اضطرابهایمان گفتوگو کنیم و به آنها بگوییم: نه! من اصلاً این گونه فکر نمیکنم، نمیتوانی مرا اذیت کنی، مزاحمم نشو. (اصل برونریزی)
- نگرانیهای خود را شناسایی کنیم و آنها را پهلوان پنبههایی تسلیم شده در ذهن خود تصور کنیم. (اصل بازداری)
- ذهن خود را از نگرانیها دور کرده و به انجام کارهای لذتبخش و آرامش دهنده همچون دوچرخه سواری، خواندن داستانهای پندآموز، اعمال عبادی و … بپردازیم. (اصل جایگزینی)
افسردگی
افسردگی احساس ناخوشایندی است که برای مدت زمانی طولانی تداوم مییابد و همراه با تنهایی و غمگینی است. در زندگی هر فرد فراز و نشیبهایی وجود دارد که باعث میشود زندگی برای او، سازنده، جالب و پر هیجان شود ولی زمانی که این فراز و نشیبها در زندگی شدت مییابند، گاهی در برخی از افراد موجب احساس افسردگی و غمگینی میگردد. برخی از عوامل زمینهساز افسردگی در دورهٔ نوجوانی عبارتاند از:
- وقوع حوادث غمانگیز در کانون خانواده مانند طلاق والدین، ابتلای یکی از اعضای خانواده به بیماری صعب العلاج، مرگ یکی از عزیزان و… .
- بیماریها و اختلالات جسمی، مثلاً نوجوانانی که مشکل پزشکی خاص (همچون سکتهٔ مغزی، صرع، آسیب وارد شده به سر، کمخونی و برخی از سرطانها) دارند، احتمال ابتلای آنها به افسردگی بیشتر است.
- برخی از مشکلات تغذیهای مانند کمبود ویتامینهای B ممکن است نوجوانان را در معرض افسردگی قرار دهد.
- نوجوانانی که سابقهٔ ابتلا به افسردگی در خانوادهشان وجود دارد، نسبت به نوجوانانی که این بیماری در خانوادهشان سابقه ندارد، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
همهٔ افراد گاهی اوقات در موقعیتهایی از زندگی خود حالتهای افسردگی را تجربه میکنند. بنابراین اگر چه گهگاه لغزیدن به پهنه افسردگی بسیار طبیعی است، ولی باید برای بازگشت به حالت عادی هرچه سریعتر اقدام کرد؛ زیرا اگر در تشخیص و درمان افسردگی خفیف به موقع اقدام نشود، افسردگی شدت یافته و ممکن است فرد گرفتار عواقب جسمی و روانی ناشی از آن مانند روی آوردن به رفتارهای پرخطر، افزایش خشونت و... شود.
فعالیت 9: خودارزیابی (صفحهٔ 122 کتاب درسی)
در جدول زیر علائم هشدار دهندهٔ افسردگی را در مورد خودتان ارزیابی کنید.
- غمگینی مداوم
- نارضایتی و بیعلاقگی به فعالیتهایی که زمانی برای فرد لذتبخش بودهاند.
- خستگی مفرط و فقدان انرژی
- افزایش خشم، خشونت و تحریکپذیری و رفتار بیپروا (داد و فریاد، نق زدن و شکایت، بیقراری غیرقابل توجیه و گریهزاری و...)
- اختلال خواب
- تغییر وزن یا تغییر اشتها
- عدم تمرکز یا ناتوانی در تصمیمگیری
- احساس بیارزش بودن، ناامیدی، ضعف عزت نفس، خشم یا احساس گناه
- بروز افکار و اظهارات ناامید کننده درباره مرگ
دستورالعمل: در صورت مشاهده 2 الی 4 مورد از نشانههای فوق که به مدت بیش از دو هفته در شما وجود داشته باشد، حتماً با مشاور و روان درمانگر گفتوگو کنید.
خشم
«سعید سوار اتوبوس است و در حال رفتن به جلسه امتحان نهایی از مسیر پر ترافیک شهر است و از دیر رسیدن به جلسه امتحان نگران است که در همین حین، ماشین جلویی دچار مشکل فنی میشود و راه عبور اتوبوس را میبندد. زمان سپری میشود و چراغ راهنمایی از قرمز به سبز و برعکس تغییر میکند و اتوبوس همچنان بیحرکت مانده است. سعید مرتب به ساعت خود نگاه میکند. کمکم تنش و دلشورهاش بیشتر میشود. در ذهن خود نسبت به راننده ماشین جلویی شروع به اعتراض و پرخاشگری میکند. احساس هیجان شدید و گرما دارد. در همان حال یکی از مسافران اتوبوس در حین رد شدن از کنار سعید، اتفاقی به وی تنه میزند. سعید که به شدت خشمگین است، از کوره در رفته، به سمت او برگشته و به جای صحبت آرام با او، با پرخاشگری به او اعتراض میکند و…» .
خشم احساسی است که به صورت بدنی و هیجانی ابراز میشود. این احساس واکنش طبیعی فرد نسبت به شرایطی است که او را دچار تهدید و یا ناکامی کرده است و در نوجوانان بیشتر در مواقعی همچون مورد تمسخر و تحقیر قرار گرفتن، منع شدن از کار مورد علاقه و… بروز میکند. احساس خشم میتواند به صورت خفیف و ناخوشایند بروز کند و تا یک احساس شدید عصبانیت پیش برود. خشم اغلب با جلوههایی از پرخاشگری مانند عصبانیت، خشونت، کینهورزی، غضب، تنفر، توهین، تحقیر و… همراه است.
خشم به عنوان یک هیجان طبیعی دارای آثار مثبت و منفی است، از آثار مثبت خشم اینکه میتواند باعث احقاق حق در روابط بین فردی، گروهی و اجتماعی شود البته مشروط به اینکه آن را کنترل کنیم. اما خشم منفی به بروز مشکلات و ناراحتیهای جسمی (همچون سر درد، سکتههای قلبی، ناراحتیهای گوارشی و…)، روانی (همچون: فشار روانی، اضطراب، افسردگی، روی آوردن به مصرف مواد مخدر و…) و اجتماعی (همچون: درماندگی، انزوا و تنهایی و…) منجر میگردد.
فعالیت 10: خودارزیابی (صفحهٔ 123 کتاب درسی)
یکی از شرایط یا موقعیتهایی را که شما به شدت عصبانی شدهاید در نظر بگیرید و سپس به سؤالات زیر پاسخ دهید:
1- خشم خود را چگونه بروز دادید؟ با بلند کردن صدای خود
2- آیا در ابراز خشم خود واکنش افراطی نشان دادید؟ بله
3- آیا در ابراز خشم خود تحت تأثیر محیط و دیگران قرار گرفتید؟ بله
4- آیا هنوز نسبت به آن فرد یا آن موضوع، همان احساس را دارید؟ خیر
5- به نظر خودتان آیا نحوهٔ ابراز خشم شما میتوانست بهتر باشد؟ چگونه؟ بله، باید با صحبت کردن مشکل را حل میکردم.
6- اگر دوباره در همان موقعیت قرار بگیرید چگونه رفتار خواهید کرد؟ اوّل آرامش خود را حفظ کرده و سپس با احترام با طرف مقابل در مورد آن مشکل صحبت میکنم.
برای مقابله با خشم لازم است فرد پس از ارزیابیهای اولیه خود و تجزیه و تحلیل رویداد مشکلساز، بتواند خواستههای منطقی و غیرمنطقی خود از زندگی و انتظارات خود از دیگران را تشخیص دهد. در این صورت قادر خواهد بود خواستهها و انتظارات غیرمنطقی خود را بشناسد و به خواستههای واقعبینانه تبدیل کند تا کمتر در موقعیتهای مشکلساز قرار گیرد.
اگرچه به کارگیری روشهای فوق میتواند فرد را در کنترل خشم کمک کند، ولی گاهی افراد در موقعیت خشم قرار میگیرند و در این شرایط نیازمند به کارگیری روشهای خود آرامسازی به عنوان مهمترین روش مقابله با خشم هستند، نمونههایی از روشهای خود آرامسازی در هنگام خشمگین شدن به شرح زیر است:
1- وضعیت بدن خود را تغییر دهید، مثلاً بنشینید یا دراز بکشید.
2- چند نفس عمیق و آرام بکشید و قدری مکث کنید.
3- قدری آب خنک بنوشید.
4- افکار منفی مانند «او مرا مسخره میکند و ...» را از ذهنتان بیرون کنید.
5- موقعیت را در صورت امکان ترک کنید.
6- عضلات خود را از حالت انقباض خارج و سعی کنید بدن خود را شل کنید.