درسنامه آموزشی دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تجربی و ریاضی و هنرستان با پاسخ درس 7: بازگشت
عبد یا آزاد؟
صدای ساز و آواز بلند بود. هرکس که از نزدیک آن خانهٔ با شکوه میگذشت، میتوانست حدس بزند که در درون خانه چه خبر است! بساط عیش و میگساری پهن بود و جام شراب پیاپی نوشیده میشد.
زنی که در آن خانه خدمت میکرد، بیرون آمد تا زبالهها را در کناری بریزد. در همین لحظه مردی که آثار عبادت از چهرهاش نمایان بود، از آنجا میگذشت. از آن زن پرسید:
- صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟
- زن گفت: آزاد. صاحب چنین خانهای که بنده نیست!
- آن مرد گفت: معلوم است که آزاد است. اگر بنده میبود، بندگی میکرد و حرمت صاحب خود را نگه میداشت و این بساط را پهن نمیکرد.
رد و بدل شدن این سخنان موجب شد که خدمتکار مدت بیشتری در بیرون خانه مکث کند. هنگامی که برگشت، اربابش پرسید: «چرا معطّل کردی؟»
خدمتکار ماجرا را تعریف کرد و گفت که، مردی با چنین وضع و شمایلی میگذشت و چنان پرسشی کرد و من چنین پاسخی دادم.
شنیدن ماجرا، صاحبخانه را چند لحظه در اندیشه فرو برد. جملهٔ «اگر بنده میبود، بندگی میکرد و حرمت صاحب خود را نگه میداشت» چون تیری بر قلبش نشست و او را تکان داد. یکباره از جا برخاست و به خود مهلت پوشیدن کفش را نداد. با پای برهنه به دنبال گویندهٔ سخن رفت. دوید تا خود را به گویندهٔ سخن، که امام موسی کاظم (ع) بود، رساند. در حضور امام توبه کرد و تا زنده بود به پیمان خویش وفادار ماند. بُشْر بن حارث که تا آن روز در زمرهٔ اشراف زادگان و عیّاشان قرار داشت، در سِلک مردان پرهیزکار و خداپرست درآمد.
انقلاب علیه خود
در میان مخلوقات، انسان موجودی است که علاوه بر ایستادگی در برابر موانع بیرونی، میتواند در برابر موانع درونی نیز ایستادگی کرده و حتی علیه خود انقلاب کند؛ بدین معنا که میتواند با پیروی از عقل، علیه تمایلات ناپسند خود قیام کند و انقلاب نماید.
بررسی (صفحهٔ 82 کتاب درسی)
با توجه به آنچه در سالهای قبل دربارهٔ «نفس امّاره» و «نفس لوّامه» و «خوِد دانی» و «خوِد عالی» آموختهاید، به سؤال زیر پاسخ دهید:
مقصود از انقلاب علیه خود چیست؟ کدام خود، علیه دیگری انقلاب میکند؟
منظور از انقلاب کردن علیه خود، پیروی از عقل در قیام علیه تمایلات نابهجا و ناپسند و توبه کردن و بازگشت فرد از گناه به سوی فرمانبرداری خداوند است. خود عالی علیه خود دانی انقلاب میکند.
حقیقت توبه
توبه در لغت به معنای بازگشت است و در اصطلاح دینی، به معنای بازگشت از گناه به سوی خداوند و قرار گرفتن در دامن عفو و غفران اوست. این حالت وقتی رخ میدهد که انسان از گناه پشیمان شده و قصد انجام آن را نداشته باشد. با بازگشت بندهٔ گناهکار، خداوند نیز به سوی او باز میگردد و درهای رحمتش را به رویش میگشاید و آرامش را به قلب او باز میگرداند.
همین که انسان بعد از انجام گناه، در دل احساس پشیمانی کند و زبان حالش این باشد که: «چقدر بد شد! چرا به فرمان خدا بی توجهی کردم؟ دیگر این کار را انجام نمیدهم». توبه انجام شده و گناه بخشیده میشود. امام باقر (ع) میفرماید: «برای توبه کردن پشیمانی کافی است.»
چنین انسانی واقعاً در دل «استغِفرُاللّه» را گفته است، گرچه آن را بر زبان جاری نکرده باشد. اما اگر بر عکس باشد، یعنی با زبان «استغِفرُاللّه» بگوید اما در قلبش پشیمان نباشد و قصد انجام دوبارهٔ آن گناه را داشته باشد، چنین کسی توبه نکرده است.
توبه و پاکی
گناه، آلودگی است و توبه، پاک شدن از آلودگیهاست. توبه گناهان را از قلب خارج میکند و آن را شست وشو میدهد. به همین جهت این عمل را «پیرایش» یا «تخلیه» نیز میگویند.
رسول خدا میفرماید:
اَلتّائِبُ مِنَ الذَّنبِ کَمَن لا ذَنبَ لَهُ
کسی که از گناه توبه کرد همانند کسی است که هیچ گناهی نکرده است.
امیرمؤمنان علی (ع) میفرماید:
اَلتَّوبَةُ تُطَهِّرُ القُلوبَ وَ تَغسِلُ الذُّنوبَ
توبه دلها را پاک میکند و گناهان را میشوید.
در اینجا باید به چند نکته توجه کرد:
1- با توبه همهٔ گناهان حتی شرک هم آمرزیده میشود.
خداوند به پیامبرش پیام میدهد که:
قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ اَسرَفوا عَلیٰ اَنفُسِهِم لا تَقنَطوا مِن رَحمَةِ اللّٰه اِنَّ اللّٰهَ یَغفِرُ الذُّنوبَ جَمیعًا اِنَّهُ هُوَ الغَفورُ الرَّحیمُ
بگو ای بندگان من که بسیار به خود ستم روا داشتهاید، از رحمت الهی نا امید نباشید، خداوند همهٔ گناهان را میبخشد، چرا که او آمرزندهٔ مهربان است.
2- توبه نه تنها گناه را پاک میکند، بلکه اگر ایمان و عمل صالح نیز به دنبال آن بیاید، گناهان را به حسنات تبدیل میکند. خداوند میفرماید:
«کسی که باز گردد و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل میکند زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»
3- توبه در جوانی آسانتر است و خداوند توبهٔ جوانان را بسیار دوست دارد. پیامبر اکرم (ص) میفرماید:
«کسی نزد من محبوبتر از جوان توبه کار نیست.»
4- درِ توبه همیشه باز است، اما توفیق توبه همواره میسر نیست. باید لحظههای توفیق را شکار کرد و خود را در دامن مهر خداوند انداخت.
5- تکرار توبه، اگر واقعی باشد، نه تنها به معنی دور شدن از خداوند نیست، بلکه موجب محبوب شدن انسان نزد خداوند و جلب رحمت او میشود. خداوند می فرماید:
اِنَّ اللّٰهَ یُحِبُّ التَّوّابینَ وَ یُحِبُّ المُتَطَهِّرینَ
خداوند کسانی را که زیاد توبه میکنند، دوست دارد و پاکیزگان را دوست دارد.
بنابراین، اگر کسی گناهی مرتکب شد و توبه کرد، امّا توبهاش را شکست و دوباره مرتکب گناه شد، هیچ مانعی ندارد که باز هم توبه کند و از خداوند عذرخواهی نماید؛ چرا که خداوند کسی را که فوراً از گناه خود ناراحت میشود و بسیار توبه میکند، دوست دارد؛ زیرا میبیند چنین فردی، با اینکه در دام گناه افتاده، امّا قلبش نزد اوست و به سرعت از عمل خود پشیمان میشود.
حیلههای شیطان
شیطان، برای دور کردن انسان از توبه، تلاش فراوان میکند و با حیله و فریب مانع توبه انسانها میشود، برخی از حیلههای وی عبارتند از:
1- ناامید کردن از رحمت الهی
ابتدا انسان را با این وعده که «گناه کن و بعد توبه!» به سوی گناه میکشاند و وقتی که او آلوده شد، از رحمت الهی مأیوسش میسازد و میگوید «آب که از سر گذشت چه یک وجب، چه صد وجب.» در این حالت، انسان با خود میگوید که کار از کار گذشته و پروندهٔ عملم نزد خداوند آن قدر سیاه است که دیگر توبهام پذیرفته نیست. درحالی که آدمی، هرقدر هم که بد باشد، اگر واقعاً توبه کند و نادم و پشیمان شود، حتماً خداوند توبهاش را میپذیرد.
بازآ بازآ هرآنچه هستی بازآ
گر کافر و گبر و بت پرستی بازآ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی بازآ
2- به تأخیر انداختن توبه (تسویف)
«تسویف» از ریشهٔ «سَوف» و به معنای امروز و فردا کردن و کار امروز را به فردا انداختن است. به عبارت دیگر، فرد گنهکار دائماً به خود میگوید «به زودی توبه میکنم.» و این گفته را آن قدر تکرار میکند، تا اینکه دیگر میل به توبه در او خاموش میشود.
این حیلهٔ شیطان، بیشتر برای گمراه کردن جوانان به کار میرود. به او میگوید تو هنوز جوانی و فرصت توبه داری، بالاخره در آینده میتوانی توبه کنی. امّا این یک دام است و سبب عادت جوان به گناه میشود، به طوری که ممکن است ترک گناه برایش سخت گردد.
درست است که هر وقت برگردیم خدا قبولمان میکند، اما اگر انسانی غرق گناه شود، دیگر معلوم نیست که میل به توبه پیدا کند. شاید گناه به قدری بر روحش غلبه کند که هیچ وقت قلبش از گناه پشیمان نشود و وقتی که پشیمانی قلبی نباشد توبهای صورت نگرفته است.
3- گام به گام کشاندن به سوی گناه
روش دیگر شیطان برای کشاندن انسان به شقاوت این است که او را گام به گام و آهسته به سمت گناه میکشاند تا در این فرایند تدریجی، متوجه زشتی گناه و قبح آن نشود و اقدام به توبه نکند. برای مثال، شیطان از همان ابتدا، انسان را به رابطهٔ نامشروع با جنس مخالف دعوت نمیکند، بلکه در گام اول سخن از یک دوستی ساده به میان میآورد، دوستیای که فقط در حد صحبت و درد دل کردن است. اما در گامهای بعدی و به صورت تدریجی چنان این دوستی را پیش میبرد که فرد خود را غرق در فساد و آلودگی میبیند.
مراحل تکمیلی توبه
توبه یا همان پشیمانی از گناه آثار و نتایجی دارد که در زندگی شخص توبه کننده خود را نشان میدهد؛ از جمله:
1- تلاش در جهت دور شدن از گناه
توبه کننده تلاش میکند دیگر به سراغ گناهی که از آن پشیمان شده است نرود؛ زیرا انجام آن مساوی با شکستن توبه است که در آن صورت باز هم باید توبه کند. به عبارت دیگر، اگر توبه کننده حقیقتاً توبه کرده باشد، گرچه ممکن است به آن گناه علاقهای هم داشته باشد، سعی خواهد کرد در عمل از آن دوری نماید؛ یعنی از افراد، مکانها و موقعیتهایی که میتوانند زمینه ساز شکل گیری گناه باشند، دوری میکند.
بررسی (صفحهٔ 87 کتاب درسی)
برای اینکه حالت پشیمانی، به ترک گناه بینجامد، چه راه حلهایی را پیشنهاد میدهید؟
خود را از محیطها و افرادی که زمینهٔ این گناهرا فراهم میکنند دور کنیم. 2- ارتباط خود با خداوند راتقویت نموده و سعی کنیم همواره به یاد خداوند باشیم تا دوباره آلوده به گناه نشویم. 3- جهت پیشگیری از ارتکاب مجدد گناه، برای خود جریمههایی سنگین لحاظ کنیم که موجب دوری هر چه بیشتر ما از گناهان شود.
2- جبران حقوق الهی و حقوق مردم
توبه کننده تلاش میکند حقوقی را که با گناه خود ضایع کرده است جبران نماید. دستهای از این حقوق، مربوط به خداوند است. مهمترین حق خداوند نیز، حق اطاعت و بندگی اوست. توبه کننده باید بکوشد کوتاهیهای خود را در پیشگاه خداوند جبران کند؛ برای مثال، نمازها یا روزههای از دست داده را به تدریج قضا نماید و عبادتهای ترک شده را به جا آورد.
البته خداوند نسبت به بندگان خود مهربان است و اگر ببیند که شخص توبه کار تلاش خود را کرده و نتوانسته همهٔ گناهان را جبران کند، بقیهٔ موارد را خود جبران نموده و او را عفو میکند.
دستهای دیگر، حقوق مردم است. توبه کننده باید بکوشد اگر ستمی بر مردم کرده است آن را جبران نماید و حقوق مادی یا معنوی آنها را در حد توان ادا کند و رضایت صاحبان حق را به دست آورد و اگر به آنان دسترسی ندارد، به نیابت از آنان صدقه دهد و برایشان دعای خیر و طلب آمرزش نماید. توجه کنیم که حقوق معنوی انسانها بسیار مهمتر از حقوق مادی آنان است. اگر با دروغ، غیبت و تهمت آبروی انسانی ریخته شده، اگر قلب پدر یا مادری بر اثر بی حرمتی فرزندی شکسته شده، اگر با توزیع کتاب یا راه انداختن یک شبکه اجتماعی گمراه کننده در فضای مجازی، فساد و تباهی در جامعه گسترش یافته، اگر رفتار ناپسند برخی افراد سبب بدبینی دیگران به دین شده، در واقع حقوق معنوی افراد ضایع شده است و باید فرد توبه کننده به جبران حقوق از دست رفته بپردازد.
خودارزیابی (صفحهٔ 87 کتاب درسی)
رفتار و اخلاق خود را ارزیابی کنید و ببینید به کدام یک از حقوق خداوند و مردم کمتر توجه کردهاید. آنها را یادداشت کنید و برای جبران آن برنامه ریزی نمایید.
حقوق الهی | حقوق مردم | ||||||||
نماز | روزه | خمس و زکات | اطاعت و بندگی | مال حرام | کمفروشی | فریب دادن یگران | غیبت کردن | تهمت زدن | |
کوتاهی کردم | + | + | + | ||||||
کوتاهی نکردم | + | + | + | + | + | + |
توبۀ اجتماعی
آنچه تاکنون گفته شد مربوط به توبهٔ فردی بود؛ اما جامعه هم اگر در برخی از ابعاد از مسیر توحید و اطاعت از خداوند خارج شد، نیازمند بازگشت به مسیر توحید و اصلاح، یعنی نیازمند «توبه اجتماعی» است.
انحرافهای اجتماعی باید در همان مراحل ابتدایی خود اصلاح شوند تا گسترش نیابند و ماندگار نشوند. رباخواری، رشوه گرفتن، بی توجهی به عفاف و پاکدامنی، ظلم کردن و ظلم پذیری و اطاعت از غیر خدا از جملهٔ این بیماریها و انحرافهاست.
مهمترین راه اصلاح و معالجهٔ جامعه از این بیماریها انجام دادن وظیفهٔ امر به معروف و نهی از منکر است. اگر مردم در انجام این وظیفه کوتاهی کنند، گناهان اجتماعی، قویتر و محکمتر میشوند و در تمام سطوح جامعه نفوذ میکنند. در واقع اگر مردم در برابر این گناهان حساسیت نشان دهند و در برابر آن بایستند و بکوشند که جامعه را به وضع صلاح و درستی باز گردانند، به آسانی میتوانند مانع گسترش گناهان شوند. اما اگر مردم کوتاهی کنند و اقدامات دلسوزان جامعه به جایی نرسد و به تدریج انحرافِ از حق ریشه بدواند، اصلاح آن مشکل میشود و نیاز به تلاشهای بزرگ و فعالیتهای اساسی و زیربنایی پیدا میشود تا آنجا که ممکن است نیاز باشد انسانهای بزرگی جان و مال خود را تقدیم کنند تا جامعه را از تباهی برهانند و مانع خاموشی کامل نور هدایت شوند.
تا چه زمانی برای توبه کردن مهلت داریم؟
سراسر عمر ظرف زمان توبه است، امّا بهترین زمان برای توبه، دورهای است که امکان توبه بیشتر و انجام آن آسانتر و جبران گذشته راحتتر است. بر این اساس، باید به این نکته توجه کنیم:
دورهٔ جوانی دورهٔ انعطاف پذیری، تحوّل و دگرگونی و دورهٔ پیری دورهٔ کم شدن انعطاف و تثبیت خویها و خصلتهاست. اگر در دورهٔ جوانی خصلتهایی در انسان پدید آمد و ماندگار شد خارج کردن آنها در پیری بسیار سخت و طاقت فرسا خواهد بود. صفات ناپسندی که در ما پدید میآیند، شبیه ریشههای نهالی هستند که در ابتدا نفوذ کمی در خاک دارد اما هر قدر زمان میگذرد، نفوذ آن بیشتر میشود و قویتر میگردد تا جایی که کندن آن درخت بسیار سخت میشود.
پیشنهاد (صفحهٔ 90 کتاب درسی)
مناجات التائبین را در کتاب «مفاتیحالجنان» بخوانید و به سؤالهای زیر پاسخ دهید:
الف) گناه چه آثاری در وجود انسان باقی میگذارد؟ پوشاندن لباس خواری و بیچارگی به تن انسان
ب) چه اموری است که جز خداوند دیگری توان انجام آن را ندارد؟ بخشش گناهان و پاک کردن آنها
ج) خداوند چه راهی پیش پای گناهکار قرار داده که راه عذرآوردن را بر او بسته است؟ راه توبه کردن و جبران گذشته