تولید ناخالص ملی: شاخص اندازهگیری سلامت اقتصادی یک ملت
تولید ناخالص ملی چیست و چرا مهم است؟
تصور کنید شما و همکلاسیهایتان در یک نمایشگاه مدرسه غرفههایی دارید و در ازای ارائه خدمات یا فروش صنایعدستی پول دریافت میکنید. اگر مجموع درآمد همه دانشآموزان مدرسه شما را محاسبه کنیم، رقم بزرگی به دست میآید که نشاندهنده فعالیت اقتصادی دانشآموزان آن مدرسه است. تولید ناخالص ملی نیز شبیه به همین مفهوم، اما در مقیاس یک کشور است. این شاخص میپرسد: «شهروندان این کشور، در مجموع چقدر ثروت تولید کردهاند؟» فارغ از اینکه این تولید در داخل خاک کشورشان صورت گرفته باشد یا در یک کشور دیگر.
اهمیت GNP در این است که مانند یک دماسنج بزرگ اقتصادی عمل میکند. دولتمردان، سرمایهگذاران و اقتصاددانان با نگاه به روند تغییرات آن متوجه میشوند اقتصاد کشور در حال رشد است، رکود دارد یا رونق گرفته است. افزایش پیوسته تولید ناخالص ملی معمولاً به معنای ایجاد شغل بیشتر، درآمد بالاتر برای مردم و بهبود سطح رفاه عمومی است.
تفاوت تولید ناخالص ملی با تولید ناخالص داخلی (شباهتها و تمایزها)
این دو شاخص اغلب با هم اشتباه میشوند، اما یک تفاوت اصلی و بسیار مهم دارند. تولید ناخالص داخلی (GDP) ارزش همه کالاها و خدمات نهایی تولیدشده در داخل مرزهای جغرافیایی یک کشور را اندازه میگیرد، صرف نظر از اینکه تولیدکننده شهروند آن کشور باشد یا یک خارجی. اما تولید ناخالص ملی (GNP) ارزش تولیدشده توسط شهروندان و بنگاههای متعلق به آن کشور را اندازه میگیرد، خواه این تولید در داخل کشور باشد یا در هر نقطه دیگر از جهان.
| مبنای اندازهگیری | تولید ناخالص داخلی (GDP) | تولید ناخالص ملی (GNP) |
|---|---|---|
| محل تولید | فقط در داخل مرزهای کشور | هر نقطه از جهان (توسط شهروندان) |
| ملیت تولیدکننده | هر کسی (شهروند یا خارجی) | فقط شهروندان و شرکتهای متعلق به آن کشور |
| مثال ساده | درآمد کارخانهٔ یک سرمایهگذار آلمانی در تهران، جزو GDP ایران است. | سود یک شرکت ایرانی فعال در عراق، جزو GNP ایران است. |
| رابطه ریاضی | $GNP = GDP + \text{(درآمد شهروندان از خارج)} - \text{(درآمد خارجیان از داخل کشور)}$ | |
همانطور که در فرمول بالا دیده میشود، برای محاسبه GNP از GDP شروع میکنیم. سپس درآمد عوامل تولید شهروندان از سایر کشورها (مانند سود، دستمزد) را به آن اضافه و درآمد عوامل تولید خارجیان از داخل کشور را از آن کم میکنیم. به این تفاوت خالص، درآمد عوامل تولید[3] میگویند.
چگونه تولید ناخالص ملی را محاسبه میکنند؟ (سه روش اصلی)
اقتصاددانان برای محاسبه این شاخص بزرگ، از سه مسیر مختلف استفاده میکنند که در حالت ایدهآل باید به رقم یکسانی برسند. این روشها عبارتند از:
۱. روش مخارج: در این روش، کل پولی که برای خرید تولیدات نهایی کشور در یک سال خاص خرج شده، جمع میشود. این مخارج شامل چهار بخش اصلی است: مخارج مصرفی خانوارها، سرمایهگذاری بنگاهها، مخارج دولت و خالص صادرات (صادرات منهای واردات). فرمول ساده آن به این صورت است:
که در آن: C = مخارج مصرفی، I = سرمایهگذاری، G = مخارج دولت، X = صادرات، M = واردات.
۲. روش درآمد: این روش، کل درآمدهای حاصل از تولید را جمع میزند. یعنی مجموع دستمزد کارگران، سود صاحبان کسبوکار، اجارهای که صاحبان زمین دریافت میکنند و سود سرمایه. این روش نشان میدهد درآمد تولیدشده در اقتصاد چگونه بین عوامل تولید توزیع شده است.
۳. روش ارزش افزوده: در این روش، ارزش افزوده ایجادشده در هر مرحله از تولید یک کالا محاسبه و جمع میشود. برای مثال، در تولید یک پیراهن، ارزش افزوده مزرعه پنبه، کارخانه ریسندگی، کارخانه بافندگی، کارگاه خیاطی و مغازه فروش آن با هم جمع میشوند تا ارزش نهایی پیراهن به دست آید.
مثال عینی: محاسبه سرانگشتی GNP برای یک کشور فرضی
برای درک بهتر، کشور «آرمانستان» را در نظر بگیرید. فرض کنید در یک سال مشخص:
- مخارج مصرفی خانوارها: 800 واحد پولی
- سرمایهگذاری شرکتها: 200 واحد
- مخارج دولت: 250 واحد
- صادرات: 150 واحد، واردات: 100 واحد (پس خالص صادرات = 50 واحد)
- درآمد شهروندان آرمانستانی از خارج: 30 واحد
- درآمد خارجیان از داخل آرمانستان: 10 واحد
ابتدا GDP را با روش مخارج حساب میکنیم: $800 + 200 + 250 + (150 - 100) = 1300$ واحد.
سپس GNP میشود: $1300 + (30 - 10) = 1320$ واحد.
میبینیم که GNP آرمانستان کمی بیشتر از GDP آن است، یعنی شهروندانش از سرمایهگذاری و کار در خارج از کشور، بیشتر از خارجیان در داخل کشور درآمد داشتهاند.
اشتباهات رایج و پرسشهای مهم
خیر. GNP یک عدد کلان است و توزیع ثروت را نشان نمیدهد. ممکن است در کشوری GNP بالا باشد، اما ثروت در دستان عدهی کمی متمرکز باشد و اکثر مردم درآمد کمی داشته باشند. برای سنجش رفاه فردی، شاخصهایی مثل درآمد سرانه[4] (تقسیم GNP بر جمعیت) مفیدتر است، اما آن هم مشکلات توزیعی را نشان نمیدهد.
خیر. فقط فعالیتهایی که در بازار رسمی و با پول مبادله میشوند، محاسبه میگردند. بنابراین کارهای ارزشمندی مانند کار خانگی بدون مزد (مثل نگهداری از کودکان توسط والدین)، کار داوطلبانه و فعالیتهای زیرزمینی غیرقانونی در محاسبه GNP گنجانده نمیشوند. این یکی از محدودیتهای مهم این شاخص است.
لزوماً نه. اگر این افزایش ناشی از تولید سلاحهای جنگی، استخراج بیرویه منابع طبیعی یا آلودگی شدید محیطزیست باشد، ممکن است رفاه واقعی جامعه را افزایش ندهد و حتی در بلندمدت آن را کاهش دهد. امروزه اقتصاددانان بر شاخصهای جامعتری مانند شاخص پیشرفت واقعی[5] که عوامل منفی (مانند آلودگی) و مثبت (مانند کار داوطلبانه) را در نظر میگیرد، تأکید میکنند.
پاورقی
[1] تولید ناخالص ملی: معادل Gross National Product (GNP). کل ارزش پولی بازار همه کالاها و خدمات نهایی تولیدشده در یک دوره معین (معمولاً یک سال) توسط نیروی کار و داراییهای متعلق به شهروندان یک کشور.
[2] تولید ناخالص داخلی: معادل Gross Domestic Product (GDP). کل ارزش پولی بازار همه کالاها و خدمات نهایی تولیدشده در داخل مرزهای جغرافیایی یک کشور در یک دوره معین.
[3] درآمد عوامل تولید: معادل Net Factor Income from Abroad (NFIA). تفاوت بین درآمدی که شهروندان یک کشور از داراییهای خود در خارج از کشور کسب میکنند و درآمدی که خارجیان از داراییهای خود در داخل آن کشور کسب میکنند.
[4] درآمد سرانه: معادل Per Capita Income. میانگین درآمد هر فرد در یک منطقه جغرافیایی (مثلاً یک کشور) در یک سال مشخص که از تقسیم تولید ناخالص ملی بر جمعیت به دست میآید.
[5] شاخص پیشرفت واقعی: معادل Genuine Progress Indicator (GPI). یک شاخص برای اندازهگیری رشد اقتصادی یک کشور که تلاش میکند هزینههای اجتماعی و زیستمحیطی مرتبط با فعالیت اقتصادی را از مزایای آن کم کند.
