نرخ تورم[1]: قیمتها هر سال چقدر بالاتر میروند؟
تورم چیست و چگونه اندازهگیری میشود؟
به زبان ساده، تورم به معنای افزایش عمومی و مداوم سطح قیمتها در یک اقتصاد است. منظور از «عمومی» این است که قیمت بسیاری از کالاها، نه فقط یک یا دو قلم، بالا میرود. برای اندازهگیری این افزایش، اقتصاددانان از شاخصی به نام «شاخص قیمت مصرفکننده»[2] یا همان CPI استفاده میکنند. این شاخص، میانگین وزنی قیمت یک «سبد» از کالاها و خدماتی را که یک خانواده معمولی در طول ماه یا سال خریداری میکند، محاسبه میکند.
$ \text{نرخ تورم (درصد)} = \frac{\text{CPI سال جاری} - \text{CPI سال قبل}}{\text{CPI سال قبل}} \times 100 $
مثال: فرض کنید شاخص قیمت مصرفکننده برای سال 1402 برابر 300 واحد و برای سال 1401 برابر 250 واحد باشد. نرخ تورم سال 1402 برابر است با: $ \frac{300 - 250}{250} \times 100 = \frac{50}{250} \times 100 = 20\% $ . این یعنی به طور میانگین، قیمتها در سال 1402 نسبت به سال قبل، 20% افزایش یافتهاند.
| کالا/خدمت (نمونه) | قیمت در سال 1401 | قیمت در سال 1402 | درصد افزایش |
|---|---|---|---|
| نان | 5,000 تومان | 6,500 تومان | 30% |
| حملونقل (اتوبوس) | 2,000 تومان | 2,400 تومان | 20% |
| کتاب دفتر | 25,000 تومان | 27,500 تومان | 10% |
| میانگین (نمونه شاخص) | 250 واحد | 300 واحد | 20% |
دلایل اصلی ایجاد تورم چیست؟
تورم مثل تب برای اقتصاد است و نشانهای از یک عدم تعادل. دو دلیل عمده برای آن وجود دارد:
1. تورم تقاضا[4]: زمانی رخ میدهد که تقاضا برای کالاها و خدمات در جامعه از ظرفیت تولید بیشتر شود. یعنی «پول زیادی به دنبال کالای کم است». تصور کنید پولتوجیبی همه دانشآموزان مدرسه یکباره دو برابر شود و همه بخواهند از بوفه مدرسه شیرینی بخرند. اگر تعداد شیرینیها محدود باشد، مدیر بوفه احتمالاً قیمت آن را بالا میبرد. در سطح کلان، افزایش حقوق کارمندان یا چاپ پول بدون پشتوانه توسط دولت میتواند چنین تورمی ایجاد کند.
2. تورم هزینه[5]: زمانی اتفاق میافتد که هزینههای تولید برای شرکتها افزایش یابد و آنها مجبور شوند این افزایش هزینه را به صورت قیمت بالاتر به مصرفکننده منتقل کنند. مثال ساده: اگر قیمت جهانی گندم به دلیل خشکسالی افزایش یابد، هزینه تولید آرد و سپس نان برای نانوایی بالا رفته و در نهایت قیمت نان برای ما بیشتر میشود. افزایش دستمزد کارگران یا قیمت حاملهای انرژی مثل بنزین نیز میتواند باعث تورم هزینه شود.
تأثیر تورم بر زندگی و پسانداز ما
تورم به طور مستقیم بر قدرت خرید[3] ما تأثیر میگذارد. قدرت خرید مقدار کالا و خدماتی است که با یک واحد پول (مثلاً 100,000 تومان) میتوان خرید.
مثال عملی: فرض کنید سال گذشته با 100,000 تومان میتوانستید 20 بسته شیرینی بخرید. اگر نرخ تورم امسال 25% باشد، قیمت همان شیرینی 25% افزایش یافته است. حالا با همان 100,000 تومان فقط میتوانید حدود 16 بسته (20 ÷ 1.25) بخرید. یعنی قدرت خرید پول شما کاهش یافته است.
اشتباهات رایج و پرسشهای مهم
خیر. تورم به افزایش عمومی و میانگین قیمتها اشاره دارد. افزایش قیمت یک یا چند کالای محدود به دلایل خاص (مثل تحریم، مد شدن یا کمبود موقت) ممکن است رخ دهد، اما لزوماً به معنای تورم کلی اقتصاد نیست. تورم زمانی است که شما افزایش قیمت را در خریدهای روزمره مانند نان، میوه، کرایه و ... به طور همزمان احساس کنید.
خیر، وضعیت مالی او از نظر قدرت خرید تقریباً ثابت مانده است. زیرا درآمد او به اندازهای افزایش یافته که فقط افزایش هزینههای زندگی ناشی از تورم را پوشش میدهد. برای آنکه وضعیت مالی واقعاً بهتر شود، افزایش درآمد باید بیشتر از نرخ تورم باشد. مثلاً اگر حقوق 30% افزایش یابد و تورم 20% باشد، آنگاه قدرت خرید واقعاً بهبود یافته است.
نه لزوماً. همانطور که گفتیم، تورم ملایم و کنترل شده (مثلاً 2-3%) میتواند نشانه اقتصاد در حال رشد باشد، انگیزهای برای سرمایهگذاری و خرج کردن ایجاد کند و از رکود جلوگیری نماید. اما تورم بالا و بیثبات که کنترل آن سخت است، باعث بیاعتمادی به پول، کاهش ارزش پساندازها و ایجاد مشکل برای برنامهریزی بلندمدت خانوادهها و بنگاهها میشود.
پاورقی
[1] نرخ تورم (Inflation Rate)
[2] شاخص قیمت مصرفکننده (Consumer Price Index - CPI): شاخصی که میانگین تغییرات قیمت سبدی از کالاها و خدمات مصرفی خانوارها را در طول زمان اندازهگیری میکند.
[3] قدرت خرید (Purchasing Power): مقدار کالاها و خدماتی که با یک واحد پول میتوان خرید.
[4] تورم تقاضا (Demand-Pull Inflation): تورمی که به دلیل افزایش تقاضای کل در اقتصاد نسبت به عرضه کل ایجاد میشود.
[5] تورم هزینه (Cost-Push Inflation): تورمی که به دلیل افزایش هزینههای تولید (مانند دستمزد یا مواد اولیه) ایجاد میشود.
