نیروی کار: موتور محرک اقتصاد
نیروی کار دقیقاً چه کسانی هستند؟
برای اینکه بفهمیم نیروی کار چیست، اول باید جمعیت یک کشور را به بخشهای مختلف تقسیم کنیم. همهٔ افراد یک کشور جزء یکی از این گروهها هستند:
| گروه جمعیتی | شرح | مثال |
|---|---|---|
| خارج از سن کار | کودکان زیر ۱۵ سال و سالمندان بازنشسته. این افراد معمولاً جزو نیروی کار محسوب نمیشوند. | دانشآموز ۱۰ ساله، پدربزرگ ۷۰ سالهای که دیگر کار نمیکند. |
| در سن کار اما خارج از نیروی کار | افراد بالای ۱۵ سال که نه شغل دارند و نه به دنبال کار میگردند. | دانشجوی تماموقت، فردی که در خانه از فرزندانش مراقبت میکند، ثروتمندی که نیاز به کار کردن ندارد. |
| نیروی کار (شاغل) | افرادی که دستکم یک ساعت در هفته کار میکنند یا به طور موقت مرخصی هستند. | معلم، پزشک، فروشنده، راننده، کشاورز، کارگر ساختمانی. |
| نیروی کار (بیکار) | افراد بدون شغل که در ۴ هفتهٔ گذشته فعالانه به دنبال کار بودهاند و آمادهٔ شروع کار هستند. | فارغالتحصیل دانشگاه که رزومه میفرستد، کارگری که بعد از اتمام یک پروژه به دنبال کار جدید است. |
پس نیروی کار برابر است با مجموع افراد شاغل و بیکار. یک نکتهٔ مهم: فردی که از یافتن کار ناامید شده و جستجو را متوقف کرده است، جزو نیروی کار محسوب نمیشود.
چگونه نرخ بیکاری را محاسبه میکنند؟
برای اندازهگیری سلامت بازار کار، اقتصاددانان از چند فرمول ساده اما مهم استفاده میکنند. همهٔ این فرمولها بر اساس جمعیت در سن کار4 استوارند.
نیروی کار = تعداد شاغلان + تعداد بیکاران
$ LF = E + U $
که در آن LF نیروی کار، E شاغلان و U بیکاران است.
حالا میتوانیم نرخ بیکاری3 را محاسبه کنیم. این نرم، نشان میدهد چند درصد از نیروی کار، شغل ندارند اما فعالانه به دنبال آن هستند.
نرخ بیکاری = (تعداد بیکاران ÷ نیروی کار) × ۱۰۰
$ UR = \frac{U}{LF} \times 100\% $
مثال: فرض کنید در شهر کوچکی 10000 نفر در سن کار زندگی میکنند. از این تعداد، 6500 نفر شغل دارند، 500 نفر بیکار و در جستجوی کار هستند و 3000 نفر دانشجو یا خانهدار هستند.
نیروی کار این شهر میشود: 6500 + 500 = 7000 نفر.
نرخ بیکاری میشود: (500 ÷ 7000) × 100 = 7.14%.
این عدد به ما میگوید حدود 7.1 درصد از افرادی که میخواهند و میتوانند کار کنند، شغل ندارند.
انواع مختلف بیکاری در نیروی کار
همهٔ بیکاریها شبیه هم نیستند. درک انواع آن کمک میکند بدانیم آیا بیکاری یک مشکل جدی است یا بخشی طبیعی از چرخهٔ اقتصاد است.
| نوع بیکاری | علت | مثال عینی | وضعیت |
|---|---|---|---|
| اصطکاکی5 | مدت زمان طبیعی بین ترک یک شغل و یافتن شغل جدید. بخشی اجتنابناپذیر از بازار کار. | فارغالتحصیل تازهوارد به بازار کار، فردی که برای یافتن شغل بهتر استعفا داده است. | طبیعی |
| ساختاری6 | عدم تطابق مهارتهای کارگران با نیازهای جدید صنایع. ناشی از تغییر فناوری یا ساختار اقتصاد. | کارگران یک کارخانهٔ قدیمی که با اتوماسیون جایگزین شدهاند و مهارت کار با رباتها را ندارند. | نگرانکننده |
| چرخهای7 | نوسانات کلی اقتصاد (رکود و رونق). وقتی اقتصاد ضعیف میشود، تقاضا برای کالا و نیروی کار کم میشود. | اخراج کارکنان یک شرکت خودروسازی در دوران رکود اقتصادی به دلیل کاهش فروش. | خطرناک |
نیروی کار در عمل: از مغازهٔ محلی تا آمار ملی
بیایید مفهوم نیروی کار را در یک مثال عملی کوچک و یک مثال کلان ببینیم.
مثال کوچک (یک مغازه): آقای احمدی یک سوپرمارکت دارد. او خودش (شاغل)، دو فروشندهٔ تماموقت (شاغل) و یک پیک موتوری دارد که گاهیوقتها برایش کار میکند (شاغل پارهوقت). نیروی کار این مغازه ۴ نفر است. اگر یکی از فروشندهها استعفا بدهد و آقای احمدی آگهی استخدام بزند، آن فرد تا زمانی که شغل جدید پیدا کند، جزو بیکاران محله محسوب میشود (در صورتی که به دنبال کار بگردد).
مثال کلان (تصمیمگیری دولتی): دولت میخواهد بداند آیا برنامههای آموزشی جدید مؤثر بودهاند یا خیر. به آمار نیروی کار نگاه میکند. اگر نرخ بیکاری جوانان تحصیلکرده پایین آمده باشد، نشان میدهد مهارتهای آموختهشده با نیاز بازار کار همخوانی دارد. اگر نرخ مشارکت زنان افزایش یافته باشد، نشان میدهد فرصتهای شغلی بیشتری برای آنان ایجاد شده است. این آمار به دولت کمک میکند برای ایجاد شغل، آموزش مهارتها و حمایت از بیکاران برنامهریزی کند.
پرسشهای مهم و اشتباهات رایج
پاسخ: خیر. این یک اشتباه رایج است. فقط افرادی که فعالانه در جستجوی کار هستند (مثلاً آگهی میبینند، رزومه میفرستند، به بنگاه کاریابی مراجعه میکنند) «بیکار» محسوب میشوند. دانشجویان، خانهداران، بازنشستگان و افراد ناامید از یافتن کار، جزو نیروی کار به حساب نمیآیند و بنابراین در صورت نداشتن شغل، در عدد نرخ بیکاری لحاظ نمیشوند.
پاسخ: نه لزوماً. یک نرخ بیکاری بسیار پایین (مثلاً زیر 2%) ممکن است نشاندهندهٔ «بیکاری اصطکاکی صفر» باشد، یعنی هیچ کس در حال تغییر شغل یا ورود به بازار کار نیست که این غیرطبیعی است. مقداری بیکاری اصطکاکی همیشه وجود دارد و نشانهٔ یک بازار کار پویا و در حال تحول است. اقتصاددانان معمولاً وجود 4% تا 6% بیکاری را در یک اقتصاد سالم، طبیعی میدانند.
پاسخ: نیروی کار یک نهادهٔ اساسی تولید است. معمولاً هر چه تعداد شاغلان ماهر و با بهرهوری بالا در یک اقتصاد بیشتر باشد، آن اقتصاد توانایی تولید کالا و خدمات بیشتری را دارد که به رشد اقتصادی منجر میشود. از طرف دیگر، بیکاری بالا (بهویژه بیکاری ساختاری و چرخهای) به معنی هدررفتن منابع انسانی و کاهش تولید ملی است و رشد اقتصادی را کند میکند.
پاورقی
1 نیروی کار (Labor Force)
2 نرخ مشارکت نیروی کار (Labor Force Participation Rate) - درصد افراد در سن کار که در نیروی کار هستند (شاغل یا بیکار).
3 نرخ بیکاری (Unemployment Rate)
4 جمعیت در سن کار (Working-Age Population) - معمولاً افراد ۱۵ سال و بالاتر.
5 بیکاری اصطکاکی (Frictional Unemployment)
6 بیکاری ساختاری (Structural Unemployment)
7 بیکاری چرخهای (Cyclical Unemployment)
