فسیل ماهی: پنجرهای به دنیای زیر آب در گذشته
چگونه یک ماهی تبدیل به فسیل میشود؟
برای تبدیل شدن یک ماهی به فسیل، باید شرایط بسیار خاصی فراهم شود. تصور کنید ماهیای در یک دریاچه یا دریا میمیرد. معمولاً جسد آن خیلی زود توسط جانوران دیگر خورده میشود یا تجزیه میگردد. اما اگر این جسد بلافاصله در زیر لایهای از گل و لای یا ماسه در کف دریا دفن شود، از دسترس موجودات تجزیهگر دور میماند. با گذشت زمان، لایههای بیشتری روی آن انباشته میشوند و فشار زیادی به آن وارد میآورند. در نهایت، مواد معدنی موجود در آب به آرامی جایگزین بافتهای اصلی ماهی میشوند و یک کپی سنگی از آن ایجاد میکنند. این فرآیند ممکن است میلیونها سال طول بکشد!
| نوع فسیل | توضیح | مثال |
|---|---|---|
| فسیلهای استخوانی و بدنی | استخوانها، دندانها، ستون فقرات و گاهی کل اسکلت ماهی حفظ میشود. شایعترین نوع فسیل ماهی است. | فسیلهای کوسه با دندانهای بسیار زیاد |
| قالبها و ردها | جسم اصلی از بین رفته، اما شکل آن بر روی سنگ به عنوان یک فرورفتگی (قالب داخلی) یا برجستگی (قالب خارجی) باقی مانده است. | اثر کامل فلس و بالههای یک ماهی بر روی سنگ |
| فسیلهای کامل و استثنایی | کل بدن ماهی با جزئیاتی باورنکردنی مثل گوشت، پوست و حتی رنگدانهها حفظ شده است. این نوع بسیار نادر است. | ماهیهای فسیل شده در سنگهای رسوبی خاص با جزئیات کامل |
محیطهای مناسب برای فسیل شدن ماهی کدامند؟
همه محیطهای آبی شانس یکسانی برای ساخت فسیل ندارند. دریاچههای آرام، خلیجهای کمجنبوجوش و کف اقیانوسهایی که مواد رسوبی به سرعت تهنشین میشوند، بهترین مکانها هستند. در این مکانها، لاشه ماهی به سرعت دفن شده و فرصت تجزیه شدن را از دست میدهد. از طرفی، آبهایی که مواد معدنی زیادی دارند، مانند آبهای گرمابی، فرآیند سنگشدگی1 را سریعتر میکنند. نمونه ملموس آن را میتوان در دریاچه ارومیه دید؛ اگر ماهیای در مناطق کمعمق و گلآلود آن دفن شود، شانس فسیل شدن دارد، هرچند برای تبدیل به فسیل واقعی به زمان بسیار بسیار طولانی نیاز است.
داستانهایی که یک فسیل ماهی روایت میکند
دانشمندان با مطالعه فسیل ماهیها، مانند کارآگاهانی هستند که سرنخهای به جا مانده از گذشته را بررسی میکنند. شکل دندانها نشان میدهد آن ماهی گیاهخوار بوده یا گوشتخوار. ساختار ستون فقرات و بالهها سرعت شنا کردنش را فاش میکند. حتی موقعیت فسیل در لایههای سنگ (که به آن چینهشناسی2 میگویند) سن تقریبی آن را مشخص میکند. برای مثال، پیدا شدن فسیل یک ماهی بزرگ دروگر3 در لایههای قدیمیتر سنگ، نشان میدهد که شکارچیان بزرگ از همان ابتدا در دریاها حضور داشتهاند.
از موزه تا حیاط خانه: کاربرد فسیلهای ماهی
شاید فکر کنید فسیلها فقط برای دیدن در موزهها هستند. اما کاربرد عملی مهمتری دارند. از آنجا که فسیل ماهی نشاندهنده شرایط خاص آب و محیط گذشته است، شرکتهای اکتشاف نفت و گاز از وجود فسیلهای خاص در لایههای زیرزمینی به عنوان "راهنمای سنگی" استفاده میکنند تا سن سنگها را تشخیص دهند و مناطق احتمالی وجود نفت را بیابند. حتی در مقیاسی کوچکتر، اگر شما در منطقهای کوهستانی زندگی میکنید که امروزه خشک است، پیدا کردن فسیل ماهی در آنجا به شما ثابت میکند که میلیونها سال پیش، آنجا زیر آب دریا یا یک دریاچه بزرگ بوده است!
پرسشهای مهم و اشتباهات رایج
پاورقی
1 سنگشدگی (Petrification): فرآیندی که در آن مواد آلی موجودات زنده با مواد معدنی جایگزین شده و به سنگ تبدیل میشود. معادل انگلیسی: Petrification.
2 چینهشناسی (Stratigraphy): دانش مطالعه لایههای رسوبی سنگها و توالی زمانی آنها. معادل انگلیسی: Stratigraphy.
3 ماهی دروگر (Predatory Fish): ماهیهایی که از دیگر ماهیها یا جانوران کوچک به عنوان شکار تغذیه میکنند.
4 سنجش رادیومتری (Radiometric Dating): روشی برای تخمین سن سنگها و فسیلها با اندازهگیری میزان decay* عناصر رادیواکتیو موجود در آنها. معادل فارسی اصطلاح: تجزیه یا واپاشی.
