گاما رو نصب کن!

{{ number }}
اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
کاربر جدید

جستجو

پربازدیدها: #{{ tag.title }}

میتونی لایو بذاری!

عبارت: «این صلت، فخر است، پذیرفتم و باز دادم که مرا به کار نیست.» با کدام بیت، قرابت مفهومی دارد؟

1 ) 

گرفتمت که هزاران متاع از این‌سان هست / کدام حیله کنی تا فروخت بتوانی

2 ) 

به راحت نفسی رنج پایدار مجوی / شب شراب نیرزد به بامداد خمار

3 ) 

نکنم رغبت دنیا که متاعی است قلیل / شاهبازان به گه صید نگیرند مگس

4 ) 

غایت کام و دولت است آن که به خدمتت رسید / بنده میان بندگان فخر کند به چاکری

پاسخ تشریحی :
نمایش پاسخ

مفهوم مشترک عبارت سؤال و 3 مناعت طبع و بلندنظری و بی‌اهمیت دانستن دارایی دنیا و قناعت است.
مفهوم سایر گزینه‌ها:
1: سخن بی‌ارزش خریدار ندارد (بیت از خاقانی است در هجو رشیدالدین وطواط، و در این بیت به او می‌گوید: اگر هزاران کالا از این نوع سخن داشته باشی، چه‌طور می‌توانی دیگران را بفریبی که خریدار کلامت شوند؟)
2: نباید به دنبال خوشی کوتاه‌مدتی باشیم که رنج بسیار در پی دارد: برای یک لحظه راحتی، رنج زیاد را تحمّل نکن که لذّت شب‌نشینی و شراب به خمار صبحگاهی نمی‌ارزد.
4: خدمت در درگاه ممدوح مایهٔ افتخار شاعر است.

تحلیل ویدئویی تست

تحلیل ویدئویی برای این تست ثبت نشده است!