با ظهور رنسانس، تاریخنگاریِ اروپایی از روایتهای قصهمحور فاصله گرفت و سه رکن اساسی در روشِ نوین خود بنا نهاد:
سنجش دقیق منابع؛ یعنی هر منبع باید با نگاه انتقادی و مقایسه با شواهد دیگر ارزیابی شود.
استناد به اسناد و مدارک معتبر؛ پژوهشگر نمیتواند به شنیدهها یا نقلهای شفاهی بسنده کند و باید پشتوانۀ مکتوب یا مستندی برای گفتههایش عرضه کند.
اجتناب از داستانپردازی؛ هدف، حقیقتیابیِ مستند است، نه خلق روایتهای خیالانگیز یا اغراقآمیز.
گزینۀ ب دقیقاً همین سه اصل را در خود دارد؛ بنابراین کاملاً با متن منطبق است.
گزینههای دیگر حاوی مؤلفههاییاند که متن آنها را یا بیاهمیت دانسته (مانند اتکا به حافظۀ شفاهی و اسطورهپردازی) یا مخصوص شیوههای قدیمیتر بودهاند (مانند بزرگنمایی قهرمانان، تبارنامهنویسی و تأکید بر کرامات فردی). ازاینرو تنها پاسخ درست، همان گزینهٔ «سنجش دقیق منابع ـ استناد به مدارک معتبر ـ اجتناب از داستانپردازی» است.