مس وجود → تشبیه به فلز بیارزش (مس)
"وجود" انسان تشبیه شده به مس (چیزی کمارزش)
تشبیه ضمنی است (ترکیب "مس وجود")
عشق → تشبیه به کیمیا
"کیمیای عشق" یعنی عشق مانند کیمیاست که مس را به زر تبدیل میکند.
عبارت «چو مردان ره» نیز یک تشبیه است.
در اینجا شاعر میگوید:
«دست از مس وجود چو مردان ره بشوی»
یعنی مثل مردان راه (عارفان واقعی) از دلبستگیهای دنیوی دست بکش.
پس در واقع:
تو → مانند مردان راه
تو تشبیه شدهای به مردان راه (رهروان واقعی طریق عرفان)
با ابزار تشبیه «چو» (= مانند)
عبارت «زر شوی» یعنی «طلا شوی»، که در اینجا بهصورت مجازی و استعاری به کار رفته، نه تشبیه.
در اینجا، انسانِ متحولشده بر اثر عشق و سلوک عرفانی تشبیه نشده، بلکه بهطور استعاری زر (طلا) نامیده شده است؛ یعنی:
«تو تبدیل به زر میشوی» یعنی ارزشمند، پاک، کامل میشوی.
اما چون ابزار تشبیه (مثل، چو، مانند،...) وجود ندارد و یکی را به جای دیگری آورده، این عبارت یک استعاره است، نه تشبیه.