در گزینهٔ «1»: وحدت و یکپارچگی از آن جهت که هر دو ذیل مفهوم اتحاد و یک جبههبودن هستند و حتی لفظ «وحدت وجود» (که در مباحث فلسفی و زبانی، دایر بریکدسته شدن و یکیشدن همهٔ اجزا و تشکیل یکواحد است نهاینکه «یک بودن» را بیان کند.) موید این است، از جانبی دیگر نباید فراموش کرد که در بحث ترادف، منظور این نیست که هردو واژه کاملا مانند همدیگر باشند بلکه باید دریک مفهوم جمع شوند مانند دو واژهٔ «دلدادن» و «دلسپاری» که هرچند مترادف هستند اما اولی بهمعنی باختن دل و دومی بهمعنای بهعاریت دادن دل است که هردو نتیجتا به مفهوم عاشق شدن اشاره دارند. پس وحدت و یکپارچگی هردو بهمفهوم «یکی شدن» اشاره دارند که قرائن موجود در متن و محتوای درس نیز دلیلی بر این مدعا است مانند مفهوم یکی شدن ملت با وجود تمام تفاوتها و... و همنشینی وحدت و یکپارچگی و سایر موارد. / در گزینه «2»: «برخواست» بهروشنی اشتباه است زیرا، اولاً درمتن درس شکل صحیح آن وجود دارد و درثانی، «برخواست» از مصدر «خواستن» آمده که معنای «تقاضا کردن» دارد و «برخاست» از مصدر «برخاستن» است که معنای درست و موردنیاز برای این جملهٔ کنایی است که عدم رعایت این مورد، باعث شده که گزینهٔ «2» صحیح نباشد. / در گزینهٔ «3»: دو شرط اصلی واژههای همخانواده: «1- ریشهٔ مشترک (وحدت و واحد از ریشهٔ : و ح د)» - «2- معنای نزدیک بههم: وحدت: یکدستی و یکیشدن / واحد: یکی پس قطعا این دو واژه با همدیگر همخانواده هستند.» / در گزینهٔ «4»: فرهنگ و دین بهچشمه در ویژگی «زایندگی» تشبیه شدند «فرهنگ و دین: مشبه / چشمه: مشبهبه / زاینده بودن: «وجهشبه» / ادات تشبیه: حذف شده».