«بودن = وجود» و «شدن = صیرورت و حرکت» از مفاهیم اساسی فلسفه هستند که برای نخستین بار پارمنيدس به آنها دست یافته و درباره آنها بحث کرده است. از نظر پارمنيدس هستی و وجود حقیقتی ثابت دارد؛ نه در حال حرکت و شدن.
بنابراین او «شدن» را به طور کلی نفی میکند (رد گزینه ۲). همچنین باید توجه داشت که موضوع بحث پارمنیدس در مفاهیم «بودن» و «شدن»، هستی و وجود است؛ نه ماده اولیه موجودات. اعتقاد به ماده اولیه فرع بر پذیرش «شدن» است؛ زیرا اگر شدنی در کار نباشد، چیزی از چیزی به وجود نمیآید که از ماده اولین ایجاد، سؤال بپرسیم (رد گزینه ۱).
هراکلیتس مادهی اولیهی موجودات را آتش میدانست. آتش همواره در حال سوختن و تغییر و تبدیل است؛ یعنی در حال «حرکت» و «صیرورت» و «شدن» است. او این جنگ و ستیزه را منشأ پیدایش موجودات مختلف میدانست. پس از نظر او چگونگی پیدایش همه موجودات، با مفهوم «شدن» تبیین می شود.
فيثاغورسیان اعداد و اشکال هندسی و اصول ریاضی را اصل اولیه همه موجودات میدانستند ولی نمیتوان گفت نزد آنان عدد مفهوم «بودن» در مقابل «شدن» را داشته است؛ زیرا اولین کسی که به روشنی به این دو مفهوم در مقابل هم دست یافته است، پارمنيدس بود که حداقل حدود نیم قرن بعد از فیثاغورس زندگی میکرده است. بنابراین در زمان فیثاغورس این دو مفهوم به روشنی معلوم نبوده است که عدد نماد یکی در مقابل دیگری باشد (رد گزینه ۳).