درسنامه آموزشی دین و زندگی (2) کلاس یازدهم انسانی با پاسخ درس 15: رهبری و مردم
-
دین و زندگی (2)
- درس 1: هدایت الهی
- درس 2: تداوم هدایت
- درس 3: آخرین پیامبر
- درس 4: معجزۀ جاودان
- درس 5: مسئولیتهای پیامبر (ص)
- درس 6: پیشوای اسوه
- درس 7: امامت، تداوم رسالت
- درس 8: جان و جانشین پیامبر (ص)
- درس 9: وضعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مسلمانان، پس از رحلت رسول خدا
- درس 10: احیای ارزش های راستین
- درس 11: جهاد در راستای ولایت ظاهری
- درس 12: عصر غیبت امام زمان (ع)
- درس 13: در انتظار ظهور
- درس 14: مرجعیت و ولایت فقیه
- درس 15: رهبری و مردم
- درس 16: عزّت نفس
- درس 17: زمینههای پیوند
- درس 18: پیوند مقدّس
مردمسالاری دینی
انسانها از همان آغاز زندگی اجتماعی، نیاز به داشتن حکومت را درک کردند و حاکم و امیر داشتند. به تدریج که جوامع بشری گسترش پیدا کردند و تجربهها بیشتر گردید، شکل حکومتها نیز متنوع شد. امروزه نیز حکومتهای مختلفی در جهان وجود دارد که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند؛ اما همهٔ این حکومتها مدعی آناند که نوع حکومت آنها بهتر میتواند به سعادت مردم کمک کند.
همانطور که در درس قبل اشاره شد، اسلام، حکومتی را پیشنهاد میکند که قوانین آن حکومت، از جمله ویژگیهای رهبر براساس احکام دین باشد و همچنین با حضور و دخالت مردم به وجود آمده باشد و با آرای مردم پیش برود. بنابراین، از آن جهت که رأی و دخالت مردم در آن، نقش محوری دارد، «جمهوری» است و از آن جهت که براساس قوانین اسلام عمل میشود، «اسلامی» است.
پس در این نوع حکومت، مردم همواره در تعیین سرنوشت خود دخالت دارند و از راههای تعیین شده در قانون، آن را دنبال میکنند؛ همانطور که مردم ایران با قیام و انقلاب خود، جمهوری اسلامی را برپا کردند و به قانون اساسی رأی دادند و با شرکت دائمی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا، هم در امور کشور دخالت میکنند و هم پایبندی خود را به اصل نظام اسلامی و قانون اساسی نشان میدهند.
تفاوت حکومت مردم سالار دینی با حکومتهای غربی
البته، جمهوری اسلامی با دیگر جمهوریها یک تفاوت اساسی دارد و آن تفاوت، این است که جمهوری اسلامی براساس قوانین اسلام تشکیل میشود و قانونگذاران وظیفه دارند بر محور دستورات الهی قانون تنظیم کنند و مسئولان باید در این چارچوب، جامعه را اداره نمایند. به طور مثال، یکی از مهمترین دستورات خداوند، برنامهریزی برای سعادت اخروی و کمال معنوی است. حکومت اسلامی، علاوه بر تلاش برای رفاه و آسایش عمومی، باید جامعه را به گونهای اداره کند که توجه مردم به کمال حقیقی و سعادت ابدی در آخرت بیشتر شود و زمینههای فساد و بیتوجهی به آخرت کاهش یابد.
اما جمهوریها و دمکراسیهای رایج در جهان، به خصوص در کشورهای غربی، که مبتکر این قبیل دمکراسیها هستند، هدف خود را بیشتر برآوردن تمایلات و خواستههای دنیوی مردم قرار دادهاند و نسبت به ارزشهای الهی کمتوجه یا بیتوجهاند.
اصولاً هر حکومتی در هر جامعهای بر پایه یک بینش خاص که توسط رهبران فکری آن جامعه تبلیغ میشود، به وجود میآید. به همین جهت، جمهوریهای مختلفی مانند جمهوری لیبرال، جمهوری سوسیالیستی و جمهوری دمکراتیک در جهان وجود دارد. از آنجا که بینش و تفکر عموم مردم کشور ما، اسلامی است، به طور طبیعی جمهوری کشور ما «اسلامی» شده است.
یکی دیگر از وظایف حکومت اسلامی برقراری عدالت اجتماعی و تلاش برای آسایش و رفاه مردم است تا فاصلهٔ طبقاتی کمتری پدید آید؛ اما دمکراسیهایی که بر پایهٔ نظام سرمایهداری شکل گرفتهاند، به این اصل توجه ندارند و همین امر سبب شده است که نیمی از ثروت دنیا در دست گروه محدودی از ثروتمندان باشد.
وظایف رهبر
ولّیفقیه به عنوان نایب و جانشین رسول خدا (ص) و امامان (ع)، وظیفهٔ رهبری جامعه را برعهده میگیرد و میکوشد تا با پیروی از آن بزرگواران و سرمشق قرار دادن آنها، جامعه را اداره کند. البته به این نکته باید توجه کنیم که در اسلام رهبری و حکومت، یک مسئولیت سنگین است، نه یک ابزار برای رسیدن به امکانات و امیال و لذتهای دنیوی. به همین جهت ولّیفقیه میکوشد رسول خدا (ص) و امامان معصوم را سرمشق قرار دهد و با داشتن یک زندگی ساده و معمولی، پیوندی قلبی و عاطفی با مردم برقرار کند
تدبر در قرآن (صفحه 183 کتاب درسی)
یکی از آیاتی که مسئولیتهای رهبری پیامبر اکرم (ص) را بیان میکند، آیهٔ 159 سوره آلعمران است. خداوند در این آیه میفرماید:
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ
به مهر الهی با آنان نرم شدی؛ اگر تندخو و سختدل بودی، از گرد تو پراکنده میشدند، پس از آنان درگذر، و برای آنان، آمرزش طلب کن، و در این کار با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکّل نما که خدا توکلکنندگان را دوست دارد.
در آیهٔ اول سورهٔ احزاب نیز مسئولیتهای دیگری برای پیامبر تعیین میکند:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا
ای پیامبر، از خدا پروا کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند، دانای حکیم است.
در آیات بالا تأمل کنید و ببینید چه مسئولیتهایی برای پیامبر اکرم (ص) تعیین کرده است.
1- گذشت از مردم 2- طلب آمرزش برای مردم 3- مشورت با مردم 4- توکل بر خداوند 5- پروای الهی 6- عدم اطاعت از کافران و منافقان
برخی از وظایف رهبر جامعهٔ اسلامی که از قرآن کریم، روایات و سیرهٔ معصومین بزرگوار به دست میآید، عبارتاند از:
1- تلاش برای اجرای احکام و دستورات الهی در جامعه
رهبر جامعهٔ اسلامی علاوه بر اینکه سعی میکند تمام اقداماتش براساس اصول اسلامی باشد از جمله عمل بر اساس مساوات و نگاه برابر به آحاد جامعه داشته باشد، میکوشد جامعه مطابق با دستورات دین اداره شود و مردم از مسیر قوانین الهی خارج نشوند. انجام این مسئولیت، گرچه ممکن است سبب نارضایتی برخی شود، اما چون نتیجهاش رستگاری مردم است، باید با قاطعیت پیگیری گردد.
2- حفظ استقلال کشور و جلوگیری از نفوذ بیگانگان
کشورهای بیگانه، به خصوص قدرتهای بزرگ، همواره درصدد سلطه بر کشورهای دیگرند و از روشهای مختلف برای رسیدن به این هدف استفاده میکنند. یکی از روشهای آنان فشار اقتصادی و روانی است. رهبر با دعوت مردم به استقامت و پایداری و بستن راههای سلطه، تلاش میکند عزت و استقلال کشور از دست نرود.
3- تصمیم گیری براساس مشورت
از آنجا که ادارهٔ یک جامعه و رهبری آن به سوی پیشرفت و عدالت و تعالی، با بهرهگرفتن از اندیشههای اندیشمندان و متخصصان میسر است، رهبر باید با مشورت با نخبگان تصمیمهای لازم را بگیرد. امروزه در جامعهٔ ما، علاوه بر اشخاص، نهادهای مختلفی هستند که به صورت پیوسته به رهبری مشورت میدهند، مانند: مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجلس شورای اسلامی، شورای عالی امنیت ملی، جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم و شورای عالی حوزههای علمیه.
4- ساده زیستی
رهبر به دنبال توسعهٔ مال و ثروت و تشکیل یک زندگی اشرافی و تجملاتی حتی از طریق مشروع نیست. گرچه امروزه زندگی اشرافی رؤسای جمهور و پادشاهان، از قبیل داشتن خانههای گرانقیمت، استفاده از بهترین سرویسها و مبلمان در خانه، استراحت و تفریح در زیباترین سواحل و جزایر دنیا، داشتن دهها اتومبیل شیک، برگزاری مهمانیهای پرهزینه و شرکت در مجالس لهو، با هزینهٔ شخصی یا با استفاده از اموال عمومی، یک امر عادی است، اما رهبر با الگو قراردادن اولیای دین، همواره یک زندگی ساده را دنبال میکند.
مردم و رهبری
همانطور که بیان شد، رهبر جامعهٔ اسلامی، رهبری کسانی را برعهده دارد که میخواهند در سایهٔ قوانین اسلام به رستگاری برسند.
در چنین جامعای، همانطور که مسئولیت رهبری با سایر رهبران متفاوت است، مردم نیز نگاهی متفاوت به رهبری دارند؛ رهبر برای آنان پیشوایی است که با قدم گذاشتن در مسیر کمال و عدالت، سایر مردم را به پیمودن راه فرا میخواند. مردم نیز تلاش میکنند با همّت و پشتکار خود وی را همراهی کنند و قافلهسالار را در همهٔ عرصهها و به خصوص در آنجا که سختیها بروز میکنند، تنها نگذارند.
تاریخ زندگی انبیا و امامان و تجربه انقلاب اسلامی نشان میدهد که همواره مستکبران و زورگویان جهان با حکومتی که بخواهد مستقل باشد و مطابق با خواستههای آنان عمل نکند، مقابله میکنند تا بالاخره آن را از پا در آورند.
در حقیقت، در نظام و حکومت اسلامی، مشارکت و همراهی مردم پایه و اساس پیشرفت است و بدون حضور و مشارکت آنان حکومت اسلامی دستاوردی نخواهد داشت. با توجه به نکات فوق، مردم نیز مسئولیتهایی نسبت به رهبر دارند که برخی از آنها عبارتاند از:
1- وحدت و همبستگی اجتماعی
همانطور که تفرقه و پراکندگی، به سرعت یک حکومت را از پای درمیآورد و سلطه گران را بر کشور مسلط میکند، همبستگی اجتماعی، کشور را قوی میکند و به رهبری امکان میدهد که برنامههای اسلامی را به اجرا درآورد.
2- استقامت و پایداری در برابر مشکلات
هر کشوری در مسیر رسیدن به استقلال و کمال با مشکلات بزرگ و کوچکی روبهرو میشود؛ همانگونه که کشور ما از ابتدای انقلاب اسلامی مورد تهاجم دشمنان قرار گرفت. پس مردم باید با استقامت خود، فرصت و توان مقابله با مشکلات داخلی و خارجی را برای رهبر فراهم کنند.
3- افزایش آگاهیهای سیاسی و اجتماعی
برای تصمیم گیری صحیح در برابر قدرتهای ستمگر دنیا، اطلاع از شرایط سیاسی و اجتماعی جهان، ضروری است. ما باید بتوانیم به گونهای عمل کنیم که بیشترین ضربه را به مستکبران و نقشههای تفرقه افکنانهٔ آنان بزنیم و خود کمترین آسیب را ببینیم. ناراحتی دشمنان از عمل ما یا خوشحالی و شادی آنان از رفتار ما، میتواند یکی از معیارهای درستی و نادرستی عملکرد ما باشد.
4- مشارکت در نظارت همگانی
براساس فرمان خداوند، همهٔ افراد جامعهٔ اسلامی نسبت به یکدیگر مسئولاند و مانند سوارشدگان در یک کشتیاند. اگر گناهانی در جامعه رواج پیدا کند، فقط گناهکاران عذاب نمیشوند، بلکه همهٔ کسانی که در برابر انجام گناه در جامعه سکوت کردهاند نیز باید پاسخگو باشند. بنابراین، همهٔ ما باید ناظر بر فعالیتهای اجتماعی باشیم و در صورت مشاهدهٔ گناه توسط هرکس، وظیفهٔ امر به معروف و نهی از منکر را با روش درست انجام دهیم. این مشارکت سبب میشود که رهبر، همهٔ افراد جامعه را پشتیبان خود بداند و هدایت جامعه به سمت وظایف اسلامی برای رهبر جامعه آسانتر شود.
5- اولویت دادن به اهداف اجتماعی
در برخی موارد که اهداف و آرمانهای اجتماعی در برابر منافع فردی قرار میگیرند، باید بتوانیم از منافع فردی خود بگذریم و برای اهداف اجتماعی تلاش کنیم؛ مثلاً خرید کالای ایرانی سبب میشود که کارخانههای داخلی به تولید خود ادامه دهند و مانع بیکاری صدها هزارکارگر شوند. این عمل، به طور غیرمستقیم سبب کاهش بیکاری شده و کمک خوبی به حکومت و رهبری است که بتوانند در ادارهٔ جامعه موفقتر باشند.
وظیفۀ کارگزاران
کارگزاران، همان مدیران و مسئولان جامعهاند که امروزه امور سه قوهٔ مقننه، مجریه و قضائیه را برعهده دارند. در واقع، کارگزاران یاران و کمککنندگان به رهبرند. اگر کارگزاران جامعه، وظیفهٔ خود را به درستی بشناسند و هم به درستی اجرا کنند، اعتماد مردم به حکومت، روز به روز افزایش مییابد. همچنین عملکرد غلط کارگزاران، سبب افزایش و انباشته شدن مشکلات و ناکارآمدی حکومت خواهد شد.
از اینرو، امیرالمؤمنین علی (ع) در زمان حکومت خود، وقتی که مالک اشتر نخعی را والی و استاندار سرزمین مصر کرد، دستورالعملی برای او نوشت و به دست خودش داد تا براساس آن، مصر را مدیریت کند.
امیرالمؤمنین علی (ع) در این نوشته که به «عهدنامهٔ مالک اشتر» مشهور است، چنان حکیمانه و عالمانه مسئولیت کارگزاران را بیان کرده که هرکس، آن را مطالعه کند، به عظمت فکر و درایت آن حضرت در کشورداری پی میبرد. ایشان، در این نامه، وقتی وظیفهای را بیان میکند، علت آن را هم برای مالک توضیح میدهد. با مطالعهٔ این عهدنامه میتوانیم با وظایف کارگزاران حکومت اسلامی آشنا شویم. البته کارگزاران و مسئولان حکومت در زمان امیرالمؤمنین علی (ع)، همه مانند مالک نبودند، افراد متوسط و گاه اشتباهکارانی هم بودند که امیرالمؤمنین علی (ع) از کارهای آنان ناراضی بود.
تفکیک (صفحهٔ 189 کتاب درسی)
بخشهایی از عهدنامهٔ مالک اشتر را که در اینجا آمده است، مطالعه کنید. سپس در جدولی که تنظیم شده است، در یک ستون، مسئولیتها و در ستون دیگر، علت آنها نوشته شود.
بخشهایی از عهد نامهٔ مالک که در اینجا آمده است را مطالعه کنید و سپس مسئولیتها و علت آنها را مشخص کنید.
1- دل خویش را نسبت به مردم، مهربان کن و با همه، دوست و مهربان باش؛ چرا که مردم دو دستهاند: دستهای برادر دینی تو و دستهای دیگر در آفرینش همانند تو هستند.
2- در به دست آوردن رضایت عموم مردم سعی و تلاش کن نه در جلب رضایت خواص؛ که با وجود رضایت عمومی، خشم خواص به تو آسیبی نمیرساند و با خشم عموم مردم، رضایت خواص سودی نمیبخشد.
3- کسانی را که از دیگران عیبجویی میکنند، از خود دور کن؛ زیرا در نهایت مردم عیبهایی دارند و مدیر جامعه باید بیش از همه در پنهان کردن آنها بکوشد.
4- در قبول و تصدیق سخنچین شتاب مکن؛ زیرا سخنچین در لباس نصیحت ظاهر میشود، اما خیانتکار است.
5- با ترسو مشورت نکن که در انجام دادن کارها، روحیه تو را سست میکند.
6- هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشند؛ زیرا در این صورت، نیکوکاران به کار خیر، بیرغبت و بدکاران به کار بد، تشویق میشوند.
7- عدهای افراد مورداطمینان را انتخاب کن تا دربارهٔ وضع طبقات محروم تحقیق کنند و به تو گزارش دهند. سپس برای رفع مشکلات آنها عمل کن ...، زیرا این گروه [افراد محروم] بیش از دیگران به عدالت نیازمندند.
8- اگر با دشمن پیمان بستی از پیمان شکنی دشمن غافل نباش، که دشمن گاهی از این راه تو را غافل گیر میکند.
شماره | وظیفهٔ کارگزار | علت پیشنهاد آن وظیفه |
---|---|---|
1 | دوست و مهربان بودن با همه مردم | مردم دو دستهاند: دستهای برادر دینی تو و دستهای دیگر در آفرینش همانند تو |
2 | به دست آوردن رضایت عموم مردم نه در جلب رضایت خواص | با وجود رضایت عمومی، خشم خواص به تو آسیبی نمیرساند و با خشم عموم مردم، رضایت خواص سودی نمیبخشد. |
3 | دوری کردن از افرادی که عیبجویی میکنند | در نهایت مردم عیبهایی دارند و مدیر جامعه باید بیش از همه در پنهان کردن آن بکوشد. |
4 | شتاب نکردن در قبول و تصدیق سخن چینی. | سخن چین در لباس نصیحت ظاهر می شود، اما خیانت کار است. |
5 | مشورت نکردن با ترسو | در انجام کارها روحیه را سست میکند. |
6 | یکسان نبودن نیکوکار و بدکار در نظرت | در این صورت، نیکوکاران به کار خیر، بیرغبت و بدکاران به کار بد، تشویق میشوند. |
7 | انتخاب کردن افراد مورد اطمینان برای گزارش وضع طبقات محروم | افراد محروم بیش از دیگران به عدالت نیازمندند. |
8 | غافل نشدن از پیمان شکنی دشمن | دشمن گاهی از این راه غافلگیر میکند |
آمادگی برای حکومت جهانی امام عصر
برقراری حکومت اسلامی، علاوه بر اینکه یک ضرورت اساسی در اجرای احکام اسلامی است، به مؤمنان و منتظران امام مهدی (ع) فرصت میدهد که در حد توان، آنچه را برای ظهور لازم است فراهم سازند.
در جهان امروز، مستکبران با استفاده از قدرت و امکانات خود به دنبال سرکوب اندیشهٔ مهدویت و اصل و اساس دینداریاند و عدالتخواهان را سرکوب میکنند و با تبلیغات فراوان و فرهنگسازی، اصل امامت و عقیده به ظهور امام عصر (ع) را زیر سؤال میبرند تا آیندهٔ جهان را مطابق خواستههای خود شکل دهند. در این شرایط، وجود حکومت اسلامی که آرمان خود را آمادگی برای ظهور قرار داده، امکان مقابله با توطئهها و تهاجمها را فراهم میکند و امکاناتی در اختیار معتقدان و پیروان امام عصر (ع) قرار میدهد که میتوانند آرمان مهدویت را در جهان گسترش دهند.
استفاده از رسانههای تبلیغاتی، مانند رادیو و تلویزیون، گسترش حوزههای علمیه و تربیت استادان و دانشمندان، توسعهٔ برنامههای آموزشی و پژوهشی مدارس و دانشگاهها، مقابله با تبلیغات دشمنان و افشای توطئههای آنان، تشکیل پایگاه و مرکزی برای طرفداران مهدویت در سراسر جهان برای مراجعه به این پایگاه و استفاده از امکانات لازم فرهنگی و علمی آن، از جملهٔ این امکانات است که با تشکیل حکومت اسلامی در کشور ما میسر شده است.
در حقیقت، ولایت و حکومت اسلامی، قلعه محکمی است که منتظران ظهور امام عصر (ع) با پشتوانهٔ آن، میتوانند خود را برای ظهور آماده کنند؛ و این، یکی از مصداقهای دقیق «انتظار فرج» است.
اندیشه و تحقیق (صفحهٔ 191 کتاب درسی)
1- تفاوتهای اصلی جمهوری اسلامی با سایر حکومتهای جمهوری را بیان کنید.
جمهوری اسلامی بر اساس قوانین اسلام تشکیل میشود و قانونگذاران وظیفه دارند بر محور دستورات الهی قانون تنظیم کنند و مسئولان باید در این چارچوب، جامعه را اداره نمایند اما جمهوریها و دمکراسیهای رایج در جهان، به خصوص در کشورهای غربی، که مبتکر این قبیل دمکراسیها هستند، هدف خود را بیشتر برآوردن تمایلات و خواستههای دنیوی مردم قرار دادهاند و نسبت به ارزشهای الهی کمتوجه یا بیتوجهاند.
2- هر کدام از کلمات زیر بیانگر کدام ویژگی از حکومت کشور ماست؟
«جمهوری»: از آن جهت که رأی و دخالت مردم ما در حکومت، نقش محوری دارد.
«اسلامی»: از آنجا که بینش و تفکر عموم مردم کشور اسلام است، به طور طبیعی جمهوری کشور ما اسلامی شده است.