درسنامه آموزشی دین و زندگی (2) کلاس یازدهم انسانی با پاسخ درس 1: هدایت الهی
-
دین و زندگی (2)
- درس 1: هدایت الهی
- درس 2: تداوم هدایت
- درس 3: آخرین پیامبر
- درس 4: معجزۀ جاودان
- درس 5: مسئولیتهای پیامبر (ص)
- درس 6: پیشوای اسوه
- درس 7: امامت، تداوم رسالت
- درس 8: جان و جانشین پیامبر (ص)
- درس 9: وضعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مسلمانان، پس از رحلت رسول خدا
- درس 10: احیای ارزش های راستین
- درس 11: جهاد در راستای ولایت ظاهری
- درس 12: عصر غیبت امام زمان (ع)
- درس 13: در انتظار ظهور
- درس 14: مرجعیت و ولایت فقیه
- درس 15: رهبری و مردم
- درس 16: عزّت نفس
- درس 17: زمینههای پیوند
- درس 18: پیوند مقدّس
نیازهای برتر
انسان هم چون سایر موجودات زنده، یک دسته نیازهای طبیعی و غریزی دارد؛ مانند نیاز به آب، هوا، غذا و پوشاک. خداوند پاسخ به این نیازها را در عالم طبیعت آماده کرده و قدرت آگاه شدن از آنها را نیز به انسان داده است؛ برای مثال، در وقت نیاز به آب و غذا احساس تشنگی و گرسنگی میکند و سراغ آب و غذا، میرود. هنگام سرما و گرما، از مصالح موجود در طبیعت بهره میبرد و برای خود لباس و پوشاک و مسکن تهیه میکند.
اما نیازهای انسان منحصر به نیازهای طبیعی و غریزی او نمیشود؛ زمانی که انسان، اندکی از سطح زندگی روزمره فراتر رود و در افق بالاتری بیندیشد، خود را با نیازهایی مهمتری روبهرو میبیند؛ نیازهایی که برآمده از سرمایههای ویژهای است که خداوند به انسان عطا کرده است و پاسخ صحیح به این نیازهای اساسی است که سعادت انسان را تضمین میکند.
این نیازها به تدریج به دلمشغولی، دغدغه و بالاخره به سؤالهایی تبدیل میشوند که انسان تا پاسخ آنها را نیابد، آرام نمیگیرد. برخی از این نیازها عبارتاند از:
1- شناخت هدف زندگی
انسان میخواهد بداند «برای چه زندگی میکند؟» و کدام هدف است که میتواند با اطمینان خاطر، زندگیاش را صرف آن نماید؟ او میداند که اگر هدف حقیقی خود را نشناسد یا در شناخت آن دچار خطا شود، عمر خود را از دست داده است. و چنین کسی در حقیقت، «سرمایه وجودی خود» را از بین برده است. قرآن کریم میفرماید:
إِنَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ [سورهٔ شوری / 45]
در حقیقت، زیانکاران کسانیاند که خودشان را دچار زیان کردهاند.
به همین خاطر، امام سجاد پیوسته این دعا را میخواند که:
«خدایا ایام زندگانی مرا به آن چیزی اختصاص بده که مرا برای آن آفریدهای»
2- درک آیندۀ خویش
انسان با این سؤال مهم و اساسی نیز روبهروست که: «آینده او چگونه است؟»؛ «آیا زندگی او با مرگ تمام میشود یا دفتر حیات او به شکل دیگری گشوده میگردد؟»، «اگر حیات، به شکل دیگری ادامه مییابد و انسان زندگی ابدی را پس از مرگ آغاز خواهد کرد، نحوهٔ زندگی او پس از مرگ چگونه است؟»، «زاد و توشهٔ سفر به جهان دیگر چیست؟» و «خوشبختی وی در آن سرا در گرو انجام چه کارهایی است؟»
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
3- کشف راه درست زندگی
راه زندگی یا «چگونه زیستن» که ارتباط دقیقی با دو نیاز قبلی دارد، دغدغهٔ دیگر انسانهای فکور و خردمند است. این دغدغه از آن جهت جدی است که انسان فقط یک بار به دنیا میآید و یک بار زندگی در دنیا را تجربه میکند. بنابراین در این فرصت تکرار نشدنی، باید از بین همهٔ راههایی که پیش روی اوست، راهی را برای زندگی انتخاب کند که به آن مطمئن باشد تا بتواند با بهره مندی از سرمایههای خدادادی به هدف خلقت برسد. بنابراین، یکی از سؤالات اساسی انسان این است که راه درست زندگی کدام است؟ و چگونه میتوان به آن دست یافت؟
تدبر در قران (صفحهٔ 8 کتاب درسی)
در آیات سورهٔ عصر تدبّر کنید و با کمک دوستان خود، به سؤالات پاسخ دهید:
1- خداوند در این سوره به چه چیزی سوگند خورده است؟ چرا؟
عصر روزگار - به دلیل اهمیت فرصت زندگی که خداوند در اختیار انسان قرار داده است، زیرا این فرصت، محدود و گذرا است و بسیار با ارزش است.
2- چه خسارتی انسان را تهدید میکند؟
1- عدم ایمان به خدا 2- عدم انجام کارهای شایسته 3- عدم سفارش همدیگر به حق و صبر
3- چه کسانی دچار خسران نمیشوند؟
مؤمنانی که کار شایسته انجام میدهند و یکدیگر را به حق و صبر سفارش میکنند.
سؤالهایی از قبیل چیستیِ «هدف انسان،» «آیندهٔ او» و «راه درست زندگی،» دغدغه انسانهای جستوجوگری است که برای خود و فرصت زندگیای که در اختیارشان قرار گرفته، ارزش قائلاند و نمیخواهند این موهبت یگانه و تکرارناپذیر را هدر دهند. این یک دغدغه و دلمشغولی مقدس است؛ زیرا نشاندهندهٔ بیداری و هوشیاری انسان و توجه وی به ارزش زندگی و آگاهی از زیانی است که یک زندگی بیهدف را تهدید میکند.
غفلت و بیتوجهی به این سؤالها، آثار و عواقب زیانباری دارد که روزی گریبان انسان را خواهد گرفت، روزی که دیگر کاری از او ساخته نیست و زمان جبران سپری شده است.
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی، ره ز که پرسی، چه کنی، چون باشی؟
مکاتب فکری مختلف از ابتدای تاریخ تاکنون، به این سؤالها پاسخهایی دادهاند و امروزه نیز بیش از گذشته بازار این پاسخها داغ است، به همین جهت هم، سرگردانی انسان امروز از گذشته بیشتر شده است.
پاسخ به سؤالهای اساسی باید حداقل دو ویژگی داشته باشد:
الف) کاملاً درست و قابل اعتماد باشد؛ زیرا هر پاسخ احتمالی و مشکوک نیازمند تجربه و آزمون است. در حالی که عمر محدود آدمی برای چنین تجربهای کافی نیست، به خصوص که راههای پیشنهادی هم بسیار زیاد و گوناگوناند.
ب) همه جانبه باشد؛ بهطوری که به نیازهای مختلف انسان به صورت هماهنگ پاسخ دهد؛ زیرا ابعاد جسمی و روحی، فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی وی، پیوند و ارتباط کامل و تنگاتنگی با هم دارند و نمیتوان برای هر بُعدی جداگانه برنامهریزی کرد.
با توجه به این دو ویژگی کسی میتواند پاسخ صحیح این سؤالها را بدهد که:
1- آگاهی کاملی از خلقت انسان، جایگاه او در نظام هستی، ابعاد دقیق و ظریف روحی و جسمی و نیز فردی و اجتماعی او داشته باشد.
2- همچنین بداند که انسانها، پس از مرگ، چه سرنوشتی دارند و دقیقاً چه عاقبتی در انتظار آنهاست.
فعالیت کلاسی (صفحهٔ 9 کتاب درسی)
با توجه به توضیحات، بررسی کنید که
الف) آیا عقل انسان به تنهایی میتواند به این سؤالهای اساسی پاسخ کامل و جامع دهد؟ چرا؟
خیر به دلیل اینکه عقل انسان احاطهٔ کامل بر امور اطراف خود ندارد و دارای اطلاعات ناقص و بعضاً غلط است نمیتواند به نیازهای بنیادین و برتر پاسخ کامل و جامع بدهد.
ب) آیا انسان به تنهایی میتواند مسیر سعادت را طراحی کند؟ چرا؟
خیر زیرا انسان آگاهی کاملی از خلقت خود، جایگاهش در نظام هستی، ابعاد دقیق و ظریف روحی و جسمی و نیز فردی و اجتماعی خود و سرنوشتش پس از مرگ ندارد.
شیوۀ هدایت خداوند
حقیقت این است که انسان به تنهایی قادر به پاسخگویی به نیازهای برتر خود نیست؛ اکنون این سؤال مطرح میشود که آیا خداوندی که در دستگاه عظیم خلقت به نیازهای طبیعی و غریزی انسان پاسخ داده، انسان را در وادی نیازهای برتر و متعالی سرگردان رها کرده است؟ یا او را در این زمینه نیز راهنمایی و هدایت نموده است؟
خدای جهان، آفریدگاری حکیم است؛ نه تنها انسان، بلکه هیچ مخلوقی را بدون هدایت رها نکرده است. او هر مخلوقی را برای هدفی معین خلق میکند و برای رسیدن به آن هدف، او را هدایت و راهنمایی میفرماید. پس هدایت، یک اصل عام و همگانی در نظام خلقت است.
... قالَ رَبُّنَا الَّذی اَعطی کُلَّ شَیءٍ خَلقَه ثُمَّ هَدی [سورهٔ طه / 50]
پروردگار ما همان کسی است که آفرینش هر چیزی را به او بخشیده، سپس [او را] هدایت کرده است.
خداوند همهٔ مخلوقات را هدایت میکند، اما شیوهٔ هدایت مخلوقات با یکدیگر متفاوت است. خداوند هر دسته از مخلوقات را، متناسب با ویژگیهایی که در وجودشان قرار داده هدایت میکند. انسان نیز که سرمایههای ویژهٔ خود را دارد، شیوه هدایت مخصوص خود را داراست.
یکی از این سرمایهها، توانایی تعقل و تفکر و سرمایهٔ دیگر قدرت اختیار و انتخاب اوست؛ انسان، ابتدا دربارهٔ هرکاری تفکر میکند، اگر تشخیص داد آن کار مفید است و او را به هدفش میرساند، آن را انتخاب میکند و انجام میدهد.
هدایت خداوند نیز از مسیر این دو ویژگی میگذرد؛ یعنی خداوند برنامه هدایت انسان را از طریق پیامبران میفرستد؛ این برنامه که دربرگیرندهٔ پاسخ به سؤالات بنیادین است، توسط رسولان به مردم ابلاغ میشود تا انسان با تفکّر در این برنامه و پی بردن به ویژگیها و امتیازات آن با اختیار خود، این برنامه را انتخاب کند و در زندگی بهکار بندد و به هدفی که خداوند در خلقت او قرار داده است برسد.
انسان با عقل خود در پیام الهی تفکر میکند و با کسب معرفت و تشخیص بایدها و نبایدها، راه صحیح زندگی را مییابد و پیش میرود.
امام کاظم (ع) به شاگرد برجسته خود، هشام بن حکم، فرمود:
«ای هشام، خداوند رسولانش را به سوی بندگان نفرستاد، جز برای آنکه بندگان در پیام الهی تعقل کنند. کسانی این پیام را بهتر میپذیرند که از معرفت برتری برخوردار باشند و آنان که در تعقل و تفکر برترند، نسبت به فرمانهای الهی داناترند و آن کس که عقلش کاملتر است، رتبهاش در دنیا و آخرت بالاتر است.»
بنابراین با کنار هم قرار گرفتن عقل و وحی میتوان به پاسخ سؤالهای اساسی دست یافت. البته انسان به علت دارا بودن اختیار میتواند راههای دیگری را نیز برگزیند. اما چنان که گفته شد، چون هر برنامهٔ دیگری غیر از برنامهٔ خداوند نمیتواند پاسخ درستی به آن نیازها بدهد، انسان زیان خواهد کرد و با دست خالی به دیار آخرت خواهد شتافت و در آنجا زیان خود را مشاهده خواهد کرد.
تکمیل کنید (صفحهٔ 11 کتاب درسی)
اگر خداوند به سؤالهای اساسی انسان پاسخ ندهد و او را رها کند، انسان در قیامت میتواند بگوید:
برنامهای برای هدایت ما ارائه نگردید و به این دلیل ما گمراه شدیم و اگر خداوند پیامبرانی برای ما میفرستاد، ما راه درست را انتخاب میکردیم تا به هدف برسیم.
خداوند، در قرآن کریم دربارهٔ تمام و کامل شدن حجت الهی با فرستادن انبیا فرموده است:
رُسُلًا مُبَشِّرینَ وَ مُنذِرینَ لِئَلّا یَکونَ لِلنّاسِ عَلَی اللّٰهِ حُجَّةٌ بَعدَ الرُّسُلِ .... [سورهٔ نساء / 165]
رسولانی [را فرستاد که] بشارت دهنده و بیم دهنده باشند، تا بعد از آمدن پیامبران، برای مردم در مقابل خداوند، دستاویز و دلیلی نباشد...
خداوند با فرستادن پیامبران راِه بهانهجویی انسانها را بسته است و حجت را بر بندگان تمام کرده است.
اندیشه و تحقیق (صفحهٔ 12 کتاب درسی)
1- آیا انسان میتواند پاسخ دادن به نیازهای برتر را نادیده بگیرد و براساس ضرب المثل «هرچه پیش آید خوش آید» رفتار کند؟ چرا؟
خیر زیرا نیازهای برتر برآمده از سرمایههای ویژهای همچون تفکر و انتخاب است که خداوند به انسان عطا کرده است و انسان در صورتی میتواند به این نیازها پاسخ دهد که از این سرمایهها سود برده و در مورد پاسخ بیندیشد و روش درست را انتخاب نماید.
2- آیا میتوانیم پاسخ به نیازهای برتر را به احساسات شخصی و سلیقه فردی واگذار کنیم؟ چرا؟
خیر زیرا نیازهای برتر انسان، از سطح زندگی روزمره و نیازهای طبیعی فراترند و در صورت پاسخ صحیح به این نیازها انسان سعادتمند میشود، پس نمیتوان سعادت و خوشبختی را به حال خود رها کرد تا دید چه پیش میآید.
3- قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «همانا ما این کتاب را به حق برای مردم بر تو نازل کردیم. پس هر که هدایت یافت، خودش سود کرده و هر که گم راه شد، تنها به زیان خود عمل کرده است و تو وکیل و مدافع آنها نیستی.» این آیه به کدام یک از مفاهیم درس اشاره دارد؟
شیوهٔ هدایت خداوند؛ زیرا خداوند متعال به وسیلهٔ عقل و وحی پاسخ سؤالهای اساسی انسان را داده است و این انسان است که با انتخاب برنامهای غیر از برنامهٔ خداوند زیان خواهد دید.
4- شعر زیر با کدام یک از نیازهای برتر انسان مرتبط است؟ چرا؟
با «کشف راه درست زندگی» مرتبط است زیرا با توجه به اینکه فرصت زندگی برای انسان فقط یکبار است و تکرار نمیشود، باید راهی را برای زندگی انتخاب کند که از آن مطمئن باشد و این سرمایه خدادادی را از دست ندهد.
مرد خردمند هنر پیشه را
عمر دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه آموختن
با دگری تجربه بردن به کار