اقتصاد چیست؟ مطالعه انتخاب در جهانی پر از محدودیت
پایههای اساسی: کمیابی، انتخاب و هزینه فرصت
همه ما خواستههای نامحدودی داریم، اما منابعی که برای برآوردن این خواستهها در دسترس است، محدود هستند. این وضعیت همان کمیابی است. به دلیل کمیابی، ما مجبور به انتخاب میشویم. وقتی یک گزینه را انتخاب میکنیم، از مزایای بهترین گزینهٔ دیگر چشمپوشی کردهایم. این فداکاری، هزینه فرصت نام دارد.
مثال: فرض کنید شما 50,000 تومان پول تو جیبی دارید. با این پول میتوانید یک کتاب داستان بخرید یا به سینما بروید. اگر کتاب را انتخاب کنید، هزینه فرصت شما، لذت و تجربهای است که از رفتن به سینما از دست میدادید.
منحنی امکانات تولید: نمایش گرافیکی یک اقتصاد ساده
منحنی امکانات تولید5 ابزاری ساده اما قدرتمند برای درک مفاهیم کمیابی، انتخاب و هزینه فرصت در سطح یک جامعه است. این منحنی تمام ترکیبات ممکن از دو کالا (یا خدمات) را که یک اقتصاد میتواند با استفاده حداکثری از منابع و تکنولوژی موجود خود تولید کند، نشان میدهد.
فرض کنید اقتصاد یک جزیره کوچک فقط میتواند بین تولید ماهی و نارگیل انتخاب کند. جدول و نمودار زیر این رابطه را نشان میدهد:
| ترکیب تولید | ماهی (کیلوگرم) | نارگیل (عدد) | هزینه فرصت (نارگیل از دست رفته) |
|---|---|---|---|
| A (تکمحصولی) | 0 | 100 | — |
| B | 10 | 90 | 10 نارگیل |
| C | 20 | 70 | 20 نارگیل |
| D | 30 | 40 | 30 نارگیل |
| E (تکمحصولی) | 40 | 0 | 40 نارگیل |
نقاط روی منحنی (مانند B، C، D) نشاندهنده کارایی8 هستند. نقطهای در داخل منحنی (مانند نقطه F: 20 ماهی و 40 نارگیل) نشاندهنده بیکاری منابع یا ناکارایی است. تولید در نقطهای خارج از منحنی (نقطه G) با منابع و تکنولوژی فعلی غیرممکن است. تنها با رشد اقتصادی (مانند پیشرفت فناوری یا افزایش منابع) این منحنی به بیرون جابجا میشود.
شکل منحنی نیز مهم است. منحنی در این مثال به سمت بیرون «برآمده» است که نشان میدهد با افزایش تولید یک کالا، هزینه فرصت آن افزایش مییابد (قانون هزینه فرصت فزاینده). دلیل آن این است که منابع برای همه کارها به یک اندازه مناسب نیستند.
بازارها چگونه کار میکنند؟ نیروهای عرضه و تقاضا
بیشتر انتخابهای اقتصادی در بازارها اتفاق میافتد. بازار هر جایی است که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالاها و خدمات دور هم جمع میشوند. قیمتها در بازار توسط دو نیروی قدرتمند تعیین میشوند: تقاضا و عرضه.
- تقاضا: تمایل و توانایی خریداران برای خرید مقدار معینی از یک کالا یا خدمت در قیمتهای مختلف در یک دوره زمانی مشخص. یک قانون کلی وجود دارد: با فرض ثابت بودن سایر عوامل، با کاهش قیمت یک کالا، مقدار تقاضا برای آن افزایش مییابد و بالعکس. این رابطه معکوس را میتوان به سادگی نشان داد:
که در آن:$ Q_d $مقدار تقاضا شده،$ P $قیمت،$ a $و$ b $ثابت هستند و$ b > 0 $.
- عرضه: تمایل و توانایی فروشندگان برای عرضه مقدار معینی از یک کالا یا خدمت در قیمتهای مختلف. قانون کلی عرضه میگوید: با فرض ثابت بودن سایر عوامل، با افزایش قیمت یک کالا، مقدار عرضه آن افزایش مییابد و بالعکس. این رابطه مستقیم است.
وقتی منحنیهای عرضه و تقاضا را روی یک نمودار رسم کنیم، نقطهای که این دو منحنی یکدیگر را قطع میکنند، نشاندهنده قیمت تعادلی9 و مقدار تعادلی است. در این نقطه، مقداری که خریداران مایل به خرید هستند دقیقاً با مقداری که فروشندگان مایل به فروش هستند برابر است و بازار در حالت تعادل قرار دارد.
مثال: بازار بستنی در یک مدرسه را در نظر بگیرید. اگر مدیر مدرسه قیمت بستنی را خیلی بالا ببرد (بالاتر از قیمت تعادلی)، تعداد زیادی بستنی باقی میماند (مازاد عرضه). اگر قیمت را خیلی پایین بیاورد، بستنی سریع تمام میشود و بسیاری دانشآموز ناراضی میمانند (مازاد تقاضا). قیمت درست، قیمتی است که تعداد بستنیهای فروخته شده با تعداد دانشآموزانی که با آن قیمت بستنی میخرند، برابر شود.
اقتصاد در عمل: از تصمیم شخصی تا سیاست ملی
مفاهیم اقتصادی انتزاعی نیستند؛ آنها در زندگی روزمره ما جاری هستند. بیایید چند مثال عملی را مرور کنیم:
۱. انتخاب رشته تحصیلی: این یک نمونه کلاسیک از هزینه فرصت است. وقت و انرژی شما محدود است. انتخاب رشته ریاضی-فیزیک به معنای چشمپوشی از فرصتها و مهارتهایی است که در رشته علوم انسانی به دست میآوردید. شما باید مزایا و هزینههای هر گزینه را سبک و سنگین کنید.
۲. بودجهبندی دولت: دولت نیز با کمیابی بودجه مواجه است. باید بین هزینه برای بهداشت، آموزش، دفاع و زیرساختها انتخاب کند. افزایش بودجه برای ساخت جاده جدید ممکن است به معنای کاهش بودجه برای خرید کتابهای مدرسه باشد. اینجا هزینه فرصت در مقیاس ملی رخ میدهد.
۳. نرخ بهره و پسانداز: بانکها برای پول شما نرخ بهره پرداخت میکنند. این نرخ در واقع قیمت پول است و عرضه و تقاضا برای آن را تنظیم میکند. وقتی شما تصمیم میگیرید پول خود را پسانداز کنید (عرضه پول به بازار وام)، در حال انتخاب آینده به جای مصرف امروز هستید. بانک مرکزی با تغییر نرخ بهره پایه، سعی میکند انتخابهای مردم و بنگاهها را برای مصرف یا سرمایهگذاری هدایت کند.
سؤالات متداول و تصورات غلط درباره اقتصاد
خیر. اگرچه پول یک وسیله مبادله رایج است، اما اقتصاد در اصل مطالعه انتخابها است. این انتخابها میتواند درباره تخصیص وقت بین درس و بازی، چگونگی استفاده یک خانواده از درآمد محدودش، یا چگونگی تخصیص منابع طبیعی یک کشور باشد. هسته اصلی، کمیابی و مدیریت آن است.
بازارها همیشه کامل عمل نمیکنند. گاهی برای کالاهای ضروری مانند نان یا دارو، دولت حداکثر قیمتی تعیین میکند (تعیین سقف قیمت) تا برای قشر کمدرآمد قابل تهیه باشد. این کار میتواند باعث ایجاد صف و بازار سیاه شود (مازاد تقاضا). گاهی نیز برای حمایت از تولیدکنندگان، حداقل قیمتی تعیین میکند (تعیین کف قیمت) که میتواند به ایجاد مازاد عرضه بینجامد. این دخالتها نشان میدهد که در کنار کارایی، معیارهای دیگری مثل عدالت و حمایت اجتماعی نیز وجود دارد.
رشد اقتصادی که معمولاً با افزایش تولید ناخالص داخلی10 اندازهگیری میشود، به معنای امکان تولید بیشتر و داشتن استاندارد زندگی بالاتر است. اما هزینههایی نیز دارد: ممکن است با آلودگی محیط زیست، استخراج بیرویه منابع و نابرابری بیشتر همراه باشد. اقتصاددانان امروزه بر مفهوم توسعه پایدار11 تأکید میکنند که رشد را با حفظ محیط زیست و عدالت اجتماعی متعادل میسازد.
پاورقی
1علم اقتصاد (Economics): مطالعه چگونگی انتخاب افراد و جوامع برای تخصیص منابع محدود به خواستههای نامحدود.
2انتخاب (Choice): عمل برگزیدن یک گزینه از میان چند گزینه ممکن.
3کمیابی (Scarcity): وضعیتی که در آن خواستهها و نیازها از منابع موجود برای برآوردن آنها بیشتر است.
4هزینه فرصت (Opportunity Cost): ارزش بهترین گزینهٔ جایگزینی که با انتخاب یک گزینه، از آن صرفنظر میشود.
5منحنی امکانات تولید (Production Possibilities Frontier - PPF): نموداری که ترکیبات حداکثر تولید دو کالا را با استفاده کامل از منابع و فناوری موجود نشان میدهد.
6عرضه و تقاضا (Supply and Demand): نیروهای بازار که به صورت متقابل قیمت و مقدار کالاهای مبادله شده را تعیین میکنند.
7بازار (Market): مکانیزم یا فضایی که خریداران و فروشندگان برای انجام مبادله کالاها، خدمات و منابع دور هم جمع میشوند.
8کارایی (Efficiency): وضعیتی که در آن از منابع موجود برای تولید بیشترین مقدار ممکن کالاها و خدمات استفاده میشود.
9قیمت تعادلی (Equilibrium Price): قیمتی که در آن مقدار تقاضا شده با مقدار عرضه شده برابر است.
10تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product - GDP): ارزش پولی کلیه کالاها و خدمات نهایی تولید شده در داخل مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی مشخص (معمولاً یک سال).
11توسعه پایدار (Sustainable Development): توسعهای که نیازهای نسل حاضر را بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده برای برآوردن نیازهای خود برآورده میکند.
