بسامد آستانه1: کلید گشودن راز اثر فوتوالکتریک
اثر فوتوالکتریک: وقتی نور الکترون آزاد میکند
تصور کنید یک توپ بسکتبال را به سمت سبد پرتاب میکنید. اگر توپ را خیلی آرام پرتاب کنید، به سبد نمیرسد. اما اگر انرژی کافی به آن بدهید (یعنی محکمتر پرتاب کنید)، توپ وارد سبد میشود. اثر فوتوالکتریک نیز ایدهای مشابه دارد، اما در دنیای اتمها و الکترونها. وقتی نور به سطح یک فلز (مثل مس، روی یا سدیم) میتابد، میتواند الکترونهای آن فلز را به بیرون پرتاب کند. این الکترونهای آزاد شده را فوتوالکترون مینامند. برای دههها، دانشمندان فکر میکردند که اگر نور به اندازه کافی روشن (پرتوان) باشد، باید بتواند الکترون آزاد کند. اما آزمایشها یک راز عجیب را نشان دادند: بعضی از نورها، مثلاً نور قرمز، هرچقدر هم پرتوان باشند، نمیتوانند الکترونی از فلز روی آزاد کنند. اما حتی یک پرتو کمتوان از نور آبی یا فرابنفش4 به راحتی این کار را انجام میدهد. گویا رنگ نور (که با بسامد آن مرتبط است) مهمتر از روشنایی آن است!
بسامد آستانه چیست و چرا وجود دارد؟
اینجاست که مفهوم بسامد آستانه وارد میشود. هر ماده (فلز) یک مقدار مشخص و ثابت از انرژی نیاز دارد تا یک الکترون را از چنگال نیروهای درون اتمی خود رها کند. این مقدار انرژی لازم را تاب کاری مینامند و آن را با نماد $W_0$ یا $\phi$ نشان میدهند.
نور نیز از بستههای کوچک انرژی به نام فوتون ساخته شده است. انرژی هر فوتون تنها به بسامد (یا رنگ) نور بستگی دارد و با فرمول معروف آلبرت اینشتین5 محاسبه میشود:
در این فرمول:
E = انرژی فوتون (بر حسب ژول)
h = ثابت پلانک (عدد ثابتی در فیزیک کوانتوم)
f = بسامد نور (بر حسب هرتز)
حالا شرط اصلی اثر فوتوالکتریک را درک میکنیم: انرژی فوتون تابیده شده باید حداقل برابر با تاب کاری ماده باشد. یعنی:
$E_{فوتون} = h f \ge W_0$
اگر انرژی فوتون کمتر از تاب کاری باشد ($h f )، هرچقدر هم تعداد فوتونها زیاد باشد (یعنی نور پرتوان باشد)، هیچ الکترونی آزاد نخواهد شد. هر فوتون به تنهایی با یک الکترون برهمکنش میکند و اگر انرژیاش کافی نباشد، نمیتواند آن را آزاد کند.
بسامد آستانه دقیقاً همان بسامدی است که در آن، انرژی فوتون درست برابر با تاب کاری میشود. آن را با $f_0$ نشان میدهیم. بنابراین میتوان نوشت:
$h f_0 = W_0 \quad \Rightarrow \quad f_0 = \frac{W_0}{h}$
نوری با بسامد کمتر از $f_0$ (مثلاً نور قرمز برای فلز روی) هرگز نمیتواند اثر فوتوالکتریک ایجاد کند. اما نوری با بسامد بیشتر از $f_0$ (مثلاً نور آبی یا فرابنفش) میتواند، و انرژی اضافی آن به صورت انرژی جنبشی به فوتوالکترون داده میشود.
| فلز | تاب کاری ($W_0$) (الکترونولت) | بسامد آستانه تخمینی ($f_0$) (هرتز) | ناحیه طیفی متناظر |
|---|---|---|---|
| سدیم (Na) | 2.28 | ~5.5 × 1014 | زرد-نارنجی (مرئی) |
| روی (Zn) | 4.3 | ~1.04 × 1015 | فرابنفش |
| مس (Cu) | 4.7 | ~1.14 × 1015 | فرابنفش |
| پلاتین (Pt) | 6.35 | ~1.54 × 1015 | فرابنفش دور |
از نظریه تا واقعیت: کاربردهای عملی بسامد آستانه
درک مفهوم بسامد آستانه تنها یک موفقیت نظری نبود. این درک، اساس کار بسیاری از دستگاههای کاربردی در زندگی امروز ما شده است. بیایید به دو مثال مهم نگاه کنیم:
۱. سلولهای خورشیدی (فتوولتائیک): این سلولها از اثر فوتوالکتریک در نیمههادیها6 استفاده میکنند. نور خورشید که از فوتونهای با انرژیهای مختلف تشکیل شده، به سلول میتابد. فوتونهایی که انرژیشان بیشتر از "تاب کاری" ماده نیمههادی (که در اینجا به آن گاف انرژی میگویند) است، میتوانند الکترونها را آزاد کرده و جریان الکتریکی تولید کنند. طراحی این مواد با گاف انرژی (یا بسامد آستانه) مناسب، برای جذب مؤثر نور خورشید و تبدیل آن به برق حیاتی است. اگر گاف انرژی خیلی بزرگ باشد، بخش زیادی از نور خورشید (مثل نور قرمز و مادون قرمز) نمیتواند الکترون آزاد کند. اگر خیلی کوچک باشد، انرژی اضافی فوتونها به جای الکترون، به گرما تبدیل میشود.
۲. چشمههای الکترونی و حسگرهای نور: در برخی از دستگاههای علمی و صنعتی، نیاز به تولید پرتوهای پایدار از الکترون داریم. این کار را میتوان با تاباندن نور به یک فلز با بسامد آستانه مشخص انجام داد. با انتخاب فلز مناسب (مثلاً سدیم که به نور مرئی پاسخ میدهد) و نور لیزر با بسامد کمی بالاتر از آستانه، میتوان جریانی کنترلشده از الکترون تولید کرد. همچنین، در برخی از دوربینهای بسیار حساس (فتوکاتد7ها)، نور با انرژی بالاتر از آستانه به فلزی ویژه برخورد میکند و الکترون آزاد شده سپس تقویت میشود تا تصویر تشکیل شود. این دوربینها میتوانند ستارههای کمنور را در آسمان شب رصد کنند.
اشتباهات رایج و پرسشهای مهم
پاورقی
1 بسامد آستانه (Threshold Frequency)
2 اثر فوتوالکتریک (Photoelectric Effect)
3 تابش الکترومغناطیسی (Electromagnetic Radiation)
4 فرابنفش (Ultraviolet - UV)
5 آلبرت اینشتین (Albert Einstein) – وی برای توضیح اثر فوتوالکتریک و معرفی مفهوم فوتون، جایزه نوبل فیزیک سال 1921 را دریافت کرد.
6 نیمههادی (Semiconductor) – موادی مانند سیلیکون که خاصیت الکتریکی بین رسانا و نارسانا دارند.
7 فوتوکاتد (Photocathode) – قطعهای در لولههای تقویت کننده نور که با اثر فوتوالکتریک، نور را به جریان الکترون تبدیل میکند.
