سلولهای میلهای: قهرمانان دید در تاریکی
شبکیه چشم و ساکنان آن
شبکیه لایهای نازک و حساس به نور در پشت کره چشم است که مانند فیلم در یک دوربین عکاسی عمل میکند. این لایه مهم، میزبان دو نوع سلول گیرنده نور است: سلولهای مخروطی4 و سلولهای میلهای.
ویژگی | سلولهای میلهای | سلولهای مخروطی |
---|---|---|
حساسیت به نور | بسیار بالا | پایین |
دید رنگی | خیر (سیاه، سفید و خاکستری) | بله (رنگهای مختلف) |
تعداد تقریبی در هر چشم | ۹۱-۱۲۵ میلیون | ۴-۶ میلیون |
تمرکز در شبکیه | حاشیه و اطراف | مرکز (لکه زرد5) |
همانطور که در جدول بالا میبینید، سلولهای میلهای جمعیت غالب شبکیه هستند و مسئولیت اصلی دید در نور کم را بر عهده دارند. برای درک بهتر، تصور کنید در یک شب مهتابی قدم میزنید. در این شرایط، شما شکل کلی درختان و پیادهرو را میبینید اما رنگهای آنها را به وضوح تشخیص نمیدهید. این دقیقاً کاری است که سلولهای میلهای انجام میدهند.
ساختار میکروسکوپی یک سلول میلهای
هر سلول میلهای از بخشهای مختلفی تشکیل شده است که مانند یک کارخانه کوچک برای تشخیص نور عمل میکنند. این بخشها عبارتند از:
قطب بیرونی6: این بخش شامل هزاران دیسک نازک و تخت است که روی هم چیده شدهاند. این دیسکها مملو از مولکولهای رودوپسین، رنگدانه حساس به نور، هستند. شکل استوانهای این بخش، دلیل نامگذاری "میلهای" است.
بدنه سلول7: این بخش حاوی هسته سلول و اندامکهای اصلی برای حفظ حیات سلول است.
پایانه سیناپسی8: این بخش، سلول میلهای را به سلولهای عصبی بعدی در مسیر بینایی متصل میکند تا سیگنال نوری به مغز ارسال شود.
معجزه رودوپسین: از نور تا سیگنال الکتریکی
فرآیند تبدیل نور به سیگنال عصبی یک رقص شیمیایی شگفتانگیز است که با رودوپسین آغاز میشود. رودوپسین از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
وقتی یک فوتون نور (ذره نور) به مولکول رودوپسین برخورد میکند، یک واکنش سریع شیمیایی رخ میدهد:
۱. فوتون باعث میشود ۱۱-سیس-رتینال به شکل دیگری به نام all-trans-retinal تغییر شکل دهد.
۲. این تغییر شکل، باعث جدا شدن رتینال از اُپسین میشود.
۳. این جدایی، یک شلالت سیگنالینگ را در داخل سلول میلهای فعال میکند.
۴. در نهایت، این شلالت منجر به هایپرپلاریزاسیون11 سلول میلهای میشود، به این معنی که ولتاژ الکتریکی داخل سلول منفیتر میشود.
۵. جالب اینجاست که این هایپرپلاریزاسیون در واقع باعث کاهش آزادسازی انتقالدهنده عصبی در پایانه سیناپسی میشود و این کاهش، خود یک سیگنال برای سلولهای بعدی محسوب میشود تا به مغز بگویند: "نور detect شد!".
این فرآیند را میتوان به صورت نمادین با این معادله نشان داد (که در واقع مجموعهای از چندین واکنش است):
در این نمایش، $Rh$ رودوپسین، $h\nu$ فوتون نور، و $cGMP$ یک پیامرسان شیمیایی کلیدی در داخل سلول است.
سازگاری با تاریکی: وقتی چشمانتان با محیط همگام میشود
حتماً برای شما پیش آمده که از یک مکان روشن ناگهان وارد یک اتاق تاریک شوید و در لحظات اول چیزی نبیند. پس از چند دقیقه، به تدریج اشکال و کانتور اجسام را تشخیص میدهید. این پدیده، سازگاری با تاریکی12 نام دارد و دلیل اصلی آن، بازیابی تدریجی رودوپسین در سلولهای میلهای است.
در نور روشن، مقدار زیادی رودوپسین تجزیه شده است. وقتی به محیط کمنور میرویم، سلولهای میلهای نیاز به زمان دارند تا دوباره مولکولهای رودوپسین را بسازند. با افزایش تعداد رودوپسینهای فعال، حساسیت چشم به نور کم افزایش یافته و ما بهتر میتوانیم در تاریکی ببینیم. این فرآیند ممکن است ۲۰-۳۰ دقیقه طول بکشد تا به حداکثر خود برسد.
کاربردهای عملی و مثالهای روزمره
فعالیت سلولهای میلهای را میتوان در بسیاری از موقعیتهای زندگی روزمره مشاهده کرد:
ستارهشناسی آماتور: منجمان آماتور برای دیدن سحابیها و کهکشانهای کمنور، از "دید جانبی13" استفاده میکنند. آنها به جای نگاه مستقیم به شیء، کمی کنار آن را نگاه میکنند. چون در مرکز شبکیه (لکه زرد) سلول میلهای کمی وجود دارد، نگاه غیرمستقیم باعث میشود تصویر شیء کمنور بر روی مناطق محیطی شبکیه که مملو از سلولهای میلهای هستند، بیفتد و در نتیجه بهتر دیده شود.
رانندگی در شب: رنگهای چراغهای راهنمایی و خودروها توسط سلولهای مخروطی تشخیص داده میشوند، اما تشخیص یک عابر پیاده در حاشیه جاده که لباس تیره پوشیده، عمدتاً بر عهده سلولهای میلهای است که شکل و حرکت او را در نور کم تشخیص میدهند.
نقشه برداری از آسمان شب: توانایی دیدن ستارههای کمنور کاملاً وابسته به عملکرد صحیح سلولهای میلهای شماست. هر چه آسمان تاریکتر باشد و چشمان شما بیشتر با تاریکی سازگار شده باشد، ستارههای بیشتری را خواهید دید.
اشتباهات رایج و پرسشهای مهم
خیر. گربهها هم سلول میلهای و هم مخروطی دارند، اما نسبت سلولهای میلهای به مخروطی در آنها بسیار بیشتر از انسان است. علاوه بر این، آنها یک لایه منعکسکننده نور به نام تاپتوم لوسیدوم14 در پشت شبکیه خود دارند که مانند یک آینه داخلی عمل کرده و باعث میشود نور دو بار از روی گیرندهها عبور کند و در نتیجه حساسیت چشم در نور کم به شدت افزایش یابد.
زیرا سلولهای مخروطی که مسئول دید رنگی هستند، برای فعال شدن به شدت نور نسبتاً بالایی نیاز دارند. در نور بسیار کم، شدت نور برای فعال کردن آنها کافی نیست، بنابراین فقط سلولهای میلهای که به نور بسیار حساس هستند فعال میشوند و دنیا را به صورت سایههایی از خاکستری به ما نشان میدهند.
بله، کاملاً. همانطور که گفته شد، ۱۱-سیس-رتینال که بخشی حیاتی از مولکول رودوپسین است، از ویتامین A ساخته میشود. اگر در رژیم غذایی فرد به اندازه کافی ویتامین A وجود نداشته باشد، بدن نمیتواند رودوپسین کافی تولید کند. این امر منجر به شبکوری15 میشود، یعنی فرد در نور کم به شدت دچار اختلال بینایی میگردد.
سلولهای میلهای، با تعداد فراوان و حساسیت فوقالعاده به نور، کلید درک جهان در شرایط کمنور هستند. این سلولهای استوانهای شکل، با کمک مولکول جادویی رودوپسین، انرژی فوتونهای نور را به سیگنالهای عصبی تبدیل میکنند که مغز ما آن را به عنوان "دید در تاریکی" تفسیر میکند. از قدم زدن در یک شب مهتابی گرفته تا رانندگی در جادههای کمنور، همه و همه مدیون عملکرد خستگیناپذیر این قهرمانان کوچک در پشت چشمان ما هستند. درک این فرآیند نه تنها شگفتیهای بدن انسان را به ما نشان میدهد، بلکه اهمیت یک رژیم غذایی سالم حاوی ویتامین A را برای حفظ بینایی مطلوب خاطرنشان میسازد.
پاورقی
1 Rod Cells - سلولهای گیرنده نور در شبکیه که به نور کم حساس بوده و مسئول دید سیاه و سفید هستند.
2 Retina - لایه حساس به نور در پشت چشم.
3 Rhodopsin - رنگدانه حساس به نور بنفش-آبی موجود در سلولهای میلهای.
4 Cone Cells - سلولهای گیرنده نور در شبکیه که به نور روشن حساس بوده و مسئول دید رنگی و جزئیات دقیق هستند.
5 Macula - ناحیهای در مرکز شبکیه با تراکم بالای سلولهای مخروطی برای دید دقیق مرکزی.
6 Outer Segment - بخشی از سلول گیرنده نور که حاوی دیسکهای حاوی رنگدانه است.
7 Cell Body - بخش اصلی سلول که هسته را در خود جای داده است.
8 Synaptic Terminal - انتهای سلول که اتصال سیناپسی با نورونهای بعدی برقرار میکند.
9 Opsin - بخش پروتئینی رودوپسین.
10 11-cis-retinal - شکل خاصی از ویتامین A که بخش جذبکننده نور در رودوپسین است.
11 Hyperpolarization - افزایش بار منفی داخل سلول نسبت به بیرون.
12 Dark Adaptation - فرآیند افزایش حساسیت چشم به نور در اثر ماندن در تاریکی.
13 Averted Vision - تکنیک نگاه غیرمستقیم برای دیدن اجسام کمنور.
14 Tapetum Lucidum - لایهی منعکسکننده نور در پشت شبکیه برخی جانوران.
15 Nyctalopia - اختلال در بینایی در شرایط کمنور یا شب.