معتقد است تمام معانی و ارزش‌ها ساخته و پرداخته اراده‌های افراد، گروه‌ها و فرهنگ‌هاست - بر ضرورت انتقاد علمی از ساختارهای سرکوبگر تأکید می‌کند تا از سلطه چنین ساختارهایی بر انسان‌ها پیشگیری کند و زمینه شکل‌گیری ساختارهای اجتماعی انسانی‌تر را فراهم آورد.

حقایق و فضایلی را کشف می‌کند تا بر اساس این حقایق و فضایل به نقد کنش‌ها و روابط میان انسان‌ها و جوامع بپردازد. -  برخلاف جامعه‌شناسان تفسیری بر توانایی و خلاقیت افراد در ساختن جهان اجتماعی تأکید می‌کنند اما کم‌توجهی رویکرد تفسیری به ساختارهای اجتماعی و تأثیر این ساختارها بر زندگی افراد را درست نمی‌دانند.

معتقد است همواره جهان‌های اجتماعی و ساختارهای آن که به دست خود انسان‌ها ایجاد شده‌اند، سازندگان خود را زیر سلطه در می‌آورند - موضوع آن انتقاد از وضع موجود برای رسیدن به وضعیت مطلوب است.

همانند رویکرد تفسیری توجه به ساختارهای اجتماعی و تأثیر این ساختارها بر زندگی انسان‌ها را درست نمی‌دانند - به نقد سلطه در روابط و مناسبات میان افراد، گروه‌ها و فرهنگ‌ها می‌پردازد.