لغاتی را که در متن افتاده مشخص کنید.
بوعلی گفت: «بهمنیار! با اینکه من .............. تو هستم و سالها با تو بودهام با این حال، حرفهایم در تو ................... نداشت و نتوانستم در این همه سال، محبّتی در دلت .................. و کاری کنم که در سرمای شبِ گذشته با ................. خودت برخیزی و ظرف آب را برای من بیاوری ولی در همان ساعت در آن هوای سرد و یخبندان، مرد مسلمانی تنها برای انجام دادن یک عمل غیرِ واجب، بدون هیچ گونه احساس ................، سرمای شدید را ................ میکند و میآید و اذان میگوید تا فرمان پیامبر را اجرا کند.
پاسخ تشریحی :
تحلیل ویدئویی تست
منتظریم اولین نفر تحلیلش کنه!