مطابق شکل، در اثر فشار و حرکت بخش فرادیواره به سمت بالا و ایجاد گسل مایل معکوس، انرژی انباشته شده، بهطور ناگهانی در نقطۀ $A$ رها شده و بهصورت کراتی متحدالمرکز به اطراف صادر میشود (امواج لرزهای). لذا نقطۀ $A$ کانون زمینلرزه یا کانون درونی یا هیپوسنتر (هیپو درونی - سنتر: مرکز - کانون) نامیده میشود. از آنجا که نقطۀ $B$ در سطح زمین و دقیقاً بالای هیپوسنتر واقع شده و مسیر مستقیم یا عمود، کوتاهترین مسیری است که موج طی میکند، لذا اولین موج لرزهای و سپس امواج بعدی، سریعتر و زودتر از سایر نقاط، به نقطۀ $B$ میرسند، به همین دلیل بالاترین میزان تخریب و ویرانی نیز در همین نقطه روی میدهد (زیرا انرژی موج، هنوز توسط سنگهای مسیر چندان کاسته نشده است) پس نقطۀ $B$، مرکز سطحی یا رو مرکز یا اپیسنتر (اپی: بیرونی سنتر: مرکز - کانون) نامیده میشود.
امواج لرزهای ابتدا به اپیسنتر یا نقطۀ $B$، سپس $C$ و درنهایت به نقطۀ $D$ که در دورترین فاصله از کانون قرار دارد، میرسد. زیرا انرژی موج در طول مسیرش، صرف ارتعاش و نوسان ذرات سنگهای مسیرش میشود. با کاسته شدن انرژی موج، سرعت حرکت آن نیز کاسته خواهد شد و دیرتر به نقطۀ $D$ خواهد رسید و میزان تخریب آن نیز کاهش خواهد یافت.