درسنامه آموزشی اقتصاد کلاس دهم ادبیات و علوم انسانی با پاسخ درس 5: بازار چیست و چگونه عمل میکند؟
موقعیت
امیرعلی با بیحوصلگی تمام از اتاق خارج شد. در یخچال را باز کرد و نگاهی درون آن انداخت و لبهایش را به نشانه بیمیلی خم کرد و در را بست. پیش آمد و کنترل تلویزیون را برداشت و شروع کرد به عوض کردن شبکهها و چندبار بیهدف، تمام شبکهها را مرور کرد. مادر از دیدن این وضعیت ناراحت شد و گفت:
آقا پسر شما تکلیفی، درسی، چیزی نداری که این طوری ولو شدی جلوی تلویزیون؟
امیرعلی (با بیحوصلگی): چرا ولی اصلاً نمیتونم، حسش نیست!
مادر: از خواهرت یاد بگیر! نشسته سر کارش تا تموم شه!
هنوز حرف مادر تمام نشده بود که سر و کله ستایش هم پیدا شد.
ستایش: من هم واقعا حوصلۀ حل تمرینها را نداشتم، توی اتاق داشتم طراحی میکردم که شما فکر نکنین من به کارام نمیرسم.
امیر علی (با اشاره ابرو): بفرمایین مامان، اینم سوگلیتون! نشسته کاغذ سیاه میکنه.
مامان: ببینم! قضیه چیه که هر دوتاتون این قدر بی حوصله شدین؟
ستایش: معلم ریاضی ما یه تحقیق برای درس آمار داده، معلم امیرعلی هم شبیه همین تحقیق رو به اونا داده! من که اصلاً نمیدونم چیکارش باید بکنم!
امیرعلی: آخه آمار هم شد درس؟
ستایش: حالا جلوی مامان نگو دیگه. مثل اینکه یادت رفته مامان استاد درس آمار هستن!
امیرعلی با شنیدن این جمله چشمانش برق زد و با چشم به خواهرش اشاره کرد که دنبالش برود و هر دو به اتاقشان رفتند و بعد از چند دقیقه خوشحال از اتاق بیرون آمدند.
مادر: معلومه شما دوتا چیکار میکنین؟
ستایش (درحالی که تلاش میکرد از ظرفیتهای زبان یک دختر، تمام استفاده را بکند): مامان جونم که عشق منی! میشه یه خواهشی بکنم؟
مادر: من شماهارو بزرگ کردم دختر، حرف آخرتو بزن.
امیرعلی: خب شما آمار خوندین دیگه، میشه ...
مادر: باید چند صفحه بشه تحقیقتون؟
ستایش: الهی من فدای شما بشم که این قدر زود متوجه میشین!
امیرعلی: زیر 10 صفحه نباید باشه!
مادر: من قبول میکنم ولی به چند شرط! اول اینکه بابت هر صفحه پول میگیرم، دوم اینکه کامل نمینویسم و نتیجهگیری و جمعبندی آخرشو خودتون باید بنویسین و سومم اینکه من یه کمی کار خونگی دارم که باید انجام بشه.
ستایش: چه سخت شد! خب حالا صفحهای چند؟
امیرعلی: به نظرم پیشنهاد خوبیه. ما یه چیزی میخوایم که شما میتونین برامون درستش کنین، شماهم نیروی کار میخواین که ما هستیم. اما حالا که شما پول میگیرین ماهم پول میگیریم.
مادر: قبوله، این میتونه یک بازی جذاب باشه! من با شما ساعتی حساب میکنم. از شما هم بابت هر صفحه پول میگیرم!
ستایش (در حالی که لبخندی به لب داشت): میشه جواب منو هم بدین، صفحهای چند؟ ساعتی چند؟
گفت وگو در کلاس (صفحه 45 کتاب درسی)
1- به نظر شما چه وقت هر دو طرف یک معامله به خواستههای خودشان میرسند؟
2- دست کدام یک از طرفین برای تحمیل قیمت پیشنهادی خود بازتر است؟
3- نهایتاً قیمت پیشنهادی چگونه تعیین میشود؟
نقشهراه
ما در این درس به دنبال آن هستیم تا با بررسی رفتار متقابل خانوارها و بنگاهها دریابیم که دو بازیگر اصلی اقتصاد این دو هستند که از طریق همین بده-بستانهای بین خود، قیمت و مقدار کالا و خدمات را تعیین میکنند. در نهایت نیز بتوانیم:
- ارتباط میان فروشندگان و خریداران را در اقتصاد به خوبی توضیح دهیم؛
- مقدار و قیمت تعادلی را در بازار محاسبه کنیم.
بنگاه و خانوار در اقتصاد
دو گروه از مهمترین تصمیمگیرندگان و بازیگران در اقتصاد، خانوارها (household) و بنگاهها (firm) هستند. خانوارها در دو حالت در اقتصاد مشارکت میکنند:
1- خانوارها کالاها و خدمات مورد نیاز را از کسبوکارها خریداری میکنند.
2- خانوارها زمین، نیرویکار، سرمایه و کارآفرینی را برای تولید کالاها و خدمات ارائه میکنند.
در اقتصاد، «بنگاه» همان چیزی است که مردم معمولاً آن را به عنوان یک کسبوکار میشناسند. در درسهای قبل درباره انواع کسبوکارها مطالبی فراگرفتید. مؤسسات کسبوکارها یا همان بنگاهها میتوانند شامل مزارع کشاورزی، فروشگاهها، کسبوکارهای خویشفرمایی مثل پیرایشگری، نقشهکشی و معماری ساختمان یا شرکتها و کارگاهها و کارخانههای تولیدی باشند. برای تولید کالاها و خدمات، این بنگاه ها باید از خانوارها منابع را خریداری یا اجاره کنند. مثلاً یک رستوران زنجیرهای، زمانی که افرادی را استخدام میکند، نیرویکار از خانوارها اجاره میکند.
جریان چرخشیساده
همانگونه که خانوارها کالاها و خدمات را از بنگاهها خریداری میکنند یا بنگاهها، منابع را از خانوارها اجاره یا خریداری میکنند، رابطه داد و ستد شکل میگیرد. تصویر زیر جریان چرخشی، تعاملات بین بازیگران کلیدی را نشان میدهد.
نیمه بالایی نمودار تبادل تولیدات را در بازار کالاها و خدمات را نشان میدهد.
شاید این سوال به ذهنتان برسد که بازار چیست؟ بازار (market) معنای خاصی در اقتصاد دارد؛ بازار به مجموعه خریداران و فروشندگان چیزی در هر جای ممکن اطلاق میشود. مبادلات در بازار ممکن است حضوری و حقیقی نباشد و به صورت مجازی و در اینترنت صورت گیرد. شما ممکن است با تلفن و پشت میز سفارش دهید و یا با شبکه اینترنت، خرید اینترنتی کنید.
در بازار کالاها و خدمات، خانوارها خریدار و بنگاهها فروشندهاند. پیکانهای آبی در تصویر بالا، جریان کالاها و خدمات را از بنگاهها به خانوارها در بازارهای کالا و خدمات نشان میدهند. همانطور که پیکانهای سبز نشان میدهد، پرداخت پول بابت کالا و خدمات خریداری شده در جهت مخالف جریان کالا و خدمات جریان مییابد. این پول با عبور از بازار کالا و خدمات به عنوان درآمد بنگاه دریافت میشود.
فعالیت گروهی در کلاس (صفحه 47 کتاب درسی)
دربارۀ بازار منابع تولید (جریانات نیمه پایینی تصویر) در گروه خود بررسی کنید. چه چیزهایی موردنیاز هر کدام از طرفین است و در کدام بخش بازار در حال مبادله است؟ سپس نتایج خود را در کنار پیکانها یادداشت کنید و جدول زیر را کامل کنید.
پرداختهایی که بابت خرید منابع تولید به خانوارها پرداخت میشود.
ردیف | عنوان | علت |
1 | دستمزد | دریافتی خانوارها بابت فروش نیرویکار |
2 | .... | ...... |
3 | .... | ...... |
بررسی بازار کالا و خدمات
حال که با جریان چرخشی میان بازیگران اصلی اقتصاد و دادوستد میان آنها آشنا شدیم، باید به بررسی دقیقتر بازار بپردازیم و بررسی کنیم که در بازار چه کسانی حضور دارند و چگونه تصمیمگیری میکنند. به مجموعه خریداران (تقاضاکنندگان) و فروشندگان (عرضهکنندگان) هر چیزی در هر جایی «بازار» گفته میشود. بنابراین بازار دو بخش دارد: تقاضاکنندگان و عرضه کنندگان.
در بازار کالا و خدمات، تقاضاکنندگان همان خانوارها و عرضهکنندگان همان بنگاهها هستند.
الف- خریداران یا تقاضاکنندگان و فرایند تصمیمگیری آنها
خریداران، خانوارهایی هستند که تقاضاکنندهٔ کالاها و خدماتاند و نسبت به مشاهده تغییر شرایط بازار تصمیمات متفاوتی میگیرند. برای اینکه بتوانیم سادهتر مفاهیم را بیاموزیم، تغییر شرایط بازار را یکبهیک در نظر میگیریم.
تصور کنید بعد ازظهرهای گرم تابستان برای خانواده بستنی میخرید تا با خنکای مصرف آن گرما را تحملپذیرتر کنید. اگر امروز که برای خرید راهی بازار شدید ببینید که قیمت آن دوبرابر شده است چه میکنید؟ بیشتر میخرید یا کمتر؟ اگر قیمت آن نصف شده باشد چه میکنید؟ آیا باز هم همان مقدار قبلی را میخرید؟
مقدار تقاضا از یک کالا با قیمت آن رابطهای عکس دارد. به طوری که با افزایش قیمت، مقدار تقاضا کاهش مییابد و بالعکس! به این رابطه، «قانون تقاضا» (demand law) میگویند.
قیمت بستنی | مقدار تقاضای بستنی |
500 | 12 |
1000 | 10 |
1500 | 8 |
2000 | 6 |
2500 | 4 |
3000 | 2 |
3500 | 0 |
اگر هر کدام از دو عدد یک سطر را روی یک دستگاه مختصات پیدا کنید، نمودار بالا درست میشود که با وصلکردن نقاط به هم خط رو به پایینی شکل میگیرد. به این منحنی، منحنی تقاضا (demand curve میگویند.
سایر عوامل: در بررسی «قانون تقاضا» اثر سایر عوامل، به جز قیمت خود کالا را ثابت فرض کردیم. اکنون تصور کنید که قیمت بستنی تغییری نکرده، ولی درآمد شما دو برابر شده است. در این صورت مقدار خریدتان از بستنی چه تغییری میکند؟ کمتر میشود یا زیادتر؟ شاید هم ثابت بماند! آیا از هیچ کالایی بیشتر نمیخرید؟ چرا؟
تقاضا برای یک کالای معمولی (نرمال) بهصورت مثبت با درآمد ارتباط دارد. افزایش در درآمد سبب افزایش در تقاضا در هر قیمت میشود. به این ترتیب برخلاف «قانون تقاضا» که مطابق با آن، تغییر قیمت کالا باعث حرکت روی منحنی میشود، در اینجا تغییر درآمد باعث انتقال منحنی خواهد شد.
غیر از درآمد و قیمت که بر مقدار تقاضا اثرگذار است، سلیقه، انتظارات و قیمت دیگر کالاها هم میتواند بر مقدار تقاضا و خرید اثر بگذارد. مثلاً چیزهایی که مد میشوند، حتی بدون تغییر قیمت، مقدار تقاضای آنها زیادتر میشود یا هنگامی که پیببرید قیمت کالایی در آینده بیشتر میشود، امروز ممکن است درباره خرید آن تصمیم دیگری بگیرید!
قیمت به عنوان ابزاری برای مدیریت مصرف
سیاستگذاران معمولاً تلاش میکنند از دو راه، مقدار تقاضا و مصرفسیگار را کم کنند. یکی از راه آگاهسازی مردم به زیانهای کشیدن سیگار و دیگری با بالا بردن قیمت آن از طریق وضع مالیات بر سیگار. به نظرتان این دو روش به چه صورت بر مصرف سیگار مؤثرند؟
ب- فروشندگان یا عرضهکنندگان و فرایند تصمیمگیری آنها
به سمت دیگر بازار برای بررسی رفتار فروشندگان برویم. فروشندگان که همان بنگاههای ارائهکننده کالا یا خدمات و نیز عوامل فروش آنها هستند، بازیگر دیگر میدان رقابت اقتصادیاند. اگر شما تولیدکننده یا فروشنده بستنی بودید و قیمت بستنی در بازار به دلیل شروع فصلگرم سال بیشتر میشد، چه میکردید؟ کمتر بستنی تولید میکردید و میفروختید یا بیشتر؟ یا به همان مقدار سابق؟
طبق «قانونعرضه» (supply law)، با افزایش قیمت، مقدار عرضه از هر کالا افزایش مییابد و بالعکس!
قیمت بستنی | مقدار عرضه بستنی |
500 | 0 |
1000 | 2 |
1500 | 4 |
2000 | 6 |
2500 | 8 |
3000 | 10 |
3500 | 12 |
اگر هر کدام از دو عدد یک سطر را روی یک دستگاه مختصات پیدا کنیم، شکل بالا درست میشود که با وصلکردن نقاط به هم خط رو به بالایی شکل میگیرد. به این منحنی، منحنی عرضه (supply curve) گفته میشود.
سایر عوامل: تصور کنید قیمت بستنی زیاد نشده اما قیمت شیر که ماده اولیه و مهم تولید بستی است گرانتر شده است. شرایط بهوجود آمده چه تاثیری بر مقدار تولید شما دارد؟ آیا اگر قیمت بستنی در بازار تغییری نکرده باشد باز هم میتوانید به همان میزان قبلی بستنی تولید کنید و بفروشید؟ اگر شیر ارزانتر شود چه تأثیری دارد؟ اگر دستگاهی اختراع شود که بتواند با تعداد کارگر کمتری، بستنی تولید کند و از این جهت هزینههای تولید شما را کمتر کند؛ چه تأثیری بر مقدار تولید و عرضه میگذارد؟ ابداعات و اختراعات معمولاً با کاهش هزینهها اثر مثبتی بر مقدار تولید و عرضه دارند. در اینجا نیز همچون موردِ تقاضا، تغییرات سایر عوامل باعث انتقال منحنی عرضه خواهد شد.
تعادل در بازار کالا و خدمات
رفتار عرضهکنندگان و تقاضا کنندگان در بازار در مقابل هم صورت میگیرد و باید با هم هماهنگ باشد. بهعبارت دیگر عرضه و تقاضا باید با یکدیگر در تعادل (equilibrium) باشند. در غیر این صورت چه میشود؟ اگر مقدار تقاضای کالایی از مقدار عرضه آن بیشتر باشد، در بازار کمبود رخ میدهد و باعث بالا رفتن قیمت میشود؛ چرا که عدهای که به آن کالا مشتاقترند تلاش میکنند با پیشنهاد قیمت بالاتر آن را به دست آورند.
در مقابل وقتی مقدار عرضه بیشتر از تقاضا باشد هم مازاد رخ میدهد و همین سبب میشود برخی از تولیدکنندگان از قیمت خود کم کنند تا بتوانند با پیداکردن مشتری کالای بیشتری را بفروشند.
جدول زیر ترکیب دو جدول قبلی است. در هر قیمت ببینید در بازار چه اتفاقی میافتد؟ بازار در چه قیمتی به تعادل میرسد و در آن خبری از مازاد و کمبود نیست؟
قیمت بستنی | مقدار تقاضای بستنی | مقدار عرضه بستنی |
500 | 12 | 0 |
1000 | 10 | 2 |
1500 | 8 | 4 |
2000 | 6 | 6 |
2500 | 4 | 8 |
3000 | 2 | 10 |
3500 | 0 | 12 |
انواع بازار
در بازار هر محصول، گاه تعداد فروشندگان و خریداران به قدری زیاد است که حضور و رفتار هر یک از عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان به نسبت کل بازار بسیار کوچک خواهد بود و در عمل، هیچ یک از طرفین به تنهایی در شکلگیری قیمت تأثیرگذار و به عبارت دیگر «قیمتگذار» نیستند. دراین صورت بازار را به اصطلاح «بازار رقابتی» مینامند. بازار محصولاتی چون ماکارونی معمولاً رقابتی است.
گاه به دلایل طبیعی، اقتصادی، قانونی یا حتی غیرقانونی، تعداد فروشنده یا خریدار به یک یا چند نفر محدود میشود. این وضعیت را «انحصار» میگوییم. مثلاً شرکت توانیر در کشور ما، به دلیل طبیعی و شرکتهای خودرویی به دلایل قانونی، انحصارگر در فروش کالای خود به شمار میروند. شرکت پخش و پالایش فراوردههای نفتی از یکسو تنها خریدار و از سویی دیگر تنها فروشنده محصولات نفتی است و خرید و فروش این کالا را در انحصار خود دارد.
انحصارگر، قیمتگذار است و خریداران در بازار انحصاری قیمتپذیرند. انحصارگر غیرقانونی معمولاً با افزایش قیمت خود به مشتریان و رفاه جامعه ضرر میزند؛ بنابراین دولت باید مانع شکلگیری آن و تبانی برخی از تولیدکنندگان شود. اما انحصار طبیعی و قانونی مشروط به مواظبت و مقرراتگذاری صحیح میتواند برای مصرفکننده سودمند باشد.
برخی دیگر از انواع بازارها را هم میتوان در قالب حراجیها دید که به دو صورت مزایده و مناقصه مشاهده میشود. فروشندگان آثار هنری در نمایشگاهها و حراجیها، مزایده و خریداران عمده کالا و خدمات مناقصه برگزار میکنند.
برای تفکر و تمرین (صفحه 54 کتاب درسی)
یکی از محصولاتی که در کارگاه آقای محمدی (شرکت ایران سبز) تولید میشود، کودهای زیستی برای گیاهان آپارتمانی است. قیمت و مقدار تعادلی این محصول در بازار رقابتی، به وسیله نمودار زیر نشان داده شده است.
اگر شرکت ایران سبز تصمیم بگیرد قیمت محصول را 40000 تومان تعیین کند، در این قیمت تحلیل کنید که چه شرایطی پیش میآید و کارخانه ممکن است با چه مشکلاتی مواجه شود؟
تحلیل کنید (صفحه 54 کتاب درسی)
- خریداران و فروشندگان در بازار چگونه با یکدیگر تعامل میکنند؟
- قیمت تعادلی چیست و اگر عرضه یا تقاضا بیش از قیمت تعادلی باشد چه روی میدهد؟
- بازار چیست و چگونه مقدار و قیمت تعادلی در آن مشخص میشود؟