Processing math: 100%

گاما رو نصب کن!

اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
کاربر جدید

جستجو

میتونی لایو بذاری!
درحال دریافت اطلاعات ...

درسنامه آموزشی عربی کلاس نهم با پاسخ درس 8: حِوارٌ بَينَ الزّائِرِ وَ سائِقِ سَيّارَةِ الْأ‏جْرَةِ

آخرین ویرایش: 18:24   1401/08/22 96290 گزارش خطا

اَلْمُعْجَم (13 کلمهٔ جدید)

اِسْتَخْرَجَ: بیرون آورد (مضارع: یَسْتَخرِجُ) اِشْتَغَلَ: کار کرد (مضارع: یَشْتَغِلُ)
بِئْر: چاه تَعالَ: بیا
ثَلاثونَ، ثَلاثینَ: سی دَلیل: راهنما
سَیّارَةُ الْأُجْرَة: تاکسی عُمّال: کارگران (مفرد : عامِل)
کُنتُ أَشتَغِلُ: کار می‌کردم لا بَأْسَ: اشکالی ندارد
لا شُکْرَ عَلَی الْواجِبِ: وظیفه بود؛ تشکّر لازم نیست ما کانَتْ عِندی: نداشتم
مُتْحَف: موزه مُکَرَّم: گرامی داشته شده
نُقود: پول، پول‌ها  

نَصِّ الدَّرسِ

حِوارٌ بَینَ الزّائِرِ وَ سائِقِ سَیّارَةِ الْأُجْرَةِ

گفت‌وگویی میان زائر و راننده تاکسی

- السَّلامُ عَلَیکُم.
- سلام برشما (درود بر شما) . 
- عَلَیکُمُ السَّلامُ؛ أَینَ تَذْهَبونَ؟
- درود و رحمت و برکات خدا بر شما باد. کجا می‌روید؟

- نَذْهَبُ إلَی مُتْحَفِ مَکَّةَ الْمُکَرَّمَةِ.
- به موزه مکه مکرمه می‌رویم. 
- أَهلاً وَ سَهلاً بِکُم. تَفَضَّلوا. اِرْکَبوا.
- خوش آمدید بفرمایید سوار شوید.

- کَمْ ریالاً تَأْخُذُ مِنّا؟
- چند ریال از ما می‌گیری؟
- أَربَعینَ ریالاً.
- چهل ریال

- الْأُجرَةُ غالیَةٌ. نَحنُ ثَلاثَةُ أشخاصٍ.
- کرایه گران است. ما سه نفر هستیم.
- عَفواً؛ ثَلاثونَ ریالاً. لِکُلِّ زائِرٍ عَشَرَةُ ریالاتٍ.
- ببخشید سی ریال برای هر زائری ده ریال.

- هَلْ تَقْبَلُ النُّقودَ الْإیرانیَّةَ؟
- آیا پول ایرانی می‌پذیرید؟
- نَعَم. لا بَأْسَ. یا شَبابُ، هَلْ أَنتُم إیرانیّونَ؟
- بله. اشکالی ندارد. ای جوان‌ها آیا شما ایرانی هستید؟

- نَعَم وَ مِنْ أَینَ أَنتَ؟
- بله و شما اهل کجایید؟
- أَنا باکِستانیٌّ وَ أشَتْغَلُِ هُنا. فی وَطَنی کُنتُ أشتَغِلُ فی الْمَزرَعَةِ.
- من پاکستانی‌ام و اینجا کار می‌کنم. در میهنم در مزرعه کار می‌کردم.

- أَ رَأَیْتَ الْمُتحَفَ حَتَّی الْآنَ؟
- آیا تا حالا موزه را دیده‌ای؟
- لا؛ ما رَأَیْتُهُ. ما عِندی فُرصَةٌ.
- نه؛ ندیده‌ام. فرصت نداشته‌ام.

- لِماذا ما ذَهَبْتَ إلَی هُناکَ؟!
- چرا به آنجا نرفتی؟
- لِأَنّی أَشْتَغِلُ مِنَ الصَّباحِ حَتَّی الْمَساءِ.
- زیرا من از صبح تا شب کار می‌کنیم.

- عَفواً. کَمِ السّاعَةُ؟
- ببخشید ساعت چند است؟
- اَلْعاشِرَةُ تَماماً.
- ده تمام.

- تَعالَ مَعَنا. ثُمَّ نَرْجِعُ مَعاً؛ هَل تَقْبَلُ؟
- همراه ما بیا. سپس با هم برمی‌گردیم. آیا می‌پذیری؟ (قبول می‌کنی)؟
- لا؛ لا أَقدِرُ. شُکراً جَزیلاً.
- نه؛ نمی‌توانم. بسیار سپاسگزارم.

حِوارٌ بَینَ الزّائِرِ وَ دَلیلِ الْمُتحَفِ

گفت‌وگویی میان زائر و راهنمای موزه

- ماذا فی هذَا الْمُتحَفِ؟
- در این موزه چه چیزی هست؟
- اَلْآثارُ التّاریخیَّةُ لِلْحَرَمَینِ الشَّریفَینِ.
- آثار تاریخی حرمین شریفین. (دو حرم شریف)

- ما ذٰلِکَ الْعَمودُ؟
- آن ستون چیست؟
- اَلْعَمودُ الْخَشَبیُّ لِلْکَعبَةِ.
- ستون چوبی کعبه.

- وَ ما هذِەِ الْثارُ؟
- و این آثار چیست؟
- بابُ الْمِنبَرِ الْقَدیمِ لِلْمَسجِدِ النَّبَویِّ؛ آثارُ بِئْرِ زَمزَمَ؛ صُوَرُ الْحَرَمَینِ وَ مَقبَرَةِ الْبَقیعِ؛ وَ آثارٌ جَمیلَةٌ أُخْرَی.
- در منبر قدیمی مسجد نبوی. آثار چاه زمزم، عکس‌های دو حرم و مقبره (قبرستان) بقیع و آثار زیبای دیگر.

- أَشْکُرُکَ عَلَی تَوضیحاتِکَ الْمُفیدَةِ.
- به خاطر توضیحات سودمندتان (مفید شما) سپاسگزارم.
- لا شُکْرَ عَلَی الْواجِبِ.
- وظیفه بود؛ تشکر لازن نیست.

درست یا نادرست (صفحهٔ 102 کتاب درسی)

 

درستی یا نادرستی جمله‌های زیر را با توجّه به متن درس معلوم کنید.

1- الزُّوّارُ یَذهَبونَ إلَی الْمَدینَةِ الْمُنَوَّرَ. نادرست
زائران ایرانی سوار اتوبوس هتل شدند.

2- اَلزّوّارُ الْإیرانیّونَ رَکِبوا حافِلَةَ الْفُندُقِ. نادرست
زائران به شهر مدینه منوره می‌رفتند.

3- السّائِقُ یَشْتَغِلُ مِنَ الصَّباحِ حَتَّی الظُّهرِ. نادرست
راننده از صبح تا ظهر کار می‌کرد.

4- أَخَذَ سائِقُ سَیّارَةِ الْأُجرَةِ ثَلاثینَ ریالاً مِنَ الزُّوّارِ. درست
راننده تاکسی سی ریال از زائران دریافت کرد.

5- فِی الْمُتحَفِ آثارٌ تاریخیَّةٌ لِلْحَرَمَینِ الشَّریفَینِ. درست
در موزه آثار تاریخی حرمین شریفین وجود دارد.

بدانیم: ماضی استمراری

معادل فعل ماضی استمراری در زبان عربی  (کانوا یَفْعَلونَ = انجام می‌دادند)

ماضی استمراری: نشان دهندۀ کاری است که در گذشته چند بار تکرار شده است؛
مثال: می‌نوشتند: کانوا یَکتُبونَ

کانَ + فعل مضارع  معادل ماضی استمراری در فارسی

دانش آموزان به دقت درس می‌خوانند.

اَلطُّلّابُ کانوا یَدْرُسونَ بِدِقَّةٍ.
دانش آموزان به دقت درس می‌خوانند. 

دختران تکالیفشان را می‌نوشتند.

اَلْبِنْتانِ کانَتا تَکْتُبانِ واجِباتِهِما.
دختران تکالیفشان را می‌نوشتند.

فعل «کانَ» گاهی پیش از فعل مضارع می‌آید و معادل «ماضی استمراری» در فارسی ترجمه می‌شود؛ مثال:

(وَ ما ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ) «نحل 33»
و خدا به آنها ستم نکرد، ولی خود به خویشتن
ستم می‌کردند.

با توجّه به آنچه خواندید جمله‌های زیر را ترجمه کنید.

1- ﴿... کانا یَأْکُلانِ الطَّعامَ...﴾ مائده 75
آن‌ها غذا می‌خورند.

2- ﴿... کانوا یَصْنَعونَ﴾ مائده 63
می‌ساختند.

3- ﴿کانوا یَعْمَلونَ﴾ انعام 127
کار می‌کردند.

4- ﴿... کانَ فَریقٌ مِنهُم یسَمَعونَ کَلامَ اللهِ ...﴾ بقره 75
گروهی از آنها کلام خدا را می‌شنیدند.

5- کانَ طُلّابُ الْجامِعَةِ یَدْرُسونَ فِی الْمَکتَبَةِ.
دانشجویان دانشگاه در کتابخانه درس می‌خواندند.

التَّمارین

التَّمْرینُ الْأَوَّلُ (صفحهٔ 104 کتاب درسی)

 

درستی یا نادرستی هر جمله را بر اساس واقعیّت بنویسید.

1- دَلیلُ الْمُتحَفِ یَشتَغِلُ فی مَصنَعِ الْأَبوابِ وَ النَّوافِذِ. نادرست
راهنمای موزه در کارگاه درب و پنجره‌ها کار می‌کرد.

2- اَلْبِئْرُ حُفرَةٌ عَمیقَةٌ فِی الْأَرضِ فیها ماءٌ أَوْ غَیرُهُ. درست
چاه حفره عظیمی است در زمین که در آنجا آب یا چیزهای دیگری است.

3- فِی الْمُتحَفِ آثارٌ تاریخیَّةٌ لِلْبَیْعِ وَ الشِّراءِ. نادرست
در موزه آثار تاریخی برای خرید و فروش وجود دارد.

4- اَلْبَطّاریَّةُ مَخزَنُ الْکَهرَباءِ فِی السَّیّارَةِ. درست
باطری انبار (مخز) برق در خودرو است.

5- بَیتُ اللّهِ فی مَکَّةَ الْمُکَرَّمَةِ. درست
خانه خدا در مکه مکرمه است.

التَّمْرینُ الثّانی (صفحهٔ 105 کتاب درسی)

 

بخوانید و ترجمه کنید.

کارگران

کانَ الْعُمّالُ یَصْنَعونَ بَیتاً وَ هُمُ الْآنَ واقِفونَ.
کارگران خانه‌ای می‌ساختند و آنها اکنون ایستاده‌اند.

خوابیدن

کانَ أَخی الصَّغیرُ یَکْتُبُ واجِباتِهِ؛ فَأَخَذَهُ النَّومُ.
برادر کوچکم تکالیفش را می‌نوشت، سپس خوابش گرفت.

التَّمْرینُ الثّالِثُ (صفحهٔ 105 کتاب درسی)

 

 در جای خالی کلمهٔ مناسبی از کلمات زیر بنویسید. «دو کلمه اضافه است.»

یَرْکَبونَ / یَشْتَغِلُ / نُقودٍ / تَعالَ / الْبِئرِ / تَفَضَّلْ / دَلیلِ

1- أَینَ یَشْتَغِلُ أَخوکَ الْأَکبَرُ؟ - هوَ یَعْمَلُ فی مُنَظَّمَةِ الْأُمَمِ الْمُتَّحِدَةِ.
برادر بزرگ‌ترت در کجا کار می‌کند؟ - او در سازمان ملل کار می‌کند.

2- الدِّرهَمُ وَ الدّینارُ وَ الرّیالُ و اللّیرَةُ أَسماءُ نُقودٍ.
درهم و دینار و ریال و لیره نام‌های پول هستند.

3- حُجّاجُ الْقافِلَةِ بِحاجَةٍ إِلَی دَلیلِ السَّفَرِ.
حاجی‌‌های کاروان به راهنمای سفر نیازمندند.

4- اِستَخرَجَ الْفَلّاحونَ ماءً مِن الْبِئر لِلزِّراعَةِ.
کشاورزان از چاه، برای کشاورزی آب در می‌آورند.

5- کانَ التَّلامیذُ یَرْکَبونَ حافِلَةَ الْمَدرَسَةِ.
دانش آموزان سوار اتوبوس مدرسه می‌شدند.

التَّمْرینُ الرّابِعُ (صفحهٔ 106 کتاب درسی)

 

جدول زیر را کامل کنید.

سَمِعَ شنید یَسْمَعُ می‌شنود کانَ یَسْمَعُ می‌شنید
أَنْقَذَ نجات داد یُنْقِذُ نجات می‌دهد کانَ یُنْقِذُ نجات می‌داد
اِشْتغَلَا کار کردند یَشْتَغِلِانِ کار می‌کنند کانا یَشْتَغِلِانِ کار می‌کردند
حاوَلوا تلاش کردند یُحاوِلونَ تلاش می‌کنند کانوا یُحاوِلونَ تلاش می‌کردند
حَضَرَتا حاضر شدند هُما تَحْضُرانِ حاضر می‌شوند کانَتا تَحْضُرانِ حاضر می‌شدند
ساعَدوا کمک کردند یُساعِدونَ کمک می‌کنند کانوا یُساعِدونَ کمک می‌کردند

التَّمْرینُ الْخامِسُ (صفحهٔ 106 کتاب درسی)

 

هر کلمه را به توضیح مناسب آن وصل کنید. «دو کلمه اضافه است.»

1- اَلْکَهرَباءُ: طاقَةٌ تَشتَغِلُ بِهَا الْآلاتُ وَ الْأدَواتُ الصِّناعیَّةُ.
برق: نیرویی است که به وسیله آن ابزار و ادوات صنعتی کار می‌کنند.

2- اَلْمَطَرُ: قَطَراتُ الْماءِ الَّتی تَنْزِلُ مِنَ السَّحابِ.
باران: قطره‌های آبی است که از ابر پایین می‌آید.

3- اَلْعَرَبَةُ: (کلمه اضافی)

4- اَلرَّئیسیُّ: (کلمه اضافی)

5- اَلْعَدوُّ: هوَ الَّذی لا یَطْلُبُ لَکَ الْخَیرَ بَلْ یَطْلُبُ الشَّرَّ.
دشمن: او کسی است که برای تو خیر نمی‌خواهد بلکه بدی می‌خواهد.

6- اَلْفَلّاحُ: مَن یَعْمَلُ فی زِراعَةِ الْأَرضِ.
کشاورز: کسی که در کاشت زمین کار می‌کند.

7- اَلنّارُ: نَتیجَةُ احْتِراقِ الْخَشَبِ وَ غَیرِەِ.
آتش: نتیجه سوختن چوب و غیر چوب است.

التَّمْرینُ السّادِسُ (صفحهٔ 107 کتاب درسی)

 

زیر هر تصویر نام آن را به عربی بنویسید.

شَلّالاتُ شوشتر / مَرقَدُ بایَزید / جِسْرُ جاومیشان / سوقُ کرمان / غابَةُ أَرَسباران / عَینُ بیستون

جاومیشان

جِسْرُ جاومیشان

بازار کرمان

سوقُ کرمان

شوشتر

شَلاتُ شوشتر

بیستون

عَینُ بیستون

ارسباران

غابَةُ أَرَسباران

آرامگاه بایزید

مَرقَدُ بایَزید

التَّمْرینُ السّابِعُ (صفحهٔ 108 کتاب درسی)

 

با استفاده از کلمات زیر، جدول را حل کنید و رمز آن را به دست بیاورید.

کیمیاویّ / أدَوَات / مُسلِم / نُقود / مُجالَسات / مُحاوَلات / مِلَفّات / أَزهار / اِسْتَخرَجَ / أُتَمَنّی / لا بَأْسَ / مَمَرُّ مُشاة / تَعال / مُنَظَّمات / أَعداء / زِراعةَ / تَفَضَّلْ / تِلْمیذات / ثَلاثونَ / یالَیتَ / دِراسیَّ

1) مسلمان: مُسلمِ
2) شیمیایی: کیمیاویّ
3) ابزارها: أدَوَات
4) بیا: تَعال
5) همنشینی‌ها: مُجالَسات
6) پول: نُقود
7) تلاش‌ها: مُحاوَلات
8) آرزو می‌کنمأُتَمَنّی
9) بیرون آورد: اِسْتَخرَجَ
10) اشکالی ندارد: لا بَأْسَ
11) دشمنان: أَعداء
12) سازمان‌ها: مُنَظَّمات
13) شکوفه‌ها: أَزهار
14) گذرگاه پیاده: مَمَرُّ مُشاة
15) پرونده: مِلَفّ
16) دانش آموزان (دختر): تِلْمیذات
17) سی: ثلَاثونَ
18) ای کاش: یالَیتَ
19) تحصیلی: دِراسیَّ
20) بفرما: تفَضَلَّْ
21) کشاورزی: زرِاعةَ
قال رسول الله: «سید القوم خادمِهُم فِی السَفَر (بزرگ قوم در سفر خدمتگزارشان است.)»

کَنْزُ الْحِکْمَةِ (صفحهٔ 109 کتاب درسی)

 

بخوانید و ترجمه کنید.

الْأَحَبُّ إِلَی اللّهِ (محبوب‌ترین نزد خداوند) مِنْ کَلامِ رسولِ اللّهِ (ص)

1- أَحَبُّ الطَّعامِ إِلَی اللهِ ما کَثُرَتْ عَلَیهِ الْأیدی.
محبوب‌ترین خوراک نزد خدا آن است که دست‌ها بر آن زیاد باشند. (افراد زیادی بر سر سفره‌ غذا نشسته باشند.)

2- أَحَبُّ بُیوتِکُم إِلَی اللهِ بَیتٌ فیهِ یَتیمٌ مُکَرَّمٌ.
محبوب‌ترین خانه‌هایتان نزد خدا خانه‌ای است که در آن یتیمی گرامی داشته شود. (یتیمی گرامی داشته شده در آن باشد).

3- أَحَبُّ عِبادِ اللهِ إِلَی اللهِ أَنفَعُهُم لِعِبادِهِ.
محبوب‌ترین بندگان خدا نزد خداوند سودمندترین‌شان به بندگانش است.

4- أَحَبُّ الْأَعمالِ إِلَی اللهِ حِفْظُ اللِّسانِ.
محبوب‌ترین کارها (اعمال) نزد خداوند نگه‌داشتن (حفظ) زبان است.

تحقیق کنید (صفحهٔ 109 کتاب درسی)

 

یک گفت‌وگو در سفری زیارتی بیابید و آن را با هم‌کلاسی‌هایتان اجرا کنید. از اجرای کارتان فیلم بگیرید و به دبیرتان ارائه دهید.