ضرب المثل های کتاب فارسی ششم دبستان
شکر نعمت، نعمتت افزون کند:
یعنی وقتی انسان از نعمتهای خدا تشکر میکند و قدر آنها را میداند، خدا از سپاسگزاری او شاد میشود و نعمتهای بیشتری به او میبخشد. سپاس نعمتهای خدا یعنی اینکه از نعمتهای دادهشده خوب استفاده کنیم و آنها را هدر ندهیم.
از تو حرکت، از خدا برکت:
از تو حرکت یعنی اینکه نخواب و چشم به آسمان ندوز و "از خدا برکت" یعنی اینکه همه چیز دست خداست، لذا برای موفقیت خود و برکت یافتن کارت دعا کن. برای رسیدن به هدفی که داریم باید تلاش کنیم.
دشمن دانا بلندت میکند، بر زمینت میزند نادان دوست:
وقتی دشمن شما فردی خردمند و دانا باشد، شما هم تلاش میکنید مانند او شوید تا پیش او شکست نخورید. اما دوست نادان ما را هم نادان میکند چون اخلاق و رفتارش نادان است.
نوشدارو بعد از مرگ سهراب:
مفهوم اول: اولین برداشتی که اکثر ما از این ضربالمثل داریم این است که برای یک مشکل بزرگ راهحل پیدا میشود، در حالی که کار از کار گذشته و دیگر این راهحل فایدهای ندارد. مفهوم دوم: هر کار را باید به موقع انجام دهیم زیرا با گذشت زمان ممکن است اتفاقاتی بیفتد که دیگر هرگز نشود آن را با هر راهحلی جبران کرد.
وطندوستی نشانه ایمان است:
وطندوستی نشانه مهر به هموطن و مهر انسان به خانه و خانواده است. ما این واژه را برای پاسداری از ارزش خانه، خانواده، شهر، کشور، فرهنگ و اعتقادات به کار میبریم؛ در این پرستشها ما به انسان حرمت میگذاریم.
هرکه بامش بیش، برفش بیشتر:
هر کس جایگاه بالاتری داشته باشد، دردسرها و گرفتاریهای بیشتری نیز دارد. ثروتمند بودن راحتی مطلق نیست و هر چه ثروت بیشتر باشد، گرفتاریهای بیشتری هم دارد. این ضربالمثل معمولاً در مواقعی به کار میرود که فردی دارای ثروت و دارایی فراوان است اما از مشکلات مربوط به ثروت خود شکایت میکند.
کار نیکو کردن از پر کردن است:
۱- اشاره به آن دارد که برای رسیدن به موفقیت، باید بسیار تلاش کرد و سختی کشید. ۲- کنایه از انجام کارهای مهم و سخت است که با تمرین زیاد حاصل میشود.
تو نیکی میکن و در دجله انداز:
به معنای نیکی کردن به دیگران بدون چشمداشت و توقع از آنها است، چرا که بازگشت این نیکیها به خود فرد است. نیکیهایی که انجام میدهیم به خودمان برمیگردد. هرکس نیکی کند، خدا هم به او نیکی میکند.
تا پول داری رفیقتم، قربان بند کیفتم:
از این ضربالمثل برای کنایه زدن به افرادی استفاده میشود که دوستی آنها ریشهدار نیست و تنها به دلیل وضعیت مالی و زندگی خوب مردم با آنها دوست میشوند و دوستی آنها فقط ظاهری است.
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد:
این ضربالمثل برای افرادی به کار میرود که بلایی سرشان آمده است و یا درباره یک موضوع تجربه بد و خیلی تلخی دارند و از آن زمان به بعد نسبت به آن موضوع بدگمان و محتاطتر شدهاند. در واقع، آدم صدمهدیده همیشه میترسد و نسبت به چیزی که از آن ضرر دیده، خیلی احتیاط میکند.
این دغلدوستان که میبینی، مگسانند گرد شیرینی:
بعضی از افراد به این دلیل با کسی دوست میشوند که از این دوستی سود و نفعی به دست بیاورند و فقط در زمان خوشی و شادی با او هستند و در زمان گرفتاری و مشکلات او را رها میکنند. در واقع، مانند مگسهایی هستند که هر جا شیرینی باشد، در آنجا جمع میشوند و وقتی تمام شد، پراکنده میشوند.
کبوتر با کبوتر، باز با باز، کند همجنس با همجنس پرواز:
پس ما باید کسی را پیدا کنیم که از هر نظر شبیه ما باشد و تفاوت چندانی با هم نداشته باشیم.
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است:
به طور کلی، این ضربالمثل میخواهد به ما بگوید که زمان و عمر کوتاه است و در آخر حکایتها ناتمام میماند. در واقع، اصل موضوع هنوز تمام نشده و هنوز خیلی چیزهای زیادی است که باقی مانده و فقط ما میتوانیم بخش مشخصی از آنچه میبینید را بیان کنیم.