کنایه چیست؟ آموزش آرایه کنایه با مثال
تا به حال شده با جملهای برخورد کنید که در ظاهر ساده به نظر برسد، اما حرف عمیقی در دل خود داشته باشد؟ اینجاست که قدرت «کنایه» خود را نشان میدهد. کنایه یکی از آرایههای ادبی پرکاربرد در زبان فارسی است که به ما کمک میکند تا منظور خود را به شکلی غیرمستقیم و تأثیرگذار بیان کنیم. در ادامه مقاله به این سوال پاسخ میدهیم که کنایه چیست و آرایه کنایه در نثر و شعر فارسی چه جایگاهی دارد.
کنایه چیست؟
«کنایه» سخن گفتن از چیزی است، نه به معنای ظاهری آن، بلکه به منظور رساندن معنای دیگری. در کنایه، دو جزء اصلی وجود دارد:
-
مکنیعنه: مفهوم و منظور اصلی که گوینده میخواهد برساند.
-
مکنی به: لفظی که به کار میرود، اما معنای ظاهری آن با مفهوم اصلی (مکنیعنه) متفاوت است.
برای مثال، در جمله « هواشناسی برای فردا باران پیشبینی کرده است»، معنای ظاهری جمله، بارش باران است. اما اگر کسی بگوید: «بهتر است فردا چترتان را بردارید»، در واقع با کنایه به بارش باران اشاره کرده است. «برداشتن چتر» در این جمله، مکنی به و بارش باران، مکنیعنه است.
انواع کنایه
کنایه را میتوان از جنبههای مختلفی دستهبندی کرد. در ادامه، با انواع کنایه بر اساس مکنیعنه و انتقال معنا آشنا میشویم.
انواع کنایه از نظر مکنیعنه
آرایه کنایه، با توجه به اینکه مکنیعنه (معنای باطنی) به چه شکلی در آن ظاهر میشود، به سه دسته کلی تقسیم میشود:
کنایه از موصوف یا اسم
این نوع کنایه، به صورت یک یا چند صفت، جمله یا عبارت وصفی پشت سر هم و در معنای کنایی به کار میرود. به عنوان مثال:
-
رفیق گرمابه و گلستان: کنایه از رفیق صمیمی و همیشگی
کنایه از فعل یا مصدر
در این نوع کنایه، از فعل یا مصدر استفاده میکنیم. این نوع کنایه پرکاربردترین نوع در زبان فارسی است.
-
آب در هاون کوبیدن یا باد در قفس کردن: کنایه از انجام کاری بیهوده و بیثمر
کنایه از صفت
در این نوع کنایه، مکنیعنه به صورت صفت در جمله به کار میرود و باید آن را از دیگر صفات و ساختار جمله تشخیص داد.
-
پای آبله شدن: کنایه از عاجز و ناتوان شدن
نکاتی در مورد انواع کنایه از نظر مکنیعنه:
-
در تشخیص نوع کنایه از نظر مکنیعنه، باید به معنای ظاهری و معنای باطنی عبارت توجه کرد.
-
گاه ممکن است یک عبارت کنایی در بیش از یک دسته جای بگیرد.
-
آشنایی با اصطلاحات و کنایات رایج در زبان فارسی به تشخیص نوع کنایه از نظر مکنیعنه کمک میکند.
انواع کنایه بر اساس انتقال معنا
-
کنایه قریب: در این نوع کنایه، ارتباط بین لفظ به کار رفته (مکنی به) و معنای اصلی (مکنیعنه) نسبتاً آشکار است و مخاطب به راحتی میتواند منظور گوینده را درک کند.
-
مثال: «آنقدر حرف زد که دهانش کف کرد» (مکنیعنه: زیاد حرف زد).
-
-
کنایه بعید: در این نوع کنایه، ارتباط بین مکنی به و مکنیعنه ظریفتر و پوشیدهتر است و درک آن نیازمند دقت و تامل بیشتری از سوی مخاطب دارد.
-
مثال: «دريغ است سخن گفتن با ديوار» (مکنیعنه: طرف مقابل حرف را متوجه نمیشود).
-
انواع کنایه بر اساس واضح بودن
انواع کنایه از نظر وضوح
همانطور که پیشتر گفته شد، درک معنای باطنی کنایه (مکنیعنه) همیشه به سادگی امکانپذیر نیست. به همین دلیل، کنایات را از نظر وضوح به سه دسته کلی تقسیم میکنیم:
کنایه رمز
در کنایه از نوع رمز، پیدا کردن ارتباط بین مکنی عنه و مکنه به بسیار دشوار است. چون هیچ ارتباط و واسطهای بین آنها در جمله نیست. این نوع از کنایه بیشتر در متون عرفانی دیده میشود.
کنایه از نوع تلویح
در کنایه از نوع تلویح، تعداد واسطههای بین مکنیبه و مکنیعنه زیاد است. به همین دلیل، درک معنای باطنی این نوع کنایه نیز دشوار است. تلویح بیشتر در متون قدیمی و اشعار عرفانی به کار میرود و در زبان امروزی کاربرد چندانی ندارد.
مثال
-
«لاغری بچه شتر» کنایه از بخشندگی
در این کنایه، واسطههای متعددی بین معنای ظاهری (لاغری بچه شتر) و معنای باطنی (بخشندگی) وجود دارند. برای درک معنای باطنی این کنایه، باید به این نکته توجه کرد که لاغری بچه شتر ناشی از شیر ندادن مادر به او است. شیر ندادن مادر به بچه شتر، در واقع نوعی ایثار و بخشندگی محسوب میشود.
ایما
در کنایه از نوع ایما، تعداد واسطههای بین مکنیبه و مکنیعنه کم و معقول است. به همین دلیل، درک معنای باطنی این نوع کنایه نسبت به دو نوع قبلی آسانتر است. به بیان دیگر کنایه ایما روبهروی کنایه تلویح است. ایما رایجترین نوع کنایه در زبان فارسی است و در محاوره و گفتار روزمره به وفور به کار میرود.
مثال:
-
«سر به بیابان گذاشتن» کنایه از فرار کردن و پناه بردن
کاربرد کنایه
استفاده از کنایه فواید بسیاری در زبان و ادبیات دارد. در اینجا به برخی از مهمترین کاربردهای کنایه اشاره میکنیم:
-
ایجاد ظرافت و زیبایی در بیان: کنایه میتواند کلام را از سادگی و رکگویی خارج کند و به آن ظرافت و شیرینی ببخشد.
-
انتقال غیرمستقیم مفاهیم عمیق و پرمغز: گاهی اوقات بیان مستقیم برخی مفاهیم میتواند سنگین یا حتی توهینآمیز به نظر برسد. کنایه به ما کمک میکند تا این مفاهیم را به شکلی غیر مستقیم و هنرمندانه منتقل کنیم.
-
ایجاد حس تعلیق و کنجکاوی در مخاطب: کنایه با ایجاد ابهام و لایهمندی در کلام، مخاطب را به فکر واداشته و باعث میشود او با دقت بیشتری جملات را دنبال کند.
نمونههایی از کنایه در ادبیات فارسی
کنایه یکی از آرایههای پرکاربرد در ادبیات غنی فارسی است. در این بخش، به چند نمونه از کنایه در اشعار و متون برجستهی فارسی اشاره میکنیم و معنای آنها را شرح میدهیم.
مثال کنایه
-
از هفت خان رستم گذشته است. منظور این است که توانسته مراحل دشواری را پشت سر بگذارد و به موفقیت برسد.
-
زمانی که درباره شخصی میگوییم «در خانه او همیشه باز است»، معنای نزدیک و آشکار جمله این است که «در خانه او همواره گشوده است و قفل و بندی ندارد؛ اما مقصود گوینده، بیان صفت بخشش و مهماننوازی آن شخص است؛ بنابراین، معنای دوم یا دور جمله این است که او شخص مهماننوازی است؛ به همین دلیل، میگوییم باز بودن در خانه، کنایه از بخشندگی و مهماننوازی است.
-
شکم را صابون زدن: کنایه از « قول و وعده دادن » است.
-
ورق سیاه بودن: کنایه از پر شدن نامۀ عمل از گناه
-
بادِ بهاری وزید از طرفِ مرغزار/ باز به گردون رسید نالۀ هر مرغِ زار
-
بهگردون رسیدن: کنایه از پخش شدن صدا
-
-
لاف از سخنِ چو دُر توان زد/ آن خِشت بُوَد که پر توان زد
-
خشت زدن: کنایه از پرحرفی
-
-
بینداخت چون باد، خَمِّ کَمَند/ سرِ جادو آورد ناگه بهبند
-
سرِ کسی را بهبند آوردن: کنایه از کسی را اسیر کردن
-
-
از آن پس نهاد از برِ خاک،سر/ چنین گفت: کای(کهای) داورِ دادگر
-
سربرخاک نهادن:کنایه از سجده و عبادت کردن
-
-
آب آمد و تیمم باطل شد: اصل کار آمد و فرع بی مورد است.
تفاوت کنایه و استعاره
در دنیای ظریف و پرمغز آرایههای ادبی، گاه دو اصطلاح به دلیل شباهتهای ظاهری، با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند. کنایه و استعاره از جمله این موارد هستند که به دلیل نزدیکی در مفهوم و کاربرد، گاه مرز تفکیک آنها برای مخاطب، به ویژه افراد ناآشنا، چندان واضح نیست. با کمی دقت میتوان تفاوت کنایه و استعاره را در انواع متنهای فارسی پیدا کرد.
ماهیت ساختاری
-
کنایه: کنایه یک ترکیب یا جمله است که در معنای غیرمستقیم و مجازی به کار میرود. به عبارتی، در کنایه، دو یا چند واژه در کنار هم قرار میگیرند تا معنایی را القا کنند که با معنای ظاهری آنها متفاوت است.
-
استعاره: در مقابل، استعاره تنها یک کلمه است که در معنای غیرمستقیم و مجازی به کار میرود. در استعاره، یک کلمه یا عبارت جایگزین کلمهای دیگر میشود که با آن شباهت یا تناسبی دارد.
وجود قرینه
-
کنایه: یکی از ویژگیهای بارز کنایه، عدم وجود قرینه است. به این معنا که در خود عبارت یا جمله کنایهآمیز، هیچ نشانه یا علامتی برای آشکار کردن معنای باطنی وجود ندارد. درک معنای کنایه نیاز به تامل، دقت و آگاهی از زمینه و سیاق کلام دارد.
-
استعاره: در مقابل، استعاره دارای قرینه است. به این معنا که در کنار کلمه یا عبارت استعاری، نشانه یا علامتی وجود دارد که به مخاطب نشان میدهد منظور گوینده از آن کلمه، معنای ظاهری آن نیست.
مثال:
-
کنایه: «سر به بیابان گذاشتن» کنایه از فرار کردن و پناه بردن است. در این عبارت، هیچ قرینهای برای آشکار کردن معنای باطنی وجود ندارد.
-
استعاره: «دل دریایی» استعاره از سخاوت و بخشندگی است. در این عبارت، کلمه «دریایی» قرینه است که نشان میدهد منظور گوینده از «دل»، معنای ظاهری آن (عضوی از بدن) نیست.
کاربرد در زبان
-
کنایه: کنایه بیشتر در زبان عامیانه و گفتار روزمره کاربرد دارد.
-
استعاره: استعاره بیشتر در زبان ادبی و شعر کاربرد دارد.
نکته:
-
گاه ممکن است در برخی عبارات، هم از کنایه و هم از استعاره استفاده شده باشد. به این نوع عبارات، استعاره مرکب گفته میشود.
جمعبندی
در زبان و ادبیات فارسی، کنایه به بیان غیرمستقیم مراد و منظور گوینده گفته میشود. در این شیوهی سخن، گوینده به جای آنکه منظور خود را آشکارا بیان کند، از عباراتی با معنای ظاهری متفاوت استفاده میکند تا به مفهوم باطنی و اصلی اشاره نماید. فهم و درک کنایه نیازمند دقت و تامل است و به همین دلیل، از ظرافتهای زبان فارسی و ادبیات آن به شمار میرود.
«کنایه» با ظرافت و ایهام، کلام را از سادگی خارج کرده و به آن عمق و گیرایی میبخشد. درک و بهکارگیری درست کنایه، یکی از راههای رسیدن به سخنوری و نویسندگی ماهرانه در زبان فارسی است. امیدواریم با مطالعهی این مقاله، با مفهوم کنایه و انواع آن به خوبی آشنا شده باشید.