پرورش نیمه گمشده نظام آموزشی
گاما-یک دانشآموز در طول 12 سال دوران تحصیل خود تنها بابت تعطیلات تابستانی، 1200 روز تعطیل است که اگر تعطیلات نوروز را هم به آن اضافه کنیم تقریباً میشود سه سال و نیم!
سید مصطفی حسینی راد: یعنی هر دانشآموز ایرانی سه سال و نیم از 12 سالِ طلایی عمر خود را در تعطیلات میگذراند. اکنون پرسش این است که این تعطیلات تا چه حد کیفی است و آیا از این سه سال و نیم زمان، که روزهای طلایی عمر برای «پرورش» و «فراگیری» است استفاده خوبی میشود یا نه؟
کارشناسان معتقدند، دانشآموزان پس از گذراندن یک سال تحصیلی، به استراحت، تفریح و تجدید قوای ذهنی و روحی برای پایه بالاتر تحصیلی نیاز دارند و تعطیلات تابستانی به منزله همین فرصت استراحت است. اما از سویی این زمان طولانیِ تعطیلات، فرصت بسیار خوبی برای انجام فعالیتهای پرورشی و کمک آموزشی است و لازم نیست یک دانشآموز در اوقات فراغت تابستان، روزی 24 ساعت استراحت و تفریح داشته باشد!
مسأله قابل توجه و تأمل در این میان، این است که متأسفانه در کشور ما نهاد آموزش و پرورش نه تنها در طول سال تحصیلی، در حوزه «پرورش و تربیت» دانشآموزان ضعیف است، بلکه برای اوقات فراغت آنها در تعطیلات طولانی تابستان نیز برنامهای ندارد. در حقیقت میشود گفت در طول تعطیلات تابستانی، آموزش و پرورش هم با دانشآموزان به تعطیلات میرود و انبوه نیروی آموزشی این وزارتخانه هم بدون اینکه از توانشان استفادهای بشود در تعطیلات به سر میبرند.
اصولاً موضوع«پرورش» یک فرآیند پویاست که نباید دچار انقطاع و تعطیلی شود. یعنی برنامههای پرورشی آموزش و پرورش باید با تعریف و زمانبندی مناسب، پس از تعطیلی مدارس، در تعطیلات تابستانی نیز ادامه یابد، به گونهای که دانشآموزان از یک روند پرورشی و تربیتی «پیوسته» و همیشگی برخوردار باشند، زیرا قطع و وصل شدن فرآیندهای آموزشی و بخصوص پرورشی، بازدهی کار را بهشدت کاهش میدهد و در بسیاری موارد، موجب از دست رفتن اندوختهها میشود.
آموزش و پرورش با فرا رسیدن تعطیلات تابستانی، دیگر خود را در برابر 12 میلیون دانشآموز، مسؤول نمیداند و توپ را به زمین خانوادهها میاندازد، در حالی که بیشتر خانوادهها یعنی همانهایی که فرزندانشان در مدارس دولتی – و نه غیرانتفاعی – تحصیل میکنند، توانایی مالی مناسبی برای نامنویسی فرزندانشان در کلاسهای مختلف تابستانی با قیمتهای آنچنانی ندارند. بدین ترتیب، عمر گرانمایه و طلایی این دانشآموزان در فرصت دستکم 100 روزه تابستان، میسوزد و از دست میرود و این در واقع سرمایه انسانی کشور است که از دست میرود.
بنابراین ضروری است دولت و مجلس شورای اسلامی با نگاهی عمیق به اهمیت این موضوع، بودجهها و برنامههای مناسبی را برای آموزش و پرورش تدوین و این نهاد را مکلف کنند که دانشآموزان را در ایام تعطیلات تنها نگذارد و به حال خود رها نکند. کشور ما باید برای تربیت نسل آیندهاش هزینه کند و هزینه «اوقات فراغت دانشآموزان» یکی از مهمترین سرمایهگذاریهاست.