معرفت شهودی و دروننگری دو نوع شناخت متفاوت هستند که اولی با ابزار قلب و دومی با همکاری عقل و قلب (نفس) به دست میآیند (رد گزینههای ۱ و ۴). هر کسی میتواند به هریک از این دو نوع شناخت دست پیدا کند ولی معمولا به کسانی که در طریق کسب معرفت شهودی قرار میگیرند، سالک و عارف گفته میشود. اما دروننگری به هیچوجه مختص فیلسوفان نیست و همه انسانها در طول زندگی از این نوع شناخت تا حدی بهرهمند میشوند. زیرا همه افراد به یافتههای درونی خود، بیواسطه، آگاهی حضوری دارند و گاهی با عقل خود این آگاهیهای درونی را تحلیل میکنند و به دروننگری میرسند (رد گزینۀ ۲). توجه: یافتههای درونی انسان، نوعی علم بیواسطه حضوری هستند که نفس یا قلب یا دل مستقیماً در درون خود شهود میکند. لذا میتوان گفت این یافتهها نیز با ابزار قلب حاصل میشوند (چون هر علم حضوری و بیواسطهای اصطلاحاً با قلب ادراک میشود). پس «یافتههای درونی» و «معرفت شهودی» هر دو شناختی بیواسطه و حضوری هستند؛ با این تفاوت که اولی شناخت بیواسطه قلب از درونیات خود است ولی دومی شناخت بیواسطه قلب از حقایق بیرونی است.