گاما رو نصب کن!

{{ number }}
اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
کاربر جدید

جستجو

پربازدیدها: #{{ tag.title }}

میتونی لایو بذاری!

در مقایسهٔ میان «تحول تدریجی» در داروینیسم و «تکامل» در حکمت متعالیه، کدام گزینه درست نیست؟

1 ) 

تکامل برخلاف تحول بر دو بعدی بودن حقیقت انسان استوار است.

2 ) 

در تکامل، ارادهٔ کمال‌جوی انسان و در تحول، الزامات زیستی نقش دارد.

3 ) 

تحول برخلاف تکامل در حقیقت انسان تفاوت واقعی ارزشی ایجاد نمی‌کند.

4 ) 

در تحول، شیوهٔ زندگی اجتماعی نقش محوری دارد ولی در تکامل چنین نیست.

پاسخ تشریحی :
نمایش پاسخ

اصل نظریهٔ داروین دربارهٔ پیدایش حیات است. از نظر او تحولاتی که در موجودات زنده رخ می‌دهد، سبب می‌شوند گونه‌های مختلفی به وجود بیایند که برخی از آن‌ها از نظر زیستی مقاوم‌تر هستند. این گونه‌های مقاوم‌تر باقی خواهند ماند و نوع جدیدی از حیوانات را پدید خواهند آورد. لذا اصلی‌ترین دلیل ویژگی‌های مختلف حیوانات، الزامات زیستی هستند که موجب بقای نسل یک گونه از حیوانات می‌شوند. از نظر داروینیستها چون تفاوتی واقعی میان انسان و سایر حیوانات وجود ندارد، نمی‌توان برای انسان ارزش ویژه‌ای قائل شد. مثلاً اگر انسان به اخلاق و فضائل اخلاقی توجه کرده، به این دلیل نبوده که فضیلت‌گرایی در نهاد و فطرت او وجود داشته، بلکه به این دلیل بوده که انسان، ناچار وارد زندگی اجتماعی و زیست اجتماعی شده و این زیست اجتماعی او را وادار به ابداع اصول اخلاقی و رعایت آن‌ها کرده است.

 اما از نظر حکمت متعالیه انسان حقیقتی دو بعدی است و روح انسان آخرین درجهٔ تکاملی است که موجودات زنده می‌توانند به آن برسند. روح انسان ظرفیت و استعداد بی‌نهایت تکامل دارد (رد گزینه‌های ۱ و ۳). البته این استعداد، به معنای رسیدن حتمی به کمالات نیست. انسان باید با اختیار و ارادهٔ خود این ظرفیت را به فعلیت برساند. بنابراین در ابتدای زندگی معلوم نیست هر انسانی چه هویتی خواهد داشت و همهٔ کمالات به‌صورت بالقوه در وجود انسان هست و بالفعل شدن هر کدام از آن‌ها به گزینشها و شیوهٔ زندگی انسان مربوط است (رد گزینهٔ ۲). بنابراین در تکامل، شیوهٔ زندگی اجتماعی نیز که یکی از ساحت‌های مهم زندگی انسان است، تأثیر دارد (تأیید نادرستی گزینهٔ ۴).

تحلیل ویدئویی تست

تحلیل ویدئویی برای این تست ثبت نشده است!

حیدر جلالی