در چند بيت از ابيات زير استعاره مشهود است؟
الف) عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد/ هر كه را در طلبت همت او قاصر نيست
ب) منم چو شمع و غم عشق دوست چون آتش/ مرا نصيبه از آن آتش است سوز و گداز
ج) چهرهٔ گلرنگ را پيمانهای در كار نيست/ نرگس مخمور را ميخانهای در كار نيست
د) سايهام چون سرو بر دوش گلستان بار نيست/ در جهان آب و گل آزادهای چون من كجاست؟
ه) لالهزاری شد به چشم من جهان از نور عشق/ كيميای شعله خس را آتشينسيما كند
و) زمين باغ و بستان را به عشق باد نوروزی/ ببايد ساخت با جوری كه از باد خزان آيد
تحلیل ویدئویی تست
تحلیل ویدئویی برای این تست ثبت نشده است!