در کدام ابیات، فعل از مصدر «گرفتن» در معنای یکسان به کار رفته است؟
الف) حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او / ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
ب) شنیدمت که نظر میکنی به حال ضعیفان / تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت
ج) گیرند مردم دوستان نامهربان و مهربان / هر روز خاطر با یکی ما خود یکی داریم و بس
د) صوفی چو تو رسمِ رهروان میدانی / بر مَردمِ رند، نکته بسیار مگیر