حالا بررسی دقیق همه گزینهها:
گزینه 1: از وظایف دانش منطق، تعریف مفاهیم مختلف است.
نادرست است. منطق وظیفهاش تعریفکردن مفاهیم نیست، بلکه نظارت بر درستی تعریفها و ارائه قواعد تعریف است. پس تعریفسازی وظیفه منطق نیست، بلکه سنجش و نظامدهی آن است.
گزینه 2: ذهن برای شناخت مفاهیم مختلف از تعریف استفاده میکند.
این جمله درست بهنظر میرسد، اما ربط مستقیمی به نقش منطق ندارد. این گزاره بیشتر مربوط به روانشناسی یا معرفتشناسی است تا منطق بهعنوان علم.
گزینه 3: سنجش رعایت قواعد تعریف، از طریق دانش منطق امکانپذیر است.
دقیقاً درست است. این یکی از کارکردهای اصلی منطق است. منطق تعیین میکند که یک تعریف، "جامع" و "مانع" هست یا نه و آیا تعریف روشنی ارائه شده یا نه. پس تنها گزینه دقیقاً مرتبط با کارکرد منطق همین است.
گزینه 4: استفاده از تعریف در فرهنگ لغات، نمونهای از کاربرد منطق در علوم است.
نادرست یا دستکم دقیق نیست. فرهنگنویسی بر پایه زبانشناسی است، نه منطق. استفاده از تعریف در لغتنامهها الزاماً از منطق پیروی نمیکند (مثلاً ممکن است تعاریف غیرمنطقی یا نادقیق باشند). این جمله نوعی برداشت نادقیق از کاربرد منطق است.
نتیجهگیری نهایی:
با اینکه گزینه 2 یا 4 ممکن است در ظاهر درست جلوه کنند، اما از نظر علمی و ارتباط دقیق با منطق، فقط گزینه 3 درست است.