«فهمت أنّ التّمساح متی یفتح فمه لیدخُل الزّقزاق فیه»:
1 )
دانست که وقتی تمساح دهانش باز شد باید مرغ باران وارد آن گردد.
2 )
دانستم که تمساح هر وقت دهان را باز میکند مرغ باران وارد آن میشود.
3 )
میفهمم که چه زمانی تمساح دهان خود را میگشاید تا مرغ باران داخل آن گردد.
فهمیدم که تمساح چه وقت دهانش را باز میکند تا مرغ باران داخل آن شود.