پارمنیدس در این عبارت «ایجاد وجود» یا «به وجود آمدن وجود» را نفی میکند؛ زیرا اگر قرار باشد «وجود» ایجاد شود، باید از غیرخودش ایجاد شود (چون هیچ چیز از خودش ایجاد نمیشود) و «غیر وجود» (لاوجود) هیچ است؛ اما از طرفی از هیچ، هیچ چیز به وجود نمیآید»؛ پس اصلا «وجود» به وجود نمیآید. «حرکت» در وجود به معنای «تغییر» در وجود است؛ میدانیم تغییرات معمولی اشیا در «بودن» و «هستی داشتن آنها تأثیری ندارد؛ یعنی مثلاً درختی که خشک میشود، قبل از خشک شدن و بعد از آن «وجود» دارد و با خشک شدنش تغییری در اصل «بودن» و «وجود داشتن» ایجاد نمیشود. بنابراین تغییر در خود وجود فقط یعنی وجودی معدوم شود یا معدومی به وجود آید. لذا با توجه به اینکه گفتیم عبارت ذکر شده «ایجاد» (به وجود آمدن) را از «وجود» نفی کرده است، میتوان گفت نوعی از «حرکت»، «تغییر»، «صيرورت» و «شدن» از وجود نفی شده است و نوعی از «وحدت»، «بات» و «بودن» برای وجود اثبات شده است (رد گزینههای ۳ و ۴).
گزینه ۱: «نیستی» مفهوم مقابل «هستی» است و بدیهی است که از «وجود» نفی میشود؛ ولی جمله ذکر شده در پی بیان این حقیقت واضح نیست. به تعبیر دیگر، آن جمله میخواهد بگوید که «نیستی» نمیتواند منشأ «هستی» و «وجود» باشد؛ اما نمیخواهد این مطلب بدیهی را بگوید که «نیستی» صفت «وجود» نیست.