گزینه 1:
«سخن حق، تلخ باشد و نصیحت بیریا و خیانت، درشت.»
کلمات "نصیحت" و "خیانت" از نظر وزن و پایان (ت) مشابهاند، پس سجع دارند. این نوع سجع متوازی است.
گزینه 2:
«جان در گلشن عشرت داشت و دل در آتش حسرت نداشت.»
کلمات "عشرت" و "حسرت" از نظر آوا و وزن نزدیک هستند، پایانشان نیز مشابه است، بنابراین سجع دارند.
گزینه 3:
«یک دم که از عمر خود شمارم، نفسی از کام دل برآرم.»
در این جمله سجع دیده نمیشود. واژههای "شمارم" و "برآرم" از نظر معنایی و وزنی به هم نزدیکند اما سجع محسوب نمیشوند، چون همقافیه بودن با همآوایی پایان متفاوت است.
گزینه 4:
«خلقی هم بدین هوس که تو داری اسیرند و پای در زنجیر.»
کلمات "اسیرند" و "زنجیر" تفاوت هجایی و وزنی دارند. پایانهای آنها متفاوت است، پس سجع ندارند.
نتیجه نهایی:
فقط گزینه 3 و 4 بدون سجع هستند، ولی گزینه 3 جملهای است که سجع ظاهری دارد اما دقیقاً سجع نیست. گزینه 4 هم سجع کامل ندارد.
بنابراین اگر بخواهیم فقط یک گزینه را انتخاب کنیم که مطمئناً سجع نداشته باشد، گزینه 4 دقیقتر و قابلقبولتر است.