آزمون تستی فارسی کلاس سوم دبستان | درس 15: دریا
لطفا برای اطمینان از عملکرد و تجربه بهتر از مرورگرهای مدرن و به روز مانند کروم یا فایرفاکس استفاده کنید.

حکایت زیر را از گلستان سعدی بخوانید:
هیچ وقت از بدی اوضاع خودم و سختیهای زندگی ناله و شکایت نمیکردم، به جز وقتی که پایم برهنه مانده بود و پول نداشتم که کفش بخرم.
دلتنگ و ناراحت به مسجد جامع شهر کوفه رفتم. یک نفر را در آنجا دیدم که پا نداشت. خدا را شکر کردم و دیگر از بیکفش بودن ناله و شکایت نکردم.
چرا نویسنده ناله و شکایت میکرد؟