تعریف مبالغه : ادعای وجود صفتی در کسی یا چیزی است به اندازه ای که به دست آوردن آن صفت در آن کس یا چیز بدان حد ، غیر ممکن یا بیش از حد معمول باشد . نویسنده و شاعر برای این که تأثیر سخن خود را بیشتر کند واقعیاتی را که درباره ی آن سخن می گوید بسیار بزرگ تر از آن چه هست بیان کند. * نکته : زیبایی مبالغه در این است که ، غیر ممکن طوری ادا شود که ممکن به نظر رسد . یادآوری: درمبالغه صفتی را که عملاً و عادتاً پذیرفتنی نیست، بیان می کنیم ، مانند : از بس که ایستادم علف زیر پایم سبز شد . « حال آن که انسان هر چه قدر بایستد زیر پایش علف سبز نمی شود. » * مثال با توضیح : که گفتت برو دست رستم ببند *** نبندد مرا دست ، چرخ بلند در این بیت رستم چنین ادعا می کند که فلک هم نمی تواند دست او را ببندد ، یعنی از نظر قدرت و توانایی برای خود صفتی می آورد که بیش از حد معمول است . * مثال های دیگر : خروشد و جوشید و برکند خاک *** زسمشّ زمین شد همه چاک چاک شود کوه آهن چو دریای آب *** اگر بشنود نام افراسیاب دلم گرفته است از این روزها ، دلم تنگ است میان ما و رسیدن هزار فرسنگ است.
جدیدترین پاسخها
بهترین پاسخها
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.