به نظر من این حروف سیر رو پیاز تناسب دارند
پاسخ ها: 9
درود این دو دو چیز کاملا متفاوت هستند تناسب :آوردن کلماتی که وقتی کنار هم هستند یک مجموعه را به یاد میآورند مثلا آب و باد و بهار و برگ وشکوفه و.. همگی مجموعه ای از عناصر طبیعت را یاد آور میشوند تضمین : آوردن یک شعر سخن ضرب المثل و.. از شاعر یا منبع دیگر در یک متن یا شعر البته یک مورد هم هست که ممکنه اشتباه بگیرید اون هم تضمن هست تضمن :در برداشتن یک کلمه کلمه دیگری را مثلا گل و لاله در اینجا لاله زیر مجموعه و مثالی برای گل است نکته ( در تضمن نمیشود هر دو را هم معنی قرار داد)
سلام دقیقا همونطور ک دوستان گفتن تضمن و تناسب رو شاید بشه اشتباه گرفت ولی تضمین ن اخه تضمین انگار شما ی بیت یا جمله ای رو از شاعر یا نویسنده ی دیگ ای توی متنت بیاری تناسب هم ک مجموعه کلماتی اند ک ی جورایی بهم مربوط میشن مثل گل چمن درخت تضمن اما میشه انگار مث جامعه و عضوش مثلا دست و اعضای بدن یا فوتبال و ورزش موفق باشید
احتمالا منظور شما آرایه تضمن هست. فرق تضمن و تناسب رو با یک مثال توضیح میدم: موبایل و لبتاب، آرایه تناسب دارن چون وجه مشترکشون تکنولوژی هست. اما گوشی و گوشی دکمه ای، تضمن هستن. چون هر گوشی دکمه ای، گوشی هست. دقیقا مثل مجموعه و زیر مجموعه بودن
سلام آرایه تضمین از معنی هم مشخصه یعنی ضمانت کننده شاعر داخل شعر خودش از بیت شاعر دیگری به طور مثال استفاده میکنه خب به این میگن تضمین چونکه داره با بیت یک شاعر دیگر حرف خودش رو گویی ضمانت میکنه .... و اما تناسب دو کلنه با هم تناسب دارن به طور مثال درخت و گل اینها با هم تناسب دارن ... توجه بکنین که اگر از دو کلمه بیشتر بتونید ارتباط بین کلمات رو پیدا کنین اون آرایه مراعات النظیر هست
سلام بر شما. این دو اصلا شباهتی ندارن که بخوایم تفاوتشون رو پیدا کنیم، کلا دو چیز متفاوتن. تضمین آوردن عین سخن یا عبارت از نویسنده یا شاعر دیگری یا عین آیه یا حدیث در سخن خودمون هست و تناسب یعنی کلماتی که بهم مربوطن مثل مریم و لاله و سوسن که همه اسم گلن (= در سخن مون بیاریم. موفق باشید.
تضمّن (شمول معنایی) یعنی هر واژه (یا جملهای) علاوه بر معنای صریح و مشخص، ممکن است معانی و مفاهیم دیگری را تداعی کند و بر آنها دلالت ضمنی داشته باشد. به عبارت دیگر، رابطهای را که در آن معنای یک واژه معنای واژهای دیگر را شامل میشود، «تضمن» مینامند؛ مثلاً «گل» شامل یاس، نرگس و... است. میان دو واژة «گیاه» و «سیر» شمول معنایی وجود دارد؛ چون «گیاه» شامل «سیر» است. همچنین، میان دو واژة «خوراکی» و «سیر» این رابطه موجود است. به دو کلمة «زمستان» و «سرما» دقت کنید: معنای کلمة «سرما» از «زمستان» نیز فهمیده میشود؛ یعنی «زمستان» معنای «سرما» را نیز دربردارد و به عبارت دیگر، «زمستان» متضمن «سرما» نیز هست. بنابراین، میتوان گفت که تضمّن رابطهای است میان دو کلمه؛ بهطوری که یکی از آنها معنای دیگری را نیز دربرگیرد. مانند: پدر و والدین، کلاس و مدرسه، گرما و تابستان و... . تناسب :آوردن کلماتی که وقتی کنار هم هستند یک مجموعه را به یاد میآورند مثلا آب و باد و بهار و برگ وشکوفه و.. همگی مجموعه ای از عناصر طبیعت را یاد آور میشوند تضمین : آوردن یک شعر سخن ضرب المثل و.. از شاعر یا منبع دیگر در یک متن یا شعر البته یک مورد هم هست که ممکنه اشتباه بگیرید اون هم تضمن هست تضمن :در برداشتن یک کلمه کلمه دیگری را مثلا گل و لاله در اینجا لاله زیر مجموعه و مثالی برای گل است نکته ( در تضمن نمیشود هر دو را هم معنی قرار داد)
معنای متداعیکنندة یک کلمه عبارت است از مجموعه معناهایی که یک شخص موقع شنیدن آن کلمه به ذهنش میرسد؛ بخشی از معنای یک کلمه یا عبارت که آن را به پدیدههای دنیای واقعی، خیالی یا مکانی و. مربوط میسازد. برای مثال، معنای «پرنده» عبارت است از یک موجود دو پا، بالدار، تخمگذار، خونگرم و منقاردار. در نظام معنایی، «معنای صریح» (denotation) معنای مرکزی و «هستة معنایی» یک واژه است و اغلب با معناهای «ارجاعی (refrence)، شناختی (cognitive) و ادراکی (conceptual) برابر دانسته میشود. ارتباط و تداعی معمولاً بین دو چیز حاصل میآید؛ برای مثال: الف) وقتی کسی واژة «میز» را میشنود، ممکن است واژة «صندلی» به ذهنش متبادر شود؛ چون صندلی همواره نزدیک میز است. این نوع از تداعی را تداعی از راه مجاورت (association by contiguity) مینامند. ب) هرگاه کسی واژة «شاد» را بشنود، ممکن است به یاد واژة «غمگین» بیفتد؛ چون دارای معنای متضاد با آن است. این عمل را تداعی از راه تضاد (association by contrast) مینامند. پ) هرگاه کسی واژة «مبل» را بشنود، ممکن است به یاد واژة «صندلی» بیفتد؛ زیرا معنایی شبیه به آن دارد. این عمل را تداعی از راه مشابهت (association by similarity) مینامند. پس، تناسب آوردن واژههایی از یک مجموعه است که با هم تناسب دارند. این تناسب و رابطه میتواند از نظر جنس، نوع، مکان، زمان، همراهی و. باشد؛ مثل: مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو «حافظ» در بیت بالا واژههای مزرع، داس، کشته و درو بهکار رفتهاند، اینها چیزهایی هستند که در کار کشاورزی با هم بهکار میروند و هر یک، جزئی است از یک کل که در کنار هم بهکار رفتهاند؛ بیآنکه در نگاه اول، این ارتباط و همراهی آشکار باشد. مثال دیگر: شبی در بیابان مکه از بیخوابی پای رفتنم نماند. سر بنهادم و شتربان را گفتم دست از من بدار.«سعدی» در این مثال، نام کدام اعضای اندام آدمی آمده است؟ پای، سر، دست از اندامهای آدمی هستند. هنر سعدی این است که به این تناسب عنایت داشته و آنها را با هم آورده است؛ بهطوری که هیچ واژهای نمیتواند جانشین این کلمات شود؛ این همان تناسب (مراعات نظیر) است.
سلام: تضمین آوردن عین سخن یا عبارت از نویسنده یا شاعر دیگری یا عین آیه یا حدیث در سخن خودمون هست تناسب :آوردن کلماتی که وقتی کنار هم هستند یک مجموعه را به یاد میآورند