در حکایت «پادشاهی که به طفل یتیم ظلم کرد» از درس «راه نیک بختی»، سعدی نتیجه میگیرد که «عاقبت، جور و ظلم، صاحبش را به هلاکت رساند». با توجه به این حکایت و دانش خود از تاریخ و جامعه امروز، تحلیل کنید که آیا این مفهوم (عاقبت شوم ظلم) یک قانون قطعی و همیشگی است یا یک درس اخلاقی آرمانی؟ استدلال خود را با اشاره به عناصر موجود در خود حکایت (مانند نقش خواب پادشاه و دعای مظلوم) و نیز مصادیقی از جهان واقع توضیح دهید.
تحلیل مفهوم عاقبت ظلم در حکایت سعدی
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.