سلام دوستان وقت همگی به خیر ✨. دعوتتون میکنم به خوندن غزلی لطیف از شیخ اجل، سعدی🕊️ از تو دل بَرنَکَنَم، تا دل و جانم باشد میبَرَم جورِ تو، تا وُسع و توانم باشد گر نَوازی، چه سعادت بِه از این خواهم یافت؟ ور کشی زار، چه دولت بِه از آنَم باشد؟ تیغِ قهر اَر تو زنی، قُوّتِ روحم گردد جام زَهر اَر تو دهی،قوتِ روانم باشد در قیامت چو سر از خاکِ لَحَد بردارم گَردِ سودایِ تو بر دامنِ جانم باشد گر تو را خاطرِ ما نیست، خیالت بفرست تا شبی محرمِ اسرارِ نهانم باشد هر کسی را ز لبت، خشکْ تمنّایی هست من خود این بخت ندارم که زبانم باشد جان برافشانم اگر سعدیِ خویشم خوانی سرِ این دارم اگر طالعِ آنم باشد
غزل لطیف سعدی برای دهمیها
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.