نه شکست او را از پا انداخت، نه خستگی او را متوقف کرد. به جای شکایت، راهی پیدا کرد. به جای انتظار، حرکت کرد. و امروز، وقتی به گذشته نگاه میکند، میبیند که هر سختی، هر تلاش، هر اشک، او را به جایی رسانده که حالا با غرور سر بلند کند و بگوید: “من خودم را ساختم.“ ✨ او یاد گرفت که دردها فقط نشانهی ضعف نیستند، بلکه گاهی پلهاییاند که او را به قلههای بزرگتر میرسانند. شبهایی که با اشک به خواب رفت، روزهایی که با دستان خالی شروع کرد، همه و همه در ساختن روحی شکستناپذیر نقش داشتند. با هر قدم، با هر زخم، مقاومتر شد. هر بار که زمین خورد، بلند شد، غبارش را تکاند و ادامه داد. میدانست که موفقیت، حق کسانی است که از طوفانها عبور کردهاند، نه آنهایی که از بادهای مخالف ترسیدهاند. و حالا، در آینه به خودش نگاه میکند، به چشمانی که برق ایمان دارد، به دستانی که با تلاش شکل گرفتهاند، و با لبخندی از سر غرور زمزمه میکند: “من خودم را ساختم، با درد، با امید، با اراده.“ ✨🔥
دانلود فایل ضمیمه