نقش دستوری کلمات مشخص شده را بنویس. شبی در محفل با آه و سوزی شنیدستم که مرد پاره دوزی شبی ومرد مکن دورم ز نزدیکان درگاه. به راه آور مرا کافتادم از راه درگاه و مرا ماه فرو ماند از جمال محمد. سرو نباشد به اعتدال محمد ماه و اعتدال آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع در ضلال محمد خلیل و موسی سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد سعدی و اگر آفرین وجان آفرین پاک را آن که جان بخشید و ایمان خاک را جان و ایمان بدانید گرای و بدو شو بلند. ز هر بد نیابی گزند بلند و بد
نقش دستوری کلمات مشخص شده در شعر فارسی هفتم
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.