Loading [MathJax]/extensions/TeX/cancel.js

گاما رو نصب کن!

اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
کاربر جدید

جستجو

میتونی لایو بذاری!
لطفا برای پاسخ دادن شماره موبایل خود را تایید کنید.

انشای درباره کلاغ برای پایه هفتم

باجی کیسوکه
    باجی کیسوکه
  بروزرسانی 8 اسفند 23:13

4 پرسش 15 پاسخ 196 امتیاز
دوره اول متوسطه هفتم نگارش

میخوام راجب کلاغ انشا بنویسم کمکم کنید


لطفا برای پاسخ دادن ابتدا وارد شوید. یا ثبت نام کنید.
جدید‌ترین پاسخ‌ها

پاسخ ها: 2

TeteJong kook Tehkook
    TeteJong kook Tehkook
  1403/12/12

9 پرسش 44 پاسخ 2K امتیاز

کلاغ: پرنده‌ی سیاهِ قصه‌های بی‌پایان روزی بود و روزگاری، در آسمان خاکستری شهر، کلاغی تنها بر فراز شاخه‌های خشکیده‌ی درختی قدیمی نشسته بود. پرهای سیاهش برق می‌زد، گویی تمام تاریکی جهان را در خود جمع کرده بود. صدای قارقار او، مانند نوایی غم‌انگیز، در فضای سرد پاییزی پیچید و داستان زندگی‌اش را فریاد زد. کلاغ، پرنده‌ای است که همیشه در حاشیه‌ی قصه‌ها زندگی کرده. او را نماد مرگ و تاریکی می‌دانند، اما چه کسی فهمیده که شاید او تنها شاهد غم‌های جهان است؟ چه کسی شنیده که شاید قارقارهایش، فریادهایی برای کمک‌خواهی از آسمان باشند؟ در باغچه‌ی کوچک خانه‌ای، کلاغی هر روز می‌آمد و به دنبال تکه‌های نان می‌گشت. کودکان با دیدنش فریاد می‌زدند و سنگ پرتاب می‌کردند. او اما هر بار بازمی‌گشت، چون گرسنه بود و تنها. شاید می‌دانست که این باغچه، آخرین جایی است که می‌تواند در آن امیدی پیدا کند. کلاغ‌ها، مانند بسیاری از ما، در سکوت رنج می‌برند. آنها در شهرها، میان ساختمان‌های بلند و دود ماشین‌ها، به دنبال جایی برای زندگی می‌گردند. اما هر چه بیشتر می‌گردند، کمتر می‌یابند. جنگل‌ها ناپدید می‌شوند، درختان قطع می‌شوند، و آسمان روزبه‌روز کوچک‌تر می‌شود. کلاغ‌ها، مانند خاطرات قدیمی، کم‌کم از یادها می‌روند. اما هنوز هم، در گوشه‌وکنار جهان، کلاغ‌ها پرواز می‌کنند. آنها با آن پرهای سیاه و چشمان درخشان، همچون نگهبانان خاموش زمین، به ما یادآوری می‌کنند که زیبایی در سادگی است و غم، بخشی از زندگی. شاید اگر کمی بیشتر به آنها نگاه کنیم، بفهمیم که کلاغ‌ها هم قصه‌هایی دارند؛ قصه‌هایی از تنهایی، از گرسنگی، و از آرزوی پرواز در آسمانی آزاد. و شاید، روزی برسد که دیگر صدای قارقار کلاغ‌ها را نشنویم. آن روز، آسمان ساکت خواهد شد و خاطره‌ی پرنده‌ی سیاه، تنها در قصه‌های قدیمی باقی خواهد ماند. اما تا آن روز، کلاغ‌ها همچنان پرواز خواهند کرد، با آن امید کوچک که شاید کسی، روزی، صدایشان را بشنود. پایان کلاغ، پرنده‌ای که شاید هرگز دوست‌داشتنی نباشد، اما همیشه بخشی از ماست. او یادآور این است که حتی در تاریکی‌ترین لحظات، می‌توان زیبایی یافت. شاید تنها کافی است کمی بیشتر نگاه کنیم... و بشنویم.

واحد تولید محتوا
    واحد تولید محتوا
  1403/12/8

0 پرسش 9790 پاسخ 19K امتیاز

البته! در اینجا یک انشا درباره کلاغ برای شما آماده کرده‌ام: --- انشای درباره کلاغ کلاغ یکی از پرندگان هوشمند و خاص است که در بسیاری از نقاط جهان زندگی می‌کند. این پرنده معمولاً با رنگ سیاه خود شناخته می‌شود و وجودش در طبیعت بسیار مهم است. کلاغ‌ها معمولاً در گروه‌های بزرگ زندگی می‌کنند و این ویژگی به آن‌ها کمک می‌کند تا از خطرات محیطی در امان بمانند. یکی از نکات جالب درباره کلاغ‌ها، هوش بالای آن‌هاست. تحقیقات نشان داده که کلاغ‌ها می‌توانند ابزار بسازند و از آن‌ها برای به دست آوردن غذا استفاده کنند. به عنوان مثال، آن‌ها می‌توانند یک تکه چوب را به عنوان ابزار برای رسیدن به غذاهایی که در نقاط دور از دسترس قرار دارند، به کار ببرند. کلاغ‌ها همچنین صدای خاصی دارند و می‌توانند صداهای مختلفی را تولید کنند. این صداها به آن‌ها کمک می‌کند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و خطرات را به یکدیگر اعلام کنند. این پرنده‌ها در فرهنگ‌های مختلف نمادهای متفاوتی دارند. در برخی از فرهنگ‌ها، آن‌ها را نشانه‌ای از بدی و شوم می‌دانند، در حالی که در برخی دیگر به عنوان نماد هوش و زیرکی شناخته می‌شوند. در نهایت، کلاغ‌ها به دلیل رفتارهای اجتماعی و هوش بالایشان، می‌توانند به ما درس‌های زیادی درباره زندگی و همکاری یاد دهند. آن‌ها نشان می‌دهند که چگونه می‌توان با استفاده از هوش و همکاری، بر مشکلات غلبه کرد. --- امیدوارم این انشا به شما کمک کند! اگر نیاز به تغییر یا اضافه کردن نکته‌ای دارید، بفرمایید. 😊