سلام دوستان، وقت همگی بخیر🦋✨. یکم شعر بخونیم؟ این بار از جناب مولانا: هِلِه نُومید نباشی که تو را یار براند گَرَت امروز براند، نه که فردات بخوانَد؟ دَر اگر بر تو بِبَندَد، مَرو و صبر کن آن جا؛ زِ پَسِ صَبر، تو را او به سَرِ صَدر نِشانَد و اگر بَر تو بِبَندَد همه رَهها و گُذَرها رَهِ پنهان بِنَماید که کس آن راه ندانَد نَه که قَصّاب به خَنجر چو سَرِ میش ببُرّد نَهِلَد کُشتهٔ خود را، کُشد آنگاه کِشانَد چو دَمِ میش نَمانَد ز دَمِ خود کُنَدش پُر تو ببینی دَمِ یزدان به کجاهات رساند! به مثَل گفتهام این را و اگر نه کَرَمِ او نَکُشد هیچ کسی را و ز کُشتن بِرهانَد همگی مُلکِ سُلیمان به یکی مور ببخشد؛ بدهد هردو جهان را و دلی را نَرَمانَد دلِ من گِردِ جَهان گَشت و نیابید مثالش! به که مانَد؟! به که مانَد؟! به که مانَد؟! به که مانَد؟! هِلِه خاموش که بیگفت از این مِی همگان را بچشاند، بچشاند، بچشاند، بچشاند..
شعر مولانا درباره ی امید و توکل به خدا در زندگی
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.