گاما رو نصب کن!

{{ number }}
اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
کاربر جدید

جستجو

پربازدیدها: #{{ tag.title }}

میتونی لایو بذاری!
لطفا برای پاسخ دادن شماره موبایل خود را تایید کنید.

معانی، نکات دستوری و آرایه‌های درس 6 فارسی نهم

    AA aa
  11 دی 23:48

12 پرسش 15 پاسخ 1K امتیاز
دوره اول متوسطه نهم فارسی

معنا، نکات دستوری و آرایه های درس 6 فارسی نهم : آداب زندگانی بدان که مردم بی هنر مادام بی سود باشد، چون مغیلان که تن دارد و سایه ندارد نه خود را سود کند نه غیر خود را آکاه باش که افراد بی فضیلت همیشه بدون فایده هستند.مانند خار مغیلان که جسم دارد و فضایی را در بیایان به خود اشغال می کند اما سایه ای کامل ندارد که انسان زیر آن از گرمای بیابان، نجات یابد. این افراد بی فضیلت، نه برای خودشان سود و منفعتی دارند و نه برای دیگران. بدان : آگاه باش-بی هنرک بی فضیلت-مادام : همیشه-مغیلان : مخفف اُم مغیلان، نوعی خار بیابانی-را در عبارت (خود را) و عبارت (غیر خود را) نشانه مفعول نیست و حرف اضافه است یعنی کلمات (خود) و (غیر خود) متمم هستند.-عبارت دارای تشبیه است : (مردم بی هنر : مشبه)، (مغیلان : مشبه به)، (چون : ادات تشبیه)، (وجه شبه : نه خود را سود کند و نه غیر خود را)- جهد کن که اگر چه اصیل وگوهری باشی گوهرتن نیز داری که گوهرتن از گوهر اصل بهتر بود؛ چنان که گفته اند: بزرگی خرد و دانش راست نه گوهر را حتی اگر اصیل و نژاده باشی، تلاش کن که ویژگی های خوبی هم، خودت بدست آوری زیرا ویژگی های خوبی که خودت بدست می آوری از ویژگی های خوبی که در اصل و نسب خود داری بهتر است. همان گونه که گفته اند : ارجمندی و بزرگواری علم و بصیرت است نه نژاد خوب. جهد کردن : تلاش کردن-اصیل : نژاده، با اصل و نسب-گوهری: اصیل، نژاده-داری در عبارت(گوهر تن نیز داری) منظور داشته باشی است-گوهر تن نهاد، گوهر اصل متمم و بهتر مسند است-راست مخفف را است-بزرگی نهاد، خرد و دانش مسند است-گوهر مسند است-منظور از گوهر در عبارت(نه گوهر را) گوهر اصل است-آرایه تکرار گوهر(4 بار تکرار شده)-آرایه تکرار تن(2 بار تکرار شده)- اگر مردم را با گوهر اصل گوهر هنر نباشد، صحبت هیچ کس را به کار نیاید در هر که این دو گوهر یابی، چنگ در وی زن و از دست مگذار که وی همه را به کار آید اگر فردی اصیل و نژاده باشد اما از خودش ویژگی های خوبی نداشته باشد(همه ویژگی های خوبش از اصل و نسب خانوادگی اش باشد) به درد هم نشینی و دوستی هیچ کس نمی خورد. در هر کسی هم گوهر تن و هم گروه اصل دیدی(فردی اصیل که خودش هم دارای فضیلت و هنر شخصی است) به او متوسل شو و او را از دست نده زیرا او به درد همه چیز می خورد.(فردی پرسود است) گوهر هنر منظور گوهر تن است-صحبت هیچ را به کار نیامدن کنایه از برای هم نشینی مناسب نبودن-چنگ در چیزی زدن کنایه از به آن چیز متوسل شدن-از دست دادن کنایه از چیزی را فاقد شدن-به کار آمدن کنایه از بدرد خوردن سخن نا پرسیده مگوی و از گفتار خیره پرهیز کن . چون باز پرسند ، جز راست مگو تا کسی از تو چیزی نپرسیده صحبت نکن.از حرف بیهوده دوری کن. اگر از تو چیزی پرسیدند راست بگو و دروغ نگو. سخن ناپرسیده، گفتار خیره هردو ترکیب وصفی هستند-خیره : بیهوده، باطل-باز پرسند : بپرسند-گفتار : سخن-پرهیز کردن : دوری کردن-چون : وقتی که-نا پرسیده : پرسش نشده تا نخواهند ، کس را نصیحت مگوی و پند مده ؛ خاصّه کسی را که پند نشنود که او خود اوفتد تا از تو نخواستند نه کسی را نصیحت کن و نه کسی را اندرز بده مخصوصاٌ کسی که اهل پند و اندرز نباشد و اندرز نپذیرد زیرا که آن شخص روزی خودش گرفتار خواهد شد. نصیحت و پند مترادف هستند-خاصه : به ویژه، مخصوصا-پند نشوند: اهل پند و اندرز نباشد، نصیحت قبول نکند-که او خود اوفتد : که او خودش گرفتار شود در میان جمع هیچ کس را پند مده. از جای تهمت زده پرهیز کن و از یار بد اندیش و بد آموز بگریز. به غم مردمان شادی مکن تا مردمان نیز به غم توی شادی نکنند در بین جمع و گروه هیچ فردی را نصیحت نکن.از رفتن به مکانی که در آنجا به تو تهمت می زنند و بدگمانی می کنند دوری کن.و از دوستی که با افکار بد و ناشایست خود، چیزهای بد یاد می دهد فرار کن.از ناراحتی افراد شاد نشو تا افراد نیز از ناراحتی تو شاد و خوشحال نشوند. جای : مکان-جای تهمت زده : مکانی که درباره شخص بدگمانی دارند و به او تهمت می زنند-بد اندیش : بدفکر-بد آموز : کسی که با رفتار و منش نادرست خود الگویی ناشایست است و چیزهای بد یاد می دهد-بگریز : فرار کن(خوانندگان گرامی لطفا در معنای این نثر عبارت بگریز را دوری کن معنا نکنید زیرا بگریز تاکید بیشتری نسبت به دوری کن دارد و نویسنده هدفش از انتخاب این واژه تاکید بر نتایج بدی است که دوست بد روی انسان می گذارد) داد ده تا داد یابی . خوب گوی تا خوب شنوی . اگر طالب علم باشی ، پرهیزگار و قانع باش و علم دوست و بردبار و کم سخن و دور اندیش عادل باش تا در زندگی ات نسبت به تو عادل باشند. حرف ها و سخنان خوب بگو تا حرف ها و سخنان خوب هم بشنوی(مفهوم بر این است که اگر دشنام و ناسزا می گویی انتظار تعریف و تمجید از دیگران را نداشته باش)-اگر خواستار و دوستار علم و دانش هستی، از گناه دوری کن و راضی، دانش دوست، صبور، کم حرف و آینده نگر باش. داد : عدالت-طالب : خواستار-پرهیزگار : کسی که از گناهان دوری می کند-قانع : راضی(خوانندگان گرامی لطفا این واژه را رضایت معنا نکنید زیرا قناعت به معنای رضایت است و قانع به معنای راضی)-علم دوست : دوستدار دانش-بردبار:صبور-کم سخن : کم حرف(منظور از کم سخن فردی نیست که خیلی کم حرف می زند بلکه منظور فردی است که گزافه گو نیست و سخن اضافه نمی گوید)-دور اندیش: فردی آینده نگر نه در حال زندگی نمی کند و به فکر آینده اش نیز است- آدمی باید که بسیار نگوید و سخن دیگری به سخن خود قطع نکند . آدم نباید زیاد حرف بزند و سخن دیگران را قطع کند و خودش صحبت کند. آدمی : ی نکره، یک آدم اگر سؤال از جماعتی کنند که او داخل آن جماعت بود ، بر ایشان سبقت ننماید اگر سوالی از گروهی بپرسند که او داخل آن گروه بود، برای پاسخ دادن به آن سوال از آن افراد سبقت نگیرد و عجله و شتاب نکند. سبقت : پیشه گرفتن-جماعت : گروه و اگر کسی به جواب مشغول شود او بر بهتر جوابی از آن قادر بود ، صبر کند تا آن سخن ، تمام شود ، پس جواب خود بگوید بر وجهی که در متقدّم طعن نکند و اگر فردی در حال پاسخ دادن بود و او می توانست جوابی بهتر از آن فرد ارائه کند صبر کند تا حرف آن فرد تمام شود و بعدش پاسخ خود را ارائه کند آن هم به صورتی که به آن شخص که پیش قدم شده بوده بر نخورد.( به او طعنه و کنایه نزند) مشغول شدن : سرگرم شدن-بهتر جوابی یک گروه اسمی نامرتب است و در واقع جواب بهتری است که در آن جواب هسته و بهتر صفت بیانی است-قادر : توانا-بر وجهی : به صورتی-متقدم : پیش قدم شده-طعن: مخفف طعنه، کنایه در محاوراتی که به حضور او میان دو کس رود ، خوض ننماید در گفت و گویی که در حضور او بین دو کس انجام می شود دخالت نکند. محاورات : جمع محاوره، گفت و گو-خوض : اندیشه ی عمیق، دخالت و اگر از او پوشیده دارند ، استراق سمع نکنند و تا او را با خود در آن مشارکت ندهند ، مداخلت نکند و اگر سخن خود را از او پنهان کردند دزدکی گوش ندهد و تا وقتی که آنها او را در گفت و گوی خود وارد نکردند و شرکت ندادند دخالت نکند. پوشیده : پنهان-استراق سمع : استراق(هم خانواده سرقت و به معنای دزدکی) و سمع(شنوایی) است و در کل معنای دزدکی گوش دادن یا فال گوش ایستادن است-مشارکت : شرکت دادن، به اشتراک گذاشتن-مداخلت : دخالت کردن


لطفا برای پاسخ دادن ابتدا وارد شوید. یا ثبت نام کنید.
جدید‌ترین پاسخ‌ها بهترین پاسخ‌ها

پاسخ ها: {{ repliesNum }}

    {{ reply.name }}
  بروزرسانی {{ reply.update_jalali }}   {{ reply.subdate_jalali }}

پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.