مجاز به علاقه یا مجاز جز یا کل: شاعر منظور اصلی رو بیان نمیکنه به جاش جزئی از منظور رو میاره مثل: برای مرحوم الحمدی بخوانید الحمد جزئی از فاتحههست پس میشه مجاز علاقه
حالا مجازای قرینه چند نوع هستن:
مجاز به قرینه یا علاقهی آلیه«ابزار و وسیله»: منظور شاعر انجام دادن یه کاره ولی به جاش وسیلهی انجام کار رو میاره. مثال: علامه علیاکبر لغتنامه را قلم کرد قیلم ابزار نوشتن هست
مجاز به قرینه یا علاقهی شباهت«استعاره مصرحه»: بر پایهی تشبیه هست، یعنی ما میتونیم بین معنای اصلی و معنای مجازی یه شباهت ایجاد کنیم؛ از تمامی ارکان تشبیه فقط مشبهبه ذکر شده.
مثال: سرو: مجاز از معشوق قدبلند
گل: مجاز از معشوق زیبا رو و...
مجاز به قرینه یا علاقهی جنس: به جای اینکه کلمهی اصلی آورده شه جنس اون ذکر میشه.
مثال: فرهاد کوه بیستون رو با آهن میکند آهن مجاز از تبر
منجاز به قرینهی لازمیه: دو چیز را به علت هماره بودن، همیشکی و لازم و منظوم میاره.
مثال: لازمهی کشتن ریختن خون است
یا طبیعت زیا، گلها، شکوفهها و ...: مجاز از بهار
مجاز به قرینهی تشبیه«علت و معلولی»: به جای اینکه کلمهی اصلی رو بیاره مثل حرف زدن علت اون رو میاره.
مثال: حرف زدن: علت نفس کشیدن.
امیدوارم متوجه شده باشی.