Loading [Contrib]/a11y/accessibility-menu.js

گاما رو نصب کن!

اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
کاربر جدید

جستجو

میتونی لایو بذاری!
لطفا برای پاسخ دادن شماره موبایل خود را تایید کنید.

معنی و آرایه‌های ابیات زیر را بنویسید.

فاطمه  جون
    فاطمه جون
  بروزرسانی 23 آبان 23:10

1 پرسش 1 پاسخ 46 امتیاز
دوره اول متوسطه نهم فارسی

گویند مرا چو زاد مادر ، پستان به دهن گرفتن آموخت شبها بر گاهواره من ، بیدار نشست و خفتن اموخت دستم بگرفت و پا به پا برد ، تا شیوه ی راه رفتن آموخت یک حرف و دوطرف بر زبانم ، الفاظ نهاد و گفتن اموخت لبخند نهاد بر لب من ، برغنچه ی گل شکفتن آموخت پس هستی من ز هستی اوست ، تاهستم و هست دارمش دوست


لطفا برای پاسخ دادن ابتدا وارد شوید. یا ثبت نام کنید.
جدید‌ترین پاسخ‌ها

پاسخ ها: 5

فاطمه  جون
    فاطمه جون
  1403/08/25

1 پرسش 1 پاسخ 46 امتیاز
در پاسخ به: درنا حقیقی
این شعر زیبا از حافظ، به نوعی تقدیر از مادر و محبت‌های بی‌پایان اوست. حالا بریم سراغ معنی و آرایه‌های این ابیات: 1. <b>&quot;گویند مرا چو زاد مادر ، پستان به دهن گرفتن آموخت&quot;</b> - *معنی*: وقتی من به دنیا آمدم، مادر به من آموخت که چگونه پستان را در دهان بگیرم و از شیر مادر تغذیه کنم. - *آرایه‌ها*: <b>استعاره</b> (آموختن به معنای پرورش و رشد دادن) و <b>مبالغه</b> (با جمله‌ی &quot;گویند مرا&quot; منظور اغراق در بیان است). 2. <b>&quot;شبها بر گاهواره من ، بیدار نشست و خفتن اموخت&quot;</b> - *معنی*: شب‌ها مادر در کنار گهواره‌ی من بیدار می‌نشست و به من یاد می‌داد که چگونه بخوابم. - *آرایه‌ها*: <b>مقابله</b> (بین بیدار نشستن مادر و خفتن کودک) و <b>مبالغه</b> (در شدت محبت مادر). 3. <b>&quot;دستم بگرفت و پا به پا برد ، تا شیوه ی راه رفتن آموخت&quot;</b> - *معنی*: مادر دست مرا گرفت و مرا از اولین قدم‌ها تا راه رفتن کامل همراهی کرد. - *آرایه‌ها*: <b>مجاز</b> (آموختن به معنای آموزش دادن، راه رفتن که به معنای پیشرفت است). 4. <b>&quot;یک حرف و دوطرف بر زبانم ، الفاظ نهاد و گفتن اموخت&quot;</b> - *معنی*: مادر به من یاد داد چگونه صحبت کنم و کلمات را بر زبان بیاورم. - *آرایه‌ها*: <b>استعاره</b> (گفتن به معنای توانایی بر بیان کردن و قدرت تفکر). 5. <b>&quot;لبخند نهاد بر لب من ، برغنچه ی گل شکفتن آموخت&quot;</b> - *معنی*: مادر لبخند زد و به من آموخت که چگونه مانند یک گل شکوفا شوم. - *آرایه‌ها*: <b>استعاره</b> (شکوفا شدن به معنای رشد و تکامل فردی). 6. <b>&quot;پس هستی من ز هستی اوست ، تاهستم و هست دارمش دوست&quot;</b> - *معنی*: بنابراین، وجود من از وجود مادر است. تا زمانی که هستم، همیشه او را دوست خواهم داشت. - *آرایه‌ها*: <b>تکرار</b> (در عبارت &quot;هستی من ز هستی اوست&quot; تاکید بر وابستگی کامل فرد به مادر) و <b>مجاز</b> (هستی به معنای زندگی و وجود). این ابیات در واقع بیانگر عظمت محبت‌های مادرانه است که به طور عاطفی و معنوی فرد را پرورش می‌دهد.

خیلی ممنونم عزیزم عالی بود🙏🙏🙏

درنا حقیقی
    درنا حقیقی
  1403/08/24

0 پرسش 279 پاسخ 779 امتیاز

این شعر زیبا از حافظ، به نوعی تقدیر از مادر و محبت‌های بی‌پایان اوست. حالا بریم سراغ معنی و آرایه‌های این ابیات: 1. "گویند مرا چو زاد مادر ، پستان به دهن گرفتن آموخت" - *معنی*: وقتی من به دنیا آمدم، مادر به من آموخت که چگونه پستان را در دهان بگیرم و از شیر مادر تغذیه کنم. - *آرایه‌ها*: استعاره (آموختن به معنای پرورش و رشد دادن) و مبالغه (با جمله‌ی "گویند مرا" منظور اغراق در بیان است). 2. "شبها بر گاهواره من ، بیدار نشست و خفتن اموخت" - *معنی*: شب‌ها مادر در کنار گهواره‌ی من بیدار می‌نشست و به من یاد می‌داد که چگونه بخوابم. - *آرایه‌ها*: مقابله (بین بیدار نشستن مادر و خفتن کودک) و مبالغه (در شدت محبت مادر). 3. "دستم بگرفت و پا به پا برد ، تا شیوه ی راه رفتن آموخت" - *معنی*: مادر دست مرا گرفت و مرا از اولین قدم‌ها تا راه رفتن کامل همراهی کرد. - *آرایه‌ها*: مجاز (آموختن به معنای آموزش دادن، راه رفتن که به معنای پیشرفت است). 4. "یک حرف و دوطرف بر زبانم ، الفاظ نهاد و گفتن اموخت" - *معنی*: مادر به من یاد داد چگونه صحبت کنم و کلمات را بر زبان بیاورم. - *آرایه‌ها*: استعاره (گفتن به معنای توانایی بر بیان کردن و قدرت تفکر). 5. "لبخند نهاد بر لب من ، برغنچه ی گل شکفتن آموخت" - *معنی*: مادر لبخند زد و به من آموخت که چگونه مانند یک گل شکوفا شوم. - *آرایه‌ها*: استعاره (شکوفا شدن به معنای رشد و تکامل فردی). 6. "پس هستی من ز هستی اوست ، تاهستم و هست دارمش دوست" - *معنی*: بنابراین، وجود من از وجود مادر است. تا زمانی که هستم، همیشه او را دوست خواهم داشت. - *آرایه‌ها*: تکرار (در عبارت "هستی من ز هستی اوست" تاکید بر وابستگی کامل فرد به مادر) و مجاز (هستی به معنای زندگی و وجود). این ابیات در واقع بیانگر عظمت محبت‌های مادرانه است که به طور عاطفی و معنوی فرد را پرورش می‌دهد.

 The Sound Of death
    The Sound Of death
  1403/08/23

47 پرسش 363 پاسخ 18.1K امتیاز

از بیت دو میگم 😂😂😂 شب ها بخاطر من بیدار ماند و به من خوابیدن را یاد داد دستم را گرفت تا قدم به قدم راه رفتن را به من یاد بدهد به من با چندین حرف اساس صحبت کردن را به من یاد داد مرا شاد کرد و همانند گلی به غنچه اش باز شدن را یاد داد تشبیه مادر به گل و تشبیه فرزند به غنچه پس وجود من از وجود او هست و تا وقتی که زنده هستم او را دوست دارم فقط بیت اول با خودت خواهشاً 🫢🤣

 The Sound Of death
    The Sound Of death
  1403/08/23

47 پرسش 363 پاسخ 18.1K امتیاز

الان من این بیت یک رو چجوری معنی کنم 🫢🤣🤣🤣🤣🤣

 The Sound Of death
    The Sound Of death
  1403/08/23

47 پرسش 363 پاسخ 18.1K امتیاز

اینو کی نوشته ؟؟؟🤣🤣🤣🤣🤣🤣